سفارش تبلیغ
صبا ویژن
الماسها می درخشند...!
صفحه نخست        عناوین مطالب          نقشه سایت              ATOM            طراح قالب
گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من

انواع اختلالات روانی جنسی


انحرافات جنسی عبارتند از خیالات، تمایلات یا رفتارهای ناراحت
کننده و تکرار شونده جنسی.

این مسائل باید برای مدت طولانی ادامه داشته
باشند و یا با روابط جنسی سالم یا عملکرد روزمره فرد تداخل پیدا بکنند که بتوان از
آنها به عنوان انحرافات جنسی نام برد. افرادی که دچار انحراف جنسی هستند، ممکن است
متوجه باشند که کار درستی انجام نمیدهند اما غالبا فکر میکنند که نمیتوانند شرایط
را تغییر دهند و یا این عادت خود را ترک کنند.

موارد اصلی انحرافات جنسی
عبارتند از: چشم چرانی، عورت نمایی، بچه بازی، یادگارخواهی، دستمالی کردن. خودآزاری
جنسی، دیگر آزاری جنسی.

چشم چرانی: افرادی که به این انحراف دچار هستند از
تصور یا دیدن افراد برهنه، در

حال درآوردن لباسشان و یا مشاهده رابطه جنسی
افراد دیگر(حتی در فیلم) با هم لذت میبرند. این در اکثر مواقع در صورتی است که شخص
و یا اشخاصی که نظاره میشوند از حضور شخص چشم چران مطلع نیستند.

برای اینکه
بتوان تشخیص چشم چران را برای شخصی قائل شد این تخیلات ، تمایلات و یا رفتارها باید
برای خود فرد بسیار ناگوار باشند و یا در زندگی روزمره اش اختلال ایجاد کنند. این
انحراف ممکن است ریشه در تجربیات فرد در دوران کودکی داشته باشد و روانکاوی میتواند
در شناخت این ریشه ها به فرد کمک کند.

عورت نمایی: در این انحراف فرد اندام
و یا اندام های جنسی اش را به فرد یا افراد غریبه نشان داده و از این موضوع لذت
جنسی می برد.

همانند مورد بالا تاکید می شود که برای تشخیص قطعی این اختلال
فرد باید از رفتار خود احساس خوبی نداشته باشد یا در زندگی روزمره اش اختلال ایجاد
شده باشد. روانکاری برای این افراد مفید خواهد بود. این کار به شناسایی ریشه واقعی
مشکل کمک خواهد کرد. گاهی نیز درمانهای دارویی برای این اشخاص تجویز میشود.


یادگارخواهی یا ف.ت.ی.شیزم: در این انحراف فرد از یک شی غیر زنده ( مانند
کفش پاشنه بلند خانم ها یا جوراب زنانه و غیره) لذت جنسی میبرد. بطور معمول فرد
برای برانگیخته شدن جنسی به این شی نیاز دارد و بدون آن برانگیخته نمیشود.


این مسئله در صورتی انحراف تلقی می شود که فرد باطنا از این مسئله ناراحت
باشد و یا این کار وی در زندگی روزمره اش یا روی شریک جنسی

اش اثر منفی
داشته باشد. برای این امر روان درمانی با هدف شناسایی علت اولیه این انحراف صورت می
گیرد و معمولادرصد زیادی از افراد به درمان جواب میدهند.

دستمالی کردن یا
فروتوریسم: این انحراف عبارت است ازلذت بردن از تماس یا مالیدن دست یا بدن خود به
بدن فرد دیگربدون آنکه آن فرد رضایت داشته باشد. معمولا این کار در مکان های شلوغ
مانند اتوبوس یا مترو اتفاق میافتد. این افراد غالبا درک درستی از حدود اجتماعی خود
و دیگران ندارند بنابراین ممکن است این عمل خود را به عنوان یک انحراف جنسی تلقی
نکنند. درمان معمول برای این افراد روان درمانی می باشد و پاسخ به درمان در اکثر
مواقع موفق است.

بچه بازی: این اختلال عبارت است از تخیلات، تمایلات یا
رفتارهای جنسی که با یک کودک نابالغ (بطور معمول زیر 13 سال) انجام می شود.


در صورتی که این تخیلات، تمایلات و رفتارهای جنسی به کرات و برای مدت زمانی
معینی تکرار شود، فرد به انحراف بچه بازی دچار است. طبق تعریف این فرد باید خود
بالغ بوده و حداقل پنج سال ازکودک مورد آزار بزرگ ترباشد.

برای درمان باید
این افراد را مدتها تحت روان درمانی قرار داد تا ریشه های عمیق این مسئله را که
شامل نگرششان نسبت به جنسیت، احساسشان نسبت به خودشان و اغلب تجربه آزار جنسی و یا
جسمی در دوران کودکی میشود، شناسایی کرده و تحت کنترل درآورد.

درمان دارویی
قطعی برای این مسئله وجود ندارد اما بعضا از داروهای کاهنده تستوسترون استفاده می
شود. پیش آگهی (سیر بیماری و پاسخ به درمان) این انحراف متغییر است و در کسانی که
این انحراف را قبول دارند و باور بهتری نسبت به مشکلات دوران کودکی خود دارند، بهتر
است.

کسانی که علاوه بر انحراف بچه بازی دچار شخصیت ضد اجتماعی هستند، به
درمان معمولا پاسخ مثبتی نمیدهند. خودآزاری جنسی (مازوخیسم): خودآزاری جنسی عبارت
است از لذت بردن جنسی فرد از تحقیر شدن، کتک خوردن، بسته شدن یا هر نوع زجر


کشیدن. لذت بردن جنسی از تنها تصور کردن موارد ذکر شده نیز خودآزاری جنسی
به حساب میآید.

در برخی موارد تجارب این چنینی ممکن است برای فرد خطر مرگ
به

همراه داشته باشد. این انحراف ریشه در دوران کودکی یا نوجوانی دارد و
درمان آن معمولا از طریق روان درمانی است.

دیگر

آزاری جنسی (سادیسم
جنسی): در این انحراف فرد از تحقیر کردن و یا آزار دادن فرد دیگر لذت جنسی میبرد.
حتی تصور کردن این مسائل میتواند برای

او لذت جنسی داشته باشد. در اکثر
موارد ریشه

سادیسم جنسی در تجربیات دردناک دوران کودکی (مانند تجاوز، و یا
آزار جنسی) است . روان درمانی می تواند برای این افراد مفید باشد.

ممکن است
پس از خواندن این متن به فکر

افتاده باشید که شاید شما هم به یکی از این
انحرافات جنسی دچار هستید. باید تاکید کنم که اگرپس از دانستن تعریف هریک از این
اختلالات نگران

افکار و یا اعمالی که انجام می دهید هستید، ممکن است به
درجاتی از انحراف جنسی دچار باشید.

اما اگر این تخیلات، تمایلات و


رفتارها در حدی نیستند که شما را نگران کنند، در زندگی روزمره تان اختلال
ایجاد کنند یا برای افراد دیگر خطرناک یا آزار دهنده باشند، تشخیص انحراف


جنسی قطعی نیست.

اما در نهایت این احساس شماست . چنانچه فکر میکنید
دوست دارید بیشتر در مورد اینکه چرا اینگونه فکر و یا

عمل میکنید بدانید.
مشاوره با روان درمانگران و روانکاوان خبره می تواند کمک کننده باشد.



(( انواع انحرافات جنسی ))




خویشتن نمایی
Exhibitionism ( اکسی هیبیتیونیسم )



در این نوع انحراف شخص بیمار
اقدام به نشان دادن آلت تناسلی خود به جنس مخالف بطور ناگهانی می کند .و کوشش برای
ایجاد تماس بدنی به عمل نمی آید.بلکه هدف این است که با نشان دادن آلت تناسلی در
طرف مقابل ایجاد شرمندگی و سراسیمگی کند .در این حالت فرد بیمار به هیجان و تحریک
جنسی دست پیدا میکند و به نوعی ارضاء جنسی دست میابد. این بیماری در زنان به شکل
نشان دادن مستقیم




آلت دیده نمی شود .بلکه زن بیمار اقدام به
نشان دادن سایر قسمت های تحریک کننده بدن خود می کند . شیوع این بیماری در مردان
بیشتر می باشد.عریان سازی یا پوششهای نیمه عریان به شکل افراطی از نشانه های خفیف
این بیماری می باشد.





کودک دوستی Pedophilia ( پدوفیلیا )




این بیماری شاید افراطی ترین جلوه بیماری سادیسم باشد.در این نوع
از انحراف جنسی فرد بالغ ، به زور کودکان را مورد تجاوز قرار داده و در مواردی سپس
اقدام به قتل کودک میکند.این بیماری بیشرمانه ترین و فجیع ترین عارضه ایست که در
جامعه بشری دیده شده است و در آن بی پناه ترین و ضعیفترین فرد جامعه قربانی میشود.


رفتار چنین بیماری به کودکان جنس مخالف محدود نمیشود بلکه این رفتارها در
مورد جنس موافق نیز دیده میشود و اصولا نوع همجنسگرایی این بیماری بیشتر شایع
میباشد. و اینان در آغاز کار از انواع اقسام حیله ها و شیوه ها برای فریب کودکان
استفاده میکند .





چشم چرانی Voyevrism ( وایوریسم )




در این بیماری فرد مبتلا با استفاده از موقعیت ها و وسایل یا
باتهیه آن موقعیت و ابزار اقدام به تماشای افراد جنس مخالف و یا مناظر آمیزش جنسی
دیگران میکند.در اینجا تماس با افراد وجود ندارد .بلکه تماشا و دیدن است که برای
بیمار ایجاد هیجان و تحریک جنسی میکند و فرد یا مستقیما بوسیله این صحنه ها یا با
تمسک به آنها و خود ارضایی به اوج لذت می رسد.

این بیماری در مراحل خفیف به
دلیل محرومیت های جنسی ،اقتصادی ، فرهنگی می باشد.و با بهبود شرایط این علائم از
بین میروند.

اما در مراحل پیشرفته قابل توجیه نیست.






مبدل پوشی Transvetitism ( ترانسوتیتیسم )




این انحراف در هر دو جنس دیده میشود و فرد مبتلا به این بیماری با
پوشیدن لباس جنس مخالف و تقلید آرایش و رفتار و کردار جنس مخالف به ارضای میل جنسی
خود میپردازد.

در مورد علت این انحراف بین روانشناسان اختلاف نظر وجود دارد
.و دلائلی زیادی برای این انحراف ذکر شده است.



شی
دوستی #F.e.t.ish#ism (فتی شیسم )



این بیماری در جنس مرد بیشتر
شایع است و فرد مبتلا از اشیاء زنانه و یا اعضای غیر تناسلی زنانه جهت ارضا یا
تحریک یا انزال استفاده می کند .این اشیا یا اعضا برای فرد بیمار نشانه آلت تناسلی
جنس مونث به حساب می اید.

اشتغال فکری ف.ت.ی.شیت بیشتر به اشیا زنانه مانند
لباسهای زیر و رو ، مو و ناخن ، اعضا بدن مثل ساق پا ، ران، باسن ، سینه و .... می
باشد .

البته در اغلب موارد این بیماری با انجام آمیزش جنسی از بین می رود.




دگر جنسی Genderidetity disorder



در بیماری فرد
مبتلا خود را دارای هویت جنسی متفاوت با واقعیت می داند. یعنی اگر مرد است خود را
زن و اگر زن است خود را مرد تصور می کند .و در نتیجه در رفتار و کردار و پوشش و
آمیزش نقش مورد تصور خود را بازی می کند .

علت این بیماری را در کودکی فرد
جستجو می کنند .والدینی که به کودک پسر خو لباس دخترانه میپوشانند و بالعکس .از این
بیماری غافل هستند.



حیوان دوستی zoophilia ( زوفیلیا )




این بیماریدر افرادی که با حیوانات سر کار دارند بیشتر دیده می شود
.در این بیماری فرد مبتلا از ملامسه و آمیزش با حیوانات لذت میبرد .و بیشتر از
حیوانات اهلی برای رسیدن به اوج لذت استفاده میکند این بیماری بیشتر در زنان شایع
است و زنان بیشتر از حیواناتی چون سگ ، اسب، الاغ، خوک، .... و در مردان مرغ ، اسب،
گاو، گوسفند....

تحقیقات مشخص کرده است که زنانی معتاد به این بوده اند که
سگ آلت آنها را بلیسد و با آنها رابطه جنسی داشته باشد.



دگر آزاری
Sadism ( سادیسم )



هر نوع دیگر آزاری و مردم آزاری را سادیسم می
گویند اما این کلمه بیشتر در انحراف جنسی به کار میرود .و به حالتی گفته میشود که
شخص منحرف در موقع عمل جنسی و آمیزش طرف مقابل را مورد آزار و اذیت بدنی قرار می
دهد و این عمل شخص را به نهایت لذت جنسی میرساند.

تمایلات سادیستیک بسیار
شایع هستند ولی سادیسم افراطی و شدید یک بیماری محسوب میشود و خطرناک میباشد و باید
فرد تحت درمان قرار گیرد.

یکی از انواع سادیسم تجاوز به عنف مبیاشد.در این
حالت شخص متجاوز از حالت ها و حرکات جسمانی زن که از روی درد و رنج میباشد حالت
انزال زنانه را تجسم کرده و به اوج لذت جنسی میرسد.

مردانی که زنان خود را
کتک میزنند نمونه ای از تیپ های سادیستیک می باشند.

و در تاریخ نیز افراد
زیادی وجود داشته اند که دارای شخصیت سادیستیک بوده اند.

مانند : نرون زن
کش ، ملکه مارکیز ، ریش آبی....



خود آزاری Mascochism ( مازوخیسم )




نام این بیماری از نام نویسنده اتریشی : فون ساخر مازوخ گرفته شده
است.

این نویسنده در کتابهایش از زنانی سخن میگفت که در هنگام آمیزش جنسی
طالب خشونت و آزار هستند .و کلا این افراد در حین عمل جنسی با آزار خود ارضا می
شوند.

اقدام به خود زنی یا خود مجرم بینی نیز از انواع این بیماری هستند.



همجنس بازی ) Homos.#.e.#.xuality همورابطه جنسیوالیتی )




در بعضی کشورها این پدیده را رسمی شناخته اند .اما در بیشتر دنیا
هنوز این پدیده یک بیماری محسوب میشود.

از خصائص این بیماری میل به
همخوابگی و آمیزش با جنس موافق می باشد.

در زنان بدلیل اینکه نمیتوانند از
نظر عملی هماغوشی و رابطه جنسی کامل را تجربه کنند ارضا میل جنسی و رسیدن به اوج
لذت با تحریک اعضاء بدن صورت میگیرد و به مرور میل به جنس مخالف به کلی در این زنان
از بین میرود.

سادیسم ، مازوخیسم



سادیسم یا دیگر آزاری

سادیسم عبارت است از وارد کردن رنج و آزار جنسی یا روانی به شخصی دیگر به منظور
حصول تحریک جنسی .دیگر آزاری با احساس لذت جنسی از راه ایجاد درد در دیگران و
تماشای صحنه ی ایجاد درد در دیگران همراه است . اهانت ، کتک زدن ، زخمی کردن و حتی
کشتن از جمله اعمالی است که د فرد سادیسم لذت جنسی ایجاد می کند .
اولین کسی که
دو اصطلاح سادیسم و مازوخیسم را مطرح کرد ، کرافت ابینگ رفتار شناس جنسی آلمانی ،
در قرن 19 بود . کتاب psychopathia s.#.e.#.xualis نوشته ی او اولین کتاب پزشکی در
زمینه تمایلات جنسی محسوب می شود .
سادیسم از نام شخصی به نام مارکی دو ساد
گرفته شده است .
مارکی دوساد که یکی از اعیان فرانسه بوده است در سال 1774 با
دختری از ثروتمندان فرانسه ازدواج می کند . او در سال اول ازدواجش به سبب آشوبی که
در فاحشه خانه ایجاد کرد ، دستگیر و در همین سال از همسرش جدا شد . دوساد دوباره
ازدواج کرد و به زودی به عنوان یک آدم عیاش و شهوت طلب شهرت یافت . او بارها به
خاطر خشونت و شکنجه و زندانی کردن و حتی کشتن زنان زیادی در خانه اش دستگیر و
زندانی شد ولی هر بار به خاطر موقعیت اجتماعی اش آزاد شد . اما مارکی به خاطر تکرار
اعمال سادیسمی خود و قتل وحشتناک زنی که جسد تکه پاره اش را از خانه اش پیدا کردند
دستگیر شد و به زندان باستیل و از آنجا به تیمارستان شارنتون اعزام شد . او بعدها
کیفیت ارتکاب این جنایت را در کتابش که زن و خواهر زنش قهرمانان داستان هایش بودند
تشریح کرد . او در سال 1814 در سن 74 سالگی در یکی از بیمارستانهای روانی فرانسه
بدرود حیات گفت .
سه نوع سادیسم وجود دارد که هر سه نوع آن می تواند در یک شخص
وجود داشته باشد :
سادیسم ذهنی : حالتی است که شخص سادیک بجای اینکه به دیگران
آزار و اذیت وارد کند ، صحنه های اعمال سادیسمی را در ذهن و تصور خود مجسم می کند و
از آنها کسب لذت می کند .
سادیسم سمبولیک : یک حالت انحرافی و غیر عادی روانی
است که مبتلایان آن ، به جای وارد کردن زجر و شکنجه بدنی به دیگران ، کوشش می کنند
با تحمیل حالات مخرب روانی مانند توهین و تحقیر کردن و پایمال کردن شخصیت افرادی که
با آنها برخورد می کنند ، برای خود یک حالت ارضاء روانی ایجاد کنند .
سادیسم
بدنی : انحراف سادیسم واقعی یا سادیسم بدنی که افراد مبتلا به این نوع سادیسم ، کسب
لذت و شعف جنسی را در تحمیل آزار و اذیت بدنی و ایجاد دردهای جسمی برای دیگران می
بینند و این اعمال را بعضی اوقات حتی تا مرحله ی قتل و کشتار مرتکب می شوند . بعضی
افراد با آزار و شکنجه و کشتن حیوانات به لذت جنسی می رسند .
در رابطه ی
سادیستی_ مازوخیستی ، غالبا از وسایلی چون زنجیر ، شلاق ، وسایل لاستیکی و تجهیزات
چرمی و تسمه ای و کفشهای پاشنه بلند استفاده می شود شلاق زدن و بانداژ شدن هم جزئی
از این روابط است . در برخی از مناطق آمریکا و اروپا که چنین نیازهایی
وجود
دارد ، فروشگاهها ، ابزار مناسبی برای چنین
تمایلاتی تدارک می بینند و مطبوعاتی
هستند که آشکارا
آگهی دعوت به همکاری از فعالیت های سادومازوخیستی را چاپ می
کنند .
ملاکهای تشخیصی دیگرآزاری بر اساس DSM-IV :

وجود خیالپردازیهای برانگیزنده ی جنسی ،امیال جنسی یا رفتارهای برگشت کننده و
شدید مربوط به اعمالی که شخص با انجام آنها از رنج روانی یا جسمی قربانی ،
برانگیختگی جنسی بدست می آورد ، به مدت دست کم 6 ماه .
خیالپردازیها ، امیال
جنسی یا رفتارها موجب پریشانی یا اختلال عمده ی بالینی در کارکرد اجتماعی ، شغلی یا
سایر زمینه های مهم می شوند .



مازوخیسم یا خود آزاری :
انحراف
مازوخیسم یا شهوت خودآزاری نقطه ی مقابل انحراف جنسی سادیسم است . یک فرد سادیک از
آزارو اذیت کردن به دیگران لذت جنسی می برد ، اما یک انسان مبتلا به مازوخیسم از
عذاب و شکنجه وارد شدن به خودش لذت جنسی کسب می کند .
کانون اصلی این نابهنجاری
جنسی ، عمل تحقیر شدن، کتک خوردن، به بند کشیده شدن یا رنج بردن به گونه ای دیگر
است اعمال آزار خواهانه ای که ممکن است از شریک جنسی خواسته شوند مشتمل بر مهار
کردن ، بستن چشم، لگد مال کردن، سیلی زدن، تازیانه زدن، کتک زدن، دادن شوک
الکتریکی، بریدن وتحقیر کردن است .
فروید معتقد است که، آزارخواهی، ناشی از
برگشت تخیلات تخریبی به طرف خود است . اینگونه افراد ممکن است در دوران کودکی
تجاربی داشته اند که آنهارا متقاعد کرده است که درد کشیدن پیش شرط لذت جنسی است .

ماهیت تخصصی فعالیتهای جنسی و تمایل برخی افراد سادومازوخیست به ملاقات کردن با
کسانی که ترجیحات جنسی مشابهی دارند، آنها را به سمت پیوستن به سازمانهایی می کشاند
که برای ارضا کردن نیازهای آنها تدارک دیده شده اند مثل انجمن (( تیل یولنشپیگل ))
در نیویورک سیتی یا انجمن (( یانوس)) در سانفرانسیسکو . فعالیتهایی مانند بریدن،
سوراخ کردن، انقیاد وشوک دهی می توانند خطرناک باشند و این خطر، احساس برانگیختگی
سادومازوخیستها را بیشتر می کند . در حالت افراطی تر، فرد ماسکی را به صورت می زند
یا کیسه ی پلاستیکی روی سر می کشد ، حلقه ی طنابی را به گردن می اندازد ، یا
گازنیترات استنشاق می کند که موجب خفگی می شود .
ملاکهای تشخیصی خودآزاری
بر اساس DSM-IV :
وجود خیالپردازیهای
برانگیزنده ی جنسی ،امیال جنسی یا رفتارهای برگشت کننده و شدید مربوط به عمل تحقیر
شدن، به بند کشیده شدن یا رنج بردن به گونه ای دیگر به مدت دست کم یک دوره 6 ماهه
.
خیالپردازیها ، امیال جنسی یا رفتارها موجب پریشانی یا اختلال عمده ی
بالینی در کارکرد اجتماعی ، شغلی یا سایر زمینه های مهم می شوند.

درزندگی
هر فرد، زمانی فرا می رسد که بدنش از حالت کودکی به بزرگسالی تغییر شکل می یابد. در
نظر اول شاید این دگرگونی چندان قابل ملاحظه نباشد، اما اختلاف آشکار آن با دوره
های کودکی از لحاظ وضع ظاهر، رفتار و حالت های درونی کاملاً محسوس است.


احساس نوجوان این است که او دیگر آن کودک دیروز نیست. اینک چیزهایی را
احساس می کند که در گذشته هیچ احساس از آن ها نداشت، یا قادر به انجام دادن اموری
است که قبلاً از انجام آن ها ناتوان بود. خلاصه در تن و روان خود دگرگونی هایی را
می بیند که برایش تازگی دارند و این دگرگونی ها آنقدر ادامه پیدا می کنند تا برای
نوجوان رفتاری همانند بزرگسالان به وجود آورند.



رشد جنسی در پسران
:
نزدیک به دوره بلوغ و اوائل این دوره در زمینه جنسی تغییرات عمده ای که اغلب
باعث ناراحتی می شود در پسرها بوجود می آید. اعضاء جنسی بطور سریع رشد می کند و فرد
به اشکال مختلف می تواند تمایلات جنسی خود را در شرایط تحریک کننده کنترل کند. چون
تمایلات جنسی در افراد شدید است، عدم ارضاء این تمایل سبب ناراحتی فرد می شود. در
پاره ای از اجتماعات افراد بالغ به جلق زدن مبادرت می کنند. رشد افراد در دوره بلوغ
و بروز حالات مردانگی در آن ها توجه ایشان را به خود جلب می کند. رشد جنسی سبب
تغییر احساس ها و تمایلات فرد می شود.


رشد جنسی در دختران:
علامت
رشد جنسی در دختران شروع اولین عادت ماهانگی است. رشد جنسی در دخترها با رشد قد،
وزن و رشد استخوان ها ارتباط دارد. دخترهایی که وزن آن ها بیشتر، قد آن ها بلندتر و
رشد استخوان ها زیاد باشد رشد جنسی در آنها زودتر ظاهر می گردد.

ناراحتی
شدید و غیرعادی در دوران پریودی می تواند معلول عوامل روانی باشد. این عوامل در
قسمت ناآگاه ذهنی قرار دارند و فرد را دچار اضطراب و پریشانی می کنند. در موقع عادت
ماهانه دختر ممکن است در اثر این احساس دچار ناراحتی شدید و غیرعادی شود. گاهی
احساس حقارت در دختر ها سبب می شود که آن ها مونث بودن خود را مورد انکار قرار
دهند.
در دوره ی بلوغ افراد متوجه روابط اجتماعی و آثار آن هستند و میل دارند
موافق ذوق و تمایلات گروه رفتار نمایند و از این راه حیثیت اجتماعی خود راحفظ کنند.
روابط افراد بالغ با هم عادی و نسبتاً معقول است، در صورتیکه اواخر دوره بچگی افراد
بیشتر به منظور ایجاد حوادث هیجان انگیز با یکدیگر ارتباط پیدا می کند.



فیزیولوژی و روان شناسی مرحله جنسی:
ایجاد میل جنسی همانند گرسنگی،
تشنگی یکی از خواسته های بیولوژیک بدن است. نیاز به غذا این احساس را در بدن به
حرکت در می آورد، اگر این مراکز فعال نباشد، یعنی در آن ها به علت اشباع بودن یا
تعارض یا دار و بازداری انجام گیرد بی اشتهایی حاصل می شود. مراکز جنسی مردان و
زنان بر اثر محرک جنسی خاص تحریک می شوند. هنگامی که چنین تحریکات نورونی رخ می
دهد. به فرد احساس جنسی که همان میل یا اشتهای جنسی است، دست می دهد. اگر از فعالیت
مراکز جنسی در سلسله اعصاب به دلیل جسمی و روانی بازداری شود، میل جنسی فعالی
نخواهیم داشت. در این صورت اشتهای جنسی خود را از دست می دهیم و بی اشتهایی جنسی
دچار می شویم.

میل جنسی نه تنها ممکن است به علت عوامل جسمانی بازداری یا
تحریک شوند بلکه عوامل روانی مانند ترس، خشم، افسردگی، تعارضات روانی، استرس و بعضی
از بیماریها و داروها نیز مدارهای جنسی تاثیر می گذارند.
انحرافات جنسی را می
توان از جهتی به سرکوبی شدید و غیرعادی میل جنسی دانست. بیماران مبتلا به انحرافات
جنسی از ابزار تمایلات سالم به جنس مخالف احساس خطر می کنند و رفتار انحرافی به
آنها امنیت بیشتری می دهد. بدین جهت میل جنسی آن ها فقط در ارتباط با جنس مخالف
بازداری می شود.



عوامل روانی بوجود آورنده انحرافات جنسی:

مهمترین آن ها عبارتند از محرومیت از روابط جنسی طبیعی، انزوای کودکی، وقایع
خاص که سبب یادگیری انحرافات در کودکی و نوجوانی می شود، اضطراب اخته شدن، تثبیت یا
بازگشت به دوران کودکی، جهالت در امور جنسی، همانند سازی جنسی، بازداری کلی شخصیت،
ترس از مسئولیت و بالاخره ترس از جنس مخالف .

محرومیت از روابطه جنسی
طبیعی: تحت شرایط محروم کننده شدید که در آن زن و مرد فرصت رابطه جنسی طبیعی
ندارند، انحرافات جنسی افزایش می یابد.
انزوای کودکی: کودکانی که در دوران
طفولیت و کودکی مدت طولانی از دیگران جدا بوده اند در روند تکامل روانی- جنسی خود
اختلال پیدا کرده اند. انحرافات مربوط به انزوای کودکی شامل بچه بازی و همجنس گرایی
و زنا می باشد که در واقع جبرانی است برای محرومیت های عاطفی دوران کودکی
همجنس
گرایی: اغلب هنگامی شروع می شود که در دوران کودکی به فرد تجاوز شود و یا فرد
بدآموزیهایی داشته باشد.
شی ء پرستی (جایگزین کردن شی ء بجای دستگاه جنسی طرف
مقابل): ممکن است به علت شرطی شدن هیجان جنسی با شیء در دوران کودکی یا نوجوانی به
وقوع بپیوندد. مثلا در یک زمان یک شی ء را ببیند و توام با آن خاطره ای که باعث
تحریک می شود، بعد از آن با دیدن آن شی ء خاص باعث تحریک او می شود.
ضربه زدن
به نشیمنگاه کودک دردی توام با لذت در او ایجاد می کند و در نتیجه در بعضی از
کودکان ممکن است سبب بیماری ماسوخیسم (خودآزاری) گردد.

روانکاوان معتقدند:
ترس از جنس مخالف، استمناء، شی پرستی جنسی و همجنس گرایی ممکن است به دلیل ترسی
باشد که فرد در دوران کودکی، در رابطه با مسائل جنسی و در رابطه با جنس مخالف بخصوص
با مادر و محارم پیدا می کند. طبق این نظریه فرد به علت ترس از رابطه با جنس مخالف،
با همجنس خود که از آن کمتر می ترسد و بیشتر با آن آشناست رابطه می گیرد.


نقش سازی یا نقش بازی: عبارت است از الگو پذیری، تقلید نمودن و ادای نقش
فردی و اجتماعی از طرف دختر با قراردادن زن در آن فرهنگ به عنوان الگو و ازطرف پسر
با پذیرفتن آن فرهنگ خاص به عنوان سرمشق و الگو.
این الگوپذیری و نقش پذیری
شامل نحوه تکلم، حرکات، تفریح و بازی، پوشیدن لباس و آرایش و بسیاری از رفتارهای
دیگر می شود. ممکن است عدم موفقیت در گرفتن نقش صحیح جنسی سبب اختلال جنسی گردد.



عواملی که سبب عدم موفقیت می شوند:
1- نداشتن خصوصیات جسمانی کافی
و لازم: مثلا پسری که ساختمان بدنی زنانه دارد نسبت به پسری که دارای ساختمان جسمی
قوی است نقش جنسی مردانه را دشوارتر به خود می گیرد.
2- فشار اجتماعی و
خانوادگی فرد برای نقش پذیرفتن به او فشار می آورد : مثلا اگر توقعات جامعه و بخصوص
خانواده، شدید اً با امکانات جسمی و روانی کودک در نقش پذیری جنسی مغایر باشد، کودک
دچار تعارض می شود و درنتیجه زمینه انحراف را آماده می سازد.
3- فقدان الگوی
صحیح مرد یا زن در خانواده : معمولا این الگو شامل پدر و مادر می باشد، که آن ها
همانند سازی جنسی کودک را شکل می دهند. اگر در جریان رشد، پسر نتواند با پدر خود به
درستی و به اندازه کافی همانند سازی سالم جنسی نماید یعنی از او الگوی نادرستی
بیاموزد یا امکان الگوسازی از پدر (در صورت نبود پدر) را نداشته باشد، امکان انحراف
جنسی در او ایجاد می شود.
4- یکی از علل انحرافات جنسی : جهالت و عدم دانش صحیح
در رابطه با مسائل جنسی است، تعداد زیادی از منحرفین جنسی از کسانی بودند که فهم
روشن و درستی ازمسائل جنسی نداشته و نیز در دوران کودکی از فهمیدن موضوعات به سختی
بازداری، ترسانده و منع می شدند.
5- ترس را از عوامل دیگر انحراف جنسی می توان
نام برد، ترس از عهده دار شدن مسئولیت است، کسانی که شخصیت آن ها برای قبول مسئولیت
ها و مسائل مربوط به آن رشد کافی نکرده است.

منابع:
· خلاصه ی
روانپزشکی: علوم رفتاری-روانپزشکی بالینی / تالیف بنیامین سادوک، هارولد کاپلان :
ترجمه نصرت ا... پورافکاری .تهران. انتشارات شهرآب : آینده سازان . 1382
·
تمایلات و رفتارهای جنسی طبیعی و غیر طبیعی انسان / تالیف بهنام اوحدی ؛ اصفهان
انتشارات صادق هدایت . 1383 .
· آسیب شناسی روانی: دیدگاههای بالینی
اختلالهای روانی بر اساس DSM-IV-TR (جلد دوم ) / مولفان : ریچارد پی. هالجین و
سوزان کراس ویتبورن ، مترجم : یحیی سید محمدی . تهران نشر روان . 1384




موضوع مطلب :

          
پنج شنبه 94 خرداد 21 :: 11:34 صبح

همجنسگرایی، علل و درمان

نیاز به محبت ورزیدن به دیگران و مورد محبت دیگران واقع شدن دقیقا یک نیاز عاطفی است. این نیاز در طی مراحل مختلف رشد و در مراحل گوناگون زندگی شکل های مختلفی پیدا می کند و در هر دوره ای به گونه ای متناسب با آن زمان باید ارضا شود. در دوره نوزادی از طریق والدین به خصوص مادر با بوسیدن نوزاد، در آغوش گرفتن او و نگاه های محبت آمیز مادر به او و با چسباندن او به خود نیاز کودک ارضا می شود. در این دوره تأمین نیازهای عاطفی کودک به اندازه نیازهای فیزیولوژیکی مانند آب و غذا و پوشاک برای رشد نوزاد ضرورت دارد. در دوره کودکی تأمین این نیاز توسط اعضای خانواده و همه کسانی که به نحوی با کودک ارتباط دارند تأمین می شود. در دوره نوجوانی از طریق دوستان و گروه همسالان و در دوره جوانی از طریق دوستان، خویشاوندان و همسر به این نیاز پاسخ داده می شود. روان شناسان علت وابستگی انسانها را به یکدیگر همین نیازهای عاطفی می دانند. اگر این نیازها از همان اول به طور صحیح و به موقع تأمین شود نوزاد، کودک و نوجوان وابستگی ایمن پیدا می کند و الا وابستگی ناایمن و مرضی در او شکل می گیرد یعنی در عین حال که به دیگران وابسته است ولی احساس امنیت کافی نیز نمی کند و مستعد انواع اختلالات روانی مانند بیماری های اضطرابی، افسردگی و... می شود و دیر یا زود به دامن یکی از این بیماری های روانی فرو می غلتند. گفتنی است اساس و پایه دوستی ها در سن نوجوانی و جوانی که با جذبه و شور زیادی همراه است، غالبا بر مبنای عواطف و احساسات شکل می گیرد و نه بر اساس منطق و عقل. مقدمه این دوستی ها ممکن است جاذبیت یک فرد از نظر ظاهری یا شخصیتی یا پاره ای از صفات اخلاقی باشد که او را برای فرد دیگر دوست داشتنی می سازد که توانسته در روح و روان او تأثیر عمیقی بگذارد و خلأ عاطفی اش را به وسیله آن پر کند. ماهیت این دوستی گرچه در ابتدا دوستانه، پاک و بی شائبه است، ولی امکان آلوده شدن آن به مسایل دیگر وجود دارد. زمانی که این علاقه به اوج خود می رسد، آنها را دچار سرگردانی می کند که اکنون چه باید بکنند. این سرگردانی ممکن است با بعضی آثار مخرب دیگری همراه شود. دوست گرامی، در مورد علل روی آوردن به همجنس گرایی هنوز توضیحی که مورد قبول همه ی پزشکان وروانشناسان باشد وجود ندارد و برخی متخصصان به علل روانی – اجتماعی وبرخی به دیگر عوامل زیستی (کارکرد نامتعادل غدد و هورمونهای جنسی) اشاره داشته اند. علل هم جنس بازی از دیدگاه روانی ـ اجتماعی آشفته بودن روابط میان والدین وفرزندان، یادگیری های نادرست ومحیط اجتماعی ناسالم می باشد و به طور خلاصه می توان به کنترل نداشتن بر غریزه جنسی اشاره داشت. اما آنچه مسلم است این که چنین رفتاری حتی از جانب افراد مبتلا به این عمل نابهنجار تلقی می شود و لازم است کنار گذاشته شود.

همجنس گرایی (homosexuality) یعنی ارضای غریزه جنسی از طریق همجنس (مانند لواط- در مردان - و مساحقه- در زنان) به هر شکل که باشد حرام و گناه کبیره محسوب می شود. خوب است بدانید اصل همجنسگرایی، گناه محسوب نمی شود چون یک رفتار نیست بلکه میلی است درونی که گاه بدلیل کارکرد نامناسب هورمونی رخ می دهد و گاه فرد از این حالت بیزار است. البته رفتار جنسی مطابق با این کشش، در اسلام و همه ادیان الهی حرام است و علاوه بر عقوبت شدید دنیوی و اخروی اثرات و پیامدهای شدید و غیر قابل جبران در پی دارد. چون همجنس گرایی نوعی انحراف جنسی به حساب می آید و مانند هر انحرافی پیامد خاص خود را در بدنبال دارد مانند اینکه موجب تنفر از جنس مخالف و علاقه به جنس موافق می شود. همجنس بازی علاوه بر مضرات بهداشتی و روانی که دارد با فطرت انسانی مغایرت دارد و این امر باعث تعطیل شدن توالد و تناسل و گرایش افراد به جنس موافق و در نتیجه موجب تعطیلی توالد و تناسل خواهد شد. بدیهی است این امر با هدف آفرینش منافات خواهد داشت. پس همجنس بازی حرام بوده و از گناهان کبیره به حساب می آید. اصولا طبیعت زن و مرد آن چنان آفریده شده است که آرامش و اشباع غرایز خود را در علاقه به جنس مخالف (از طریق ازدواج سالم) می جوید، و هر گونه رفتار جنسی غیر این صورت، انحراف از طبع سالم انسانی و یکنوع بیماری روانی است که اگر به آن ادامه داده شود روز به روز تشدید می گردد و نتیجه اش بی میلی به «جنس مخالف» و اشباع ناسالم از طریق «جنس موافق» است. این گونه روابط نامشروع در ارگانیسم و بدن انسان و حتی در سلسله اعصاب و روح اثرات ویرانگری دارد. در نگاه کلی آدمی را از پدر و مادر خوب بودن باز می دارد و گاه قدرت بر تولید فرزندان را به کلی از انسان سلب می کند، افراد همجنس گرا تدریجا به انزوا و بیگانگی از اجتماع و سپس بیگانگی از خویشتن رو می آورند، و گرفتار تضاد پیچیده روانی می شوند و اگر به اصلاح خویش نپردازند ممکن است به بیماری های جسمی و روانی مختلفی گرفتار می شوند. به همین دلیل و به دلایل اخلاقی و اجتماعی دیگر، اسلام شدیدا همجنس گرایی، را در هر شکل و صورت تحریم کرده و برای آن مجازاتی شدید که گاه به سر حد اعدام می رسد قرار داده است.( تفسیر نمونه، ج 16، ص 275) دلیل تحریم همجنس گرایی همجنس گرایی چه درمیان مردان باشد و یا زنان، در اسلام از گناهان بسیار بزرگ است و هر دو دارای حد شرعی است. حد همجنس گرایی در زنان پس از چهار بار اقرار و یا ثبوت بوسیله چهار شاهد عادل (به شرایطی که در فقه گفته شده) صد تازیانه است و بعضی از فقها گفته اند اگر زن شوهر داری این عمل را انجام بدهد حد او اعدام است.( تفسیر نمونه، ج 8، ص 193) روایاتی که در مذمت همجنس گرایی از پیشوایان اسلام نقل شده آن قدر زیاد و تکان دهنده است که با مطالعه آن هر کس احساس می کند که زشتی این گناه به اندازه ای است که کمتر گناهی در پایه آن قرار دارد. از جمله در روایتی از پیامبر(ص) می خوانیم: «هنگامی که قوم لوط آن عمل ننگین را انجام دادن (مردها به مرد و زنها هم به زنان اکتفا کردند) زمین آن چنان ناله و گریه سر داد که اشکهایش به آسمان رسید و آسمان چنان گریه کرد که اشک هایش به عرش رسید در این هنگام خداوند به آسمان وحی فرستاد که آنها را سنگ باران کن و به زمین وحی فرستاد که آنها را فرو بر».( تفسیر نمونه، ج 8، ص 193) در روایت دیگری از امام علی(ع) می خوانیم که فرمود: از پیامبر(ص) شنیدم چنین می گفت: «لعن الله المشتبهین من الرجال بالنساء و المشتبهات من النساء بالرجال؛ لعنت خدا بر آن مردانی باد که خود را شبیه زنان می سازند، (با مردان آمیزش جنسی می کنند) و لعنت خداوند بر زنانی باد که خود را شبیه مردان می کنند (با هم مساحقه می نمایند)» (وسائل الشیعه، ص 255، ح 14) صاحب جواهر یکی از فقهای بزرگ شیعه می فرماید: «از بعضی از ائمه(ع) روایت شده مساحقه در زنان مثل لواط در مردان می باشد لکن مجازات مساحقه صد تازیانه می باشد زیرا در مساحقه آلتی داخل آلت دیگر نمی شود. در روایت دیگر است که مساحقه، زنای اکبر است که دختر ابلیس در زنان ایجاد کرده همان طور که ابلیس لواط را ایجاد کرده است.»( جواهر الکلام، ج 41، ص 388) و نیز در روایت آمده است: «زنی از امام صادق(ع) درباره مساحقه سؤال نمود حضرت فرمود: حد زناکار را دارد زن گفت: چگونه؟ در حالی که در قرآن ذکر نشده است، امام فرمود: چرا در قرآن ذکر شده است زیرا آنان با این کارشان جز اصحاب «رس» هستند.»( وسائل الشیعه، ج 14، ص 262، ح 8) در دنیای غرب که آلودگی های جنسی فوق العاده زیاد است برای توجیه عملشان می گویند با هیچ گونه منعی طبی برای آن سراغ نداریم، ولی آنها فراموش کرده اند که اصولا هر گونه انحراف جنسی در تمام روحیات و ساختمان وجود انسان اثر می گذارد و تعادل او را بر هم می زند، زیرا مرد و یا زنی که تمایل به جنس موافق دارند هیچ کدام یک مرد و زن کامل نیستند، در کتاب های امور جنسی «هموسکچوآلیسم» (همجنس گرایی) به عنوان یکی از مهم ترین انحراف ذکر شده است. ادامه این کار تمایلات جنسی را نسبت به جنس مخالف در انسان تدریجا می کشد و احساسات طبیعی را از بین برده و موجب سرگردانی روانی و روآوری به مواد مخدر و مشروبات الکی و انحرافات اخلاقی دیگر خواهد شد. بنابراین مساحقه، مخالف با فطرت سالم و الهی انسان است و طبق روایات فراوان مرتکب آن مستوجب لعن خداوند متعال و فرشتگان می گردد، و حتی در در برخی از روایات همان گونه که ملاحظه شد از این عمل به زنای اکبر یعنی بزرگترین زنا تعبیر شده است. راهکارهایی برای بی میلی به جنس موافق ودرمان همجنس گرایی 1- قبل از هر اقدامی چه خوب است با مراجعه به روان پزشک و انجام برخی معاینات و آزمایشات، از ترشح عادی و نرمال غدد درونریز خود مطمین شوید. چه بسا در اثر ترشح غیرعادی غدد درون ریز چنین تمایلاتی به وجود آمده و با تنظیم ترشح غدد با مصرف دارو تمایلات جنسی شما نرمال شده و به سادگی درمان خواهد شد. یادآوری می شود از مراجعه به روان پزشک امتناع نکنید و خجالت نکشید، که این مسأله احتمالا یک مشکل جسمانی است و همچون دیگر مشکلات قابل درمان. باید درمان شده و قبل از تشدید بیماری، آن را حل کرد. 2- عدم توجه به ذهنیت ها و افکار مبتنی بر تمایل به همجنس و عدم تمایل به جنس مخالف. هیچ گاه به خود تلقین نکنید که: «من به جنس مخالف هیچ علاقه‌ای ندارم و نمی‌توانم این علاقه را در خودم ایجاد کنم». هیچ گاه به خود تلقین نکنید که «علاقه به همجنس و تمایل به برقراری رابطه با جنس مخالف در وجود من نهادینه شده است و امکان تغییر آن وجود ندارد»، چون اولا این گونه نیست و شما با تلاش خود می‌توانید این مشکل را برطرف سازید، و ثانیا، این تصور جلوی هر گونه تلاش اصلاحی شما برای تغییر را می‌گیرد. 3- گاهی اوقات شیطان برای وادار کردن آدمی به گناه از این کانال بهره می گیرد یعنی مسیر هر گناهی را به شکلی هموار می سازد در اینجا نیز مسیر آلوده شدن به برخی گناهان از کانال پشت کردن به جنس مخالف و ازدواج می گذرد و این نوع افکار و ذهنیت مقدمه ی ورود به آن وادی است باید با این گونه افکار که جز افکار شیطانی نام دیگری بر آن نمی توان نهاد باید به مقابله پرداخت یعنی ذره ای در شیطانی بودن این افکار تردید نداشته باشید. 4 - صحنه هائی از زندگی که در آن شخص همجنس گرا نقش یک مرد، پدر، همسر و پسر خانواده را بر عهده دارد تصور کند و به آن بال و پر دهد و نقش خود را پر رنگ و کاملا مردانه بیان کند. لازم است این تصویر گری را در قالب ذهن پروری و نوشته ها و رفتار روزانه و تمام حالات واقعی و خیالی و... استمرار دهید. در یک کلام به مرد بودن خود فکر کند، و همانگونه عمل کند، زندگی مردی و اجتماعی خود را تعقیب کند اگر شش ماه با این طرز تفکر زندگی کند برای همیشه از آن افکار رهائی خواهد یافت. 5- اجتناب از نگاه شهوت‌آمیز به پسرها. مراقب نگاه خود باشید و همان طور که از نگاه شهوت آمیز به جنس مخالف اجتناب می‌کنید از نگاه هوس آلود به پسرها نیز بپرهیزید. چون از نظر شرعی، نگاه از روی شهوت به همجنس هم حرام است. رسول اکرم صلی الله وعلیه وآله فتنه جوان زیبا را از فتنه دختر باکره بیش‌تر دانسته است (وسائل الشیعه، ج 14، ص 257). 6 - اجتناب ازتمام ارتباطها، مکانها و موقعیت هائی که انجام اندیشه همجنس گرایی را تداعی می کند. 7- افکار خود را کنترل کنید. سعی کنید به افکار هوس‌آلود در مورد رابطه جنسی با همجنس فکر نکنید. هیچگاه در ذهنتان به این افکار بال و پر ندهید و آن را برای خود نیارایید. برای این کار، تلاش کنید تنها نمانید، چون این گونه افکار بیشتر در هنگام تنهایی به سراغ انسان می‌آید. اگر این افکار، به طور ناخواسته به سراغتان آمد، آن را قطع کنید، از جای خود برخیزید و به میان دوستان یا اهل خانواده بروید و تا زمانی که این افکار کاملا از ذهنتان خارج نشده، جمع دوستان یا خانواده را ترک نکنید. 8- توجه به آثار و عواقب همجنس بازی: انسان به صورت طبیعی تمایل به جنس مخالف دارد. هرگونه کاری که تمایل طبیعی او را منحرف سازد، یک نوع بیماری تلقی می شود. از دست دادن احساسات طبیعی بر جسم و روح انسان تأثیر می گذارد. چه بسا افرادی که به این بیماری مبتلا باشند، گرفتار ضعف قوه جنسی و به اصطلاح سرد مزاجی شوند. از امام صادق علیه‌السلام در مورد فلسفه تحریم لواط سؤال شد، فرمود: اگر آمیزش با پسران حلال بود، مردان از زن‌ها بی نیاز می شدند و این باعث قطع نسل انسان می شد و باعث از بین رفتن آمیزش طبیعی می گشت و این کار مفاسد زیاد اخلاقی و اجتماعی به بار می آورد. ازدواج شرعی، چون موافق فطرت است، به فرمایش قرآن آرام بخش است (سوره روم، آیه 21). ولی هم جنس بازی و لواط، عملی بر خلاف فطرت است و هر چه با فطرت هم خوانی نداشت، تأثیر سوء دارد، یعنی نه تنها فاعل و مفعول با این عمل به آرامش نمی رسند، بلکه بر تحیر و سرگردانی آن‌ها افزوده می شود. به همین دلیل روایات زیادی درباره هم جنس بازی نقل شده که بسیار تکان دهنده است. با مطالعه آن روایات، می توان به پلید بودن این عمل پی برد. قطعاً روایات در جلوگیری از این عادت ناپسند مؤثر است. پیامبر اکرم (صلی الله وعلیه وآله) فرموده‌اند: هر کس با نوجوانی آمیزش جنسی کند، روز قیامت ناپاک وارد محشر می‌شود، آن چنان که تمام آب‌های جهان او را پاک نخواهند کرد و خداوند او را غضب می‌کند و از رحمت خویش دور میدارد و دوزخ را برای او آماده ساخته و چه بد جایگاهی است. سپس فرمود: هرگاه جنس مذکر با مذکر آمیزش کند، عرش خداوند به لرزه درمی‌آید (وسائل الشیعه، ج 14، ص 249). البته واضح است‌ که با توبه، این گناه مانند گناهان دیگر بخشیده می‌شود. 9 - از خوابیدن با پسر در یک بستر اجتناب کنید: رسول خدا صلی الله وعلیه وآله می فرماید: بستر فرزندان خود را از سن ده سالگی جدا سازید، یعنی دو برادر یا دو خواهر یا برادر و خواهر زیر یک لحاف نخوابند (وسائل الشیعه، ج 14، ص 171). 10- قطع ارتباط با دوستانی که انسان را به سمت این گونه رفتارها و افکار دعوت می کنند و همچنین دوری از موقعیت هایی که وقتی در کنار آنها قرار می گیرد این افکار را برایش تداعی می کنند. 11- نهایت تلاش خود را بکنید که بیکار نباشید. برای این کار، برای ساعات شبانه روز خود برنامه ریزی کنید. اوقات خود را با مطالعه، گردش با دوستان، ورزش، و... پر کنید. 12- روابط اجتماعی‌تان را گسترش دهید. سعی کنید روابطتان را با دوستان و همکلاسی‌های خوبی که دارید توسعه دهید. با آنان به گردش، سینما، کوهنوردی، شنا، و... بروید و از تنها ماندن دوری کنید. به هر حال، سعی کنید تا حد امکان از انزوا و گوشه‌گیری به در آیید. در روزها و موقعیت های نخستین، عمل کردن به این راهکارها و دل بریدن از این حالت سخت و چه بسا ناممکن جلوه کند اما باید توجه داشته باشید که به گفته ی علی(ع) «با ارزش ترین کارها دشوارترین آنهاست» پس این حالت نشان از ارزشمندی و اهمیت تصمیم شخص دارد و باید در مسیر عمل کردن به این تصمیم بجا و ارزشمند گامهای بهتر و بلندتر بردارد. نکات مهم وقابل توجه 1- حساس ترین دوره ی زندگی جوانی است می توان گفت سعادت وشقاوت انسان در این دوره رقم می خورد بنابراین درک این مطلب در پیدا کردن مسیرها وهمچنین کنترل غرایز نقش مهمی دارد. 2- موارد تحریک کننده اعم از شنیدنی ها، خواندنی ها، افکار و... همانند جرقه ای است که کنار مواد محترقه قرار گرفته در این صورت نتیحه ای جز اشتعال و آتش سوزی مورد انتظار نخواهد بود. 3- معنویات به ویژه نماز نیروهای خارق العاده ای هستند که خداوند آن ها را قرارداده تا او در دام شیاطین گرفتار نشود. 4- تلقین در جهت منفی و مثبت اثر خود را به همراه دارد پس سیگنال های منفی راباید کنار گذاشت. 5- آنچه اهمیت دارد تعدیل وکنترل غریزه جنسی است واین مهم میسر نمی شود مگر با دور کردن نفس از محرمات ومحرک هایی که خود شخص آن ها را بیشتر از همه می شناسد. 6- اگر چه لذائذ حرام ونامشروع در ابتدا، قدری خوشایند بوده اما اگر دقت کنیم خواهیم دید بعد از مدتی پشیمانی، ندامت وکدورت رابرای انسان به ارمغان می آورد. 7- دستور قرآن برای کنترل غریزه جنسی راهگشا است. قرآن می فرماید: جوانان مجرد باید ازدواج کنند واگر نمی توانند عفت به خرج دهند. در واقع راه سومی وجود ندارد واگر باشد به ضرر انسان می باشد. 8- به دستورات شرعی اعتماد کرده و یقین داشته باشید سعادت شما در گرو اطاعت از دستورات دینی می باشد. 9- رسیدگی به خواهش ها نفس را قوی تر کرده وتداوم این کار باعث ضعیف شدن انسان در مقابل نفس خواهد شد. 10- به خود امیدوار بوده و مصمم باشید که می توانید همه ی گناهان را ترک کنید. 11- از خداوند وائمه ی اطهار (علیهم السلام) کمک بگیرید و بدانید اقدام شما برای حل مسایل نفسانی نشان از پاک بودن طینت و توجه خداوند به شما است در این صورت طرد شدن کاملا بی معنی خواهد بود. 12- توبه یعنی تولد دوباره و باز کردن فصل جدید در زندگی. 13- برای ترک گناه روحیه ای شاد و همراه با نشاط لازم است و با ناراحتی و نا امیدی به جنگ گناهان نمی روند. 14- در خانه خدا همیشه به روی بندگانش باز بوده وخداوند از بازگشت بنده اش بسیار خوشحال می گردد. 15- فراموش نکنید بهترین کار کنترل افکار مخربی است که سراغ انسان می آید پس باید اوقات خالی خود را با برنامه های مفید پر کرده، برای زندگی برنامه ریزی داشت و از تنهایی وبیکاری پرهیز نمود. 16- از ازدواج ناامید نباشید. اگر مدتی تمایل خود را به همجنس کنترل کنید، به تدریج خواهید دید که شما هم مانند هر جوان دیگری به جنس مخالف علاقه دارید و خواهان ازدواج هستید. 17- شکست در این اقدام امری طبیعی است ولی مهم این است که شکست باعث پیمودن راه باشد نه توقف در مسیر. 18- هر کاری که عادت انسان شده باشد یک شبه قابل تغییر نیست. در این راه، باید با آگاهی و پشتکار قدم برداشت. 19- باز هم تکرار می کنم ازدواج بهترین گزینه است. 20- شکست در این اقدام امری طبیعی است ولی مهم این است که شکست باعث پیمودن راه باشد نه توقف در مسیر. همچنین بخوانید: همجنسگرایی در نگاه عقل و علم منابعی که شما می تواند اطلاعات بیشتری در این موضوع به شما دهد: ضمنا برای افزایش آگاهی های خود در این موضوع می توانید به کتاب های زیر مراجعه نمایید: 1. روان شناسی رفتار جنسی، محمد باقر کجباف، نشر روان، تهران، 1381 2. خلاصه روانپزشکی، کاپلان - سادوک، ترجمه نصرت الله پور افکاری، انتشارات آزاده، تهران، 1373. 3. روانشناسی جرائم و انحرافات جنسی، مسعود انصاری، چاپ دوم، تهران، 1359، نشر کتابفروشی اشراقی منابعی که در این مقاله از آنها استفاده شد: 1- مکارم شیرازی و همکاران، تفسیر نمونه، تهران: دارالکتب الاسلامیه، 1363 4- حر عاملی، وسائل الشیعه، تهران: مطبعه الاسلامیه، 1384 5- محمدحسن بن باقر صاحب جواهر، جواهر الکلام فی شرح شرایع الاسلام، تهران: دار اکتب الأسلامیه، 1386 دوست خوبم، آینده ای آکنده از روزهایی شیرین را برایتان آرزومندیم و یقین داریم شما با ظرفیت عقلی و معنوی ای که دارید می توانید بر تمام نگرانی ها چیره شوید. چشم براه مکاتبات بعدی شما هستیم.

نویسنده : عباس علی هراتیان

info@porseman.org




موضوع مطلب :

          
پنج شنبه 94 خرداد 21 :: 11:22 صبح

 

                                                                     

یکی از شاهکار های ادبی زبان فارسی در زمینه عرفان و اخلاق را بی شک میتوان مثنوی سروده ی جلال الدین بلخی مشهور به مولانا را بر شمرد .

کتاب گرانسنگی که با داستان سرایی ها و اندرزها و تمثیلات نابش راه رابر پویندگان اخلاق و معرفت هموار کرده است، این بار یکی از تمثیلات زیبای این کتاب معنوی را که بر گرفته از آیه یه کریمه : لا یدخلون الجنه حتی یلج الجمل فی سم الخیاط و کذالک نجز المجرمین-40.اعراف.

است را به شما دوستان پیش کش می کنیم:

قران کریم در باب شقاوت اهل عناد و کفر ، تمثیلی را بیان می کند که اگر شتری بتواند داخل در سوراخ و روزن سوزنی بشود ایشان نیز توان داخل شدن در بهشت را دارند، ایشان به سبب کرده های ناپسند خود ، خودرا آنچنان از انسانیت تنزل داده اند که دیگر امیدی برای نجاتشان نیست ،

اما قال شیخنا المولوی:

نیست سوزن را سر رشته دوتا            چون که یکتایی درین سوزن درا

رشته با سوزن آمد ارتباط                  نیس در خور باجمل سم خیاط

کی شود باریک هستی جمل               جزبه مقراض رایضات و عمل

دست باید مرآن را ای فلان                  کاو بود بر هر محالی کن فکان

هر محال از دست او ممکن شود           هر حرون از بیماو ساکن شود

مولایمان امیرالمومنین علی علیه السلام می فرمایند"همانا اولیاء خدا کسانی هستند که باطن دنیا را نگاه می کنند همان زمان که مردم چشم به ظاهرش دارند"

مولانا می گوید: بدان چنانچه سوزن را یک سوراخ باشد کتاب هستی نیز یک طریق دارد و آن طریقه ی توحید است که انسان سالک مانند رشته نخ باید از آن بگذرد و این گذران از این روزن میسر نمی شود جز با تکیده شدن جان و قلب سالک از تمام تعلقات و لاغری نفس به سبب ریاضات شرعی ،

زیرا جان انسان مانند جسم اگر انس به رزائل وزخارف دنیا داشته باشد دچار فربحی و چاقیی می شود که دیگر توان گذر از روزن و طریق توحید را ندارد.

پس انسان سالک نگاهش را باطن دنیا می کشاند و با دیده ی عبرت برآن می نگرد و جز به حد کفایت بر نمی گیرد چراکه او طالب دیدار حق است و هر آن فریاد برمی آورد که"الهی هب لی کمال الانقطاع الیک و انر ابصار قلوبنا به ضیاء نظرها الیک..."(مناجات شعبانیه)

که خدایا به ما نهایت جدایی از غیر خودت را عنایت فرماو چشم دل  مارا به  نظاره بر عظمت و کبریائی خودت روشن گردان.

غلام همت آنم که زیر چرخ کبود                            زهرچه رنگ تعلق پذیرد آزاد است(حافظ)

 

واین تعلقات بند پای مرغی  را ماند که اورا به بند کشانده و اورا از تنعمات ملکوتی باز نشانده،

مرد الهی دلخوش به این دنیا نکرده است و :

گر شبی در خانه جانانه مهمانت کنند             گول نعمت را مخور مشغول صاحب خانه باش

نعمت دنیا با نعمت لقای حق را به چیزی  نتوان مقیاس کرد:

هرچه ازین بزم نشانت دهند             چون نستانی به از آنت دهند

و:

پر سبک دارد ره بالا کند          چون گل الو شد گرانی ها کند

 

نویسنده محمد شریفی

 




موضوع مطلب : دنیا, مولان, ا مولوی, سم الخیاط, تمثیل, باطن

          
جمعه 94 خرداد 15 :: 8:9 صبح

پرخاشگری در کودکان :

 

تعاریف پرخاشگری

روان شناسانی که اعتقادات نظری متفاوتی دارند در مورد چگونگی تعریف پرخاشگری اساساً با هم توافق ندارند. موضوع اصلی این است که آیا باید پرخاشگری را براساس پیامدهای قابل دیدن آن تعریف کنیم یا براساس مقاصد شخصی که آن را نشان می دهد.

گروهی پرخاشگری را رفتاری می دانند که به دیگران آسیب می رساند یا بالقوه می تواند آسیب برساند. پرخاشگری ممکن است بدنی باشد ( زدن – لگد زدن – گاززدن) یا لفظی ( فریاد زدن، رنجاندن) یا به صورت تجاوز به حقوق دیگران ( چیزی را به زور گرفتن)، نقطه قوت این تعریف عینی بودن آن است به رفتار قابل مشاهده اطلاق می شود. نقطه ضعف آن این است که شامل بسیاری از رفتارهایی است که ممکن است به طور معمول پرخاشگری تلقی نشود.

پرخاشگری وسیله ای رفتاری است در جهت رسیدن به هدفی؛ پرخاشگری خصمانه رفتاری است در جهت آسیب رساندن به دیگران ، بیشتر پرخاشگری های بین کودکان کوچک از نوع «وسیله ای» است.

این نوع پرخاشگری به خاطر متعلقات است. کودکان از یکدیگر اسباب بازی می قاپند، یکدیگر را هل می دهند تا به اسباب بازی که می خواهند بازی کنند دست یابند. به ندرت اتفاق می افتد که کودکان بخواهند به کسی آسیب برسانند یا از روی عصبانیت دست به پرخاشگری بزنند.

پرخاشگری را باید از جرئت ورزی متمایز دانست. جرئت ورزی، دفاع از حقوق یا متعلقات (مانند ممانعت کودک از این که کسی به اسباب بازی اش دست بزند) یا بیان امیال و آرزوها را بر می گیرد.مردم معمولاً شخص با جرئت را پرخاشگر می دانند، در صورتی که کسی که از حق خود دفاع می کند با جرئت است نه پرخاشگر.

الگوی خانواده و پرخاشگری

والدین کودکان به شدت پرخاشگر غالباً به هنگام اعمال قواعد و معیارها خشونت دارند و پرخاشگرند. یکی از پیچیده ترین و جامع ترین روش هایی که برای درک پرخاشگری در خانواده به کار رفته تحقیق «جرالد پاترسون» و همکارانش در مرکز یادگیری اجتماعی «شهر اورگون» بوده است. آنان برای مطالعه الگوهای کنش متقابل خانوادگی در خانه و مدرسه و ارتباط آن با مشکلات رفتاری کودکان مشاهدات مستقیمی انجام داده اند. افراد مورد مطالعه از خانواده هایی بودند که به دلیل مشکلات رفتاری مثل پرخاشگری، دزدی و سایر رفتارهای ضداجتماعی فرزند یا فرزندانشان به درمانگاه رجوع کرده بودند.

وقتی که واکنش خشونت آمیزی بروز می کند سایر اعضای خانواده کاری می کنند که باعث دامن زدن به رفتار پرخاشگرانه می شوند. برای مثال، برادری بر سر خواهرش فریاد می زند، خواهر بر سر او فریاد می زند و ناسزایی به او می گوید. در این موقع برادرش او را کتک می زند و این ماجرا ادامه می یابد. تمام این ها نشان می دهد که والدین می توانند در پاداش دادن و تنبیه کردن فرزندانشان رفتار با ثباتی داشته باشند و با استفاده از راه های مؤثر بدون این که با تنبیه شدید همراه باشد پرخاشگری کودکان را کنترل کنند و بازآموزی کودکان در دورانی نسبتاً کوتاه میسراست.

در آخر باید گفت تلویزیون نیز منبع دیگری است که کودکان به خصوص پسرها از طریق آن رفتار پرخاشگرانه را می آموزند.به طور مثال: خشونت از ارزش های آمریکایی تلقی می شود، پرخاشگری به عنوان یکی از وسایل رسیدن به هدف تشویق می شود. در برنامه های تلویزیونی که یکی از وسایل انتقال چنین ارزش های اجتماعی به کودکان است، به طور متوسط در هر ساعت پنج یا شش بار خشونت بدنی نمایش داده می شود، رفتار پرخاشگرانه شخصیت های تلویزیونی غالباً تقویت می شود: قهرمان این برنامه ها به همان اندازه پرخاشگرند که ضد قهرمان ها. در مطالعه ای کودکان چهار ساله به هنگام بازی آزاد در مهدکودک به مدت سه هفته مورد مشاهده قرار گرفتند و از لحاظ رفتار پرخاشگرانه به دو گروه بالای متوسط و زیر متوسط طبقه بندی شدند. سپس در طول چهار هفته بعد، کودکان به گروه هایی تقسیم شدند که در مهدکودک به مدت تقریباً نیم ساعت برنامه پرخاشگرانه مثل «بت من» و «سوپرمن» یا فیلم های معمولی و یا برنامه های جامعه پسند می دیدند. کودکانی که از اول از لحاظ پرخاشگری در حد بالای متوسط بودند در مدت بازی آزاد و بعد از دیدن برنامه پرخاشگرانه، از خود پرخاشگری بیشتری نشان دادند تا کودکان مشابهی که برنامه های معمولی را دیده بودند. دو گروه از کودکانی که از لحاظ پرخاشگری زیر متوسط بودند و هر کدام یکی از این برنامه ها را دیده بودند واکنششان با هم فرقی نداشت. این الگوهای رفتاری تا دو هفته بعد از پایان گرفتن تماشای این برنامه ها هم چنان ادامه داشت.

کودکانی که مستعد پرخاشگری هستند با دیدن خشونت از تلویزیون پرخاشگرتر می شوند.

 اما والدین"

والدین در این شرایط چه کارهای می توانند انجام دهند تا موجب بهبود رفتار نوجوان و موفق به ارتباط موثرتر و بهتر با او شوند:

بازسازی روابط خانوادگی : رفتارهای توام با پذیرش نوجوان و یادآوری نکات مثبت او، کنترل و نظارت به موقع و مناسب، انجام فعالیتهای مشترک خانوادگی، فعالیتهای تفریحی و ورزشی برای نوجوان در کاهش تنش بسیار کارساز است.

آگاهی والدین از روش های انضباطی غلط: روش های انضباطی غلط موجب شکل گیری رفتار های پرخاشگرانه در نوجوان می شود.روشهای غلط انضباطی عبارت است از : توجه والدین به رفتارهای نادرست و برخورد غلط با آن، بی توجهی به رفتارهای مثبت و جامعه پسندانه نوجوان، نظارتهای ضعیف، استفاده از مجازاتها و تنبیه های که یا خیلی خفیف هستند و اثری ندارد یا خیلی شدید است و موجب پرخاشگری، ترس و اضطراب می شوند. استفاده مکرر از تنبیه و قهر در روابط خانوادگی. بنابراین لازم است، والدین با آگاهی از روش های انضباطی غلط در جهت برطرف کردن آن تلاش کنند و روشهای انضباطی درست را جایگزین کنند.

تغییر افکار منفی والدین : والدین گاهی لازم است، به بازنگری افکار خود بپردازند. مانند اینکه " فرزندم مسبب اکثر مشکلات خانوادگی است" یا " فرزندم مشکلات زیادی دارد و نمی تواند مانند بچه های دیگر باشد " اینگونه افکار منفی به طور ناخودآگاه موجب رفتارهای همچون طرد، خشم در ارتباط با نوجوانتان می شود. بهتر است،افکار مناسب را جایگزین آنها کنید. مانند " این عادلانه نیست که فرزندم مسبب بسیاری از مشکلات باشد من هم در این مشکلات نقش دارم". یا " بجای اینکه بر ضعف های فرزندم متمرکز شوم. بهتر است بر توانایی های او تکیه کنم و این رفتار برای او هم سازنده تر است ".
داشتن رابطه محبت آمیز با نوجوان همراه با انتظار رفتار درست از نوجوان و استفاده از کلماتی که نشان دهنده پذیرش نوجوان است ، در ایجاد رابطه حسن بسیار موثر است


کاهش استرسهای والدین: استرس هایی در محیط فردی پدر و مادرها وجود دارد. لازم است والدین آنها را شناسایی کنند و در جهت رفع آن تلاش کنند زیرا استرس زیاد والدین، بر نحوه رفتار، خلق و عملکردشان در ارتباط با نوجوانشان تاثیر منفی می گذارد. شناسایی و رفع استرسها موجب آرام شدن فضای زندگی و در نتیجه ارتباط بهتر با نوجوان می شود.


استفاده از شیوه های فرزند پروری : استفاده از شیوه های فرزندپروری مناسب در رفع پرخاشگری نوجوان موثر است داشتن رابطه محبت آمیز با نوجوان همراه با انتظار رفتار درست از نوجوان و استفاده از کلماتی که نشان دهنده پذیرش نوجوان است ، در ایجاد رابطه حسن بسیار موثر است.

روش هایی برای درمان پرخاشگری کودکان:

1- ساعاتی را که کودک فیلم هایا بازی های خشونت آمیز می بیند، محدود کنیدو همراه کودک برنامه ای تلویزیونی را ببینید و صحنه پرخاشگرانه آن را تفسیر کنید.

2- الگوهایی را در اختیار کودک بگذارید که پرخاشگرانه نباشند. 3- با دادن مسئولیت به کودک اورا تشویق کنید.

3- همدلی را در خانه افزایش دهید.

4- رفتارهایی را که مغایر با رفتار پرخاشگرانه است، تقویت کنید.

5- به جای کودک پرخاشگر، به کودکی که به وی پرخاش شده توجه کنید.

6- فرصت تخلیه هیجانات را برای کودک فراهم کنید.

7- ایجاد رابطه با همسالان

8- از تنبیهات بدنی پرهیز کنید.

9- علت رفتار پرخاشگرانه وی را بیابید.

10-یکی از علل پرخاشگری، مشاهده آن از والدین پرخاشگراست

11-گاهی بیماری های جسمی ویا گرسنگی، بدغذایی،بدخوابی از علل این امر است

12- به کودک بفهمانید که با هر رفتار خشونت آمیز از شمادور میشود..

13- تشویق در مقابل رفتارهای صحیح دارای اهمیت است

 

نویسنده محمدشریف




موضوع مطلب :

          
شنبه 94 خرداد 9 :: 12:28 صبح

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

 

با سلام خدمت دوستان عزیز،

 

فرهنگ و ادبیات ما ایرانیان یکی از غنی ترین فرهنگهاو جامعترین متون ادبی جهان به شمار میرود ،سابقه شعر فارسی بیش از هزار و صد سال است. کسی نیست که اذعان نکند که فرهنگ و ادب پارسی آب زلال و گوارایی ست که می تواند هم عطش درونی بشر امروز را سیراب کند و هم همچون باران بهاری که باعث رویش گلهای رنگ رنگ در پهنه دشت و دمن می شود سبب رویش اخلاقهای حسنه و انسانهای بافضیلت در روزگاران نیز می گردد ،

 

 

 

با مدد گرفتن از خدای تبارک و تعالی سر اغاز کتاب شاهنامه حکیم ابو القاسم فردوسی را انتخاب کردیم چراکه فردوسی آغز گر این جنبش ادبی و حکمی در دورانی بود که ادبیات و زبان پارسی به رکود رفته بود واگر بر همین منوال بود شاید امروز اثری از زبان و ادبیات فارسی نبود: بسی رنج بردم دراین سال سی / عجم زنده کردم بدین پارسی، و گویا حرکتهای دیگر مانند نگارش مثنوی ، نگاشته های نظامی، مکتوبات سعدی شیرازی و ...بسیاری دیگر از شاعران پرآوازه و کم آوازه بر گرفته از این مرد بزرگ بوده است .

 

این حکیم بزرگ در طلیعه ی شاهنامه میفرمایند:

 

به نام خداوند جان و خرد / کزین برتر اندیشه برنگذرد

 

خداوند نام و خداوند جای / خداوند روزی ده رهنمای

 

خداوند کیوان و گردان سپهر / فروزنده ماه و ناهید و مهر

 

ز نام و نشان و گمان برترست / نگارنده? بر شده پیکرست

 

به بینندگان آفریننده را / نبینی مرنجان دو بیننده را

 

فردوسی را نباید صرفا شاعری حماسه سرا ویا تاریخگو و یا به زعم بعضی افسانه سرا دانست، اگرکسی سرتاسر شاهنامه را تورق کند ازعان می کند که این حماسه ایست الهی و و کتابیست سرشار از لطائف و دقایق اخلاقی و حکمی، و این فری است که بین فردسی و حماسه سرایان دیگر جهان می باشد چراکه حماسه های مشهور جهان مانند:ایلیاد و اودیسه و یا هومردر یونان و سوفوک وحتی گیل گمش و..نگاهی صرفا مادی و دنیایی به بشر دارند ولی آنچه در سرتاسر این کتاب گران سنگ به چشم می خورد جز نگاه الهی به انسان نیست و حتی عبادتها و نیایشهای رستم را سبب فتو حات او می داند و برهمین اساس است که طلیعه ی کتابش نام خدای بزرگ نقش می بندد .

 

نیابد بدو نیز اندیشه راه / که او برتر از نام و از جایگاه

 

سخن هر چه زین گوهران بگذرد / نیابد بدو راه جان و خرد

 

خرد گر سخن برگزیند همی/ همان را گزیند که بیند همی

 

ستودن نداند کس او را چو هست / میان بندگی را ببایدت بست

 

در قرآن کریم می فرماید : الرَّحْمَانُ(1)عَلَّمَ الْقُرْءَانَ(2)خَلَقَ الْانسَنَ(3)عَلَّمَهُ الْبَیَانَ(4) ، یعنی خداوند بخشنده ابتدا قرآن که سبب هدایت به سوی کمال است را آفرید سپس انسان راخلق کرد و پس از این امر عظیم به او بیانرا آموخت و تعلیم بیان، قدر و عظمت این مو جود را می رساند چراکه هیچ موجود دیگری جز انسان قادر بر بیان و تعلیم نیست و انکه سر باز زند از تعلیم و عقلانیت ، جایگاهی در این هستی نیابد .

 

در نهایت این خرد به عجز از معرفت آفریننده ی خود زبان برآرد که :

 

خرد را و جان را همی سنجد اوی / در اندیشه? سخته کی گنجد اوی

 

بدین آلت رای و جان و زبان / ستود آفریننده را کی توان

 

به هستیش باید که خستو شوی/ ز گفتار بی‌کار یکسو شوی

 

و مشاهده ی عظمت امر خلقت و تحیر از شناخت پروردگار نتیجه ای جز فرمان پذیری و عبودیت برای انسان در پی نداردو با این بندگی خدا از بندگی غیر و اسارت نفس، خود را می رهاند و این راز آزادگی رستم به عنوان نمونه ی یک بشر می باشد و این شریفه موید این معناست : ان الذین آمنوا و عملوا الصالحات..ایمان نتیجه اش عمل است.

 

پرستنده باشی و جوینده راه به ژرفی به فرمانش کردن نگاه

 

توانا بود هر که دانا بود/ ز دانش دل پیر برنا بود

 

و حرف آخر اینکه بنیاد عالم بر دانش و عقلانیت است و توانایی انسان در گرو دانایی اوست و اگر کسی بپرسد چرا خداوند خلق کر جوابش اینست که می داند و می تواند در نتیجه خلق می کند. و این دانایی و بهره ی انسان از علم راز رهانیدن و از ورطه های گمراهی و تیرگی هاست.

 

از این پرده برتر سخن‌گاه نیست / ز هستی مر اندیشه را راه نیست

 

و :

 

ترا دانش و دین رهاند درست/ در رستگاری ببایدت جست

 

به گفتار پیغمبرت راه جوی / دل از تیرگیها بدین آب شوی

 

نویسنده:محمد شریفی

 

 

 

 

 




موضوع مطلب : ادب, پارسی, فردوسی, شاهنامه, حکمت, سرآغاز

          
سه شنبه 94 خرداد 5 :: 5:25 صبح