الماسها می درخشند...! انواع اختلالات روانی جنسی موضوع مطلب : همجنسگرایی، علل و درمان نیاز به محبت ورزیدن به دیگران و مورد محبت دیگران واقع شدن دقیقا یک نیاز عاطفی است. این نیاز در طی مراحل مختلف رشد و در مراحل گوناگون زندگی شکل های مختلفی پیدا می کند و در هر دوره ای به گونه ای متناسب با آن زمان باید ارضا شود. در دوره نوزادی از طریق والدین به خصوص مادر با بوسیدن نوزاد، در آغوش گرفتن او و نگاه های محبت آمیز مادر به او و با چسباندن او به خود نیاز کودک ارضا می شود. در این دوره تأمین نیازهای عاطفی کودک به اندازه نیازهای فیزیولوژیکی مانند آب و غذا و پوشاک برای رشد نوزاد ضرورت دارد. در دوره کودکی تأمین این نیاز توسط اعضای خانواده و همه کسانی که به نحوی با کودک ارتباط دارند تأمین می شود. در دوره نوجوانی از طریق دوستان و گروه همسالان و در دوره جوانی از طریق دوستان، خویشاوندان و همسر به این نیاز پاسخ داده می شود. روان شناسان علت وابستگی انسانها را به یکدیگر همین نیازهای عاطفی می دانند. اگر این نیازها از همان اول به طور صحیح و به موقع تأمین شود نوزاد، کودک و نوجوان وابستگی ایمن پیدا می کند و الا وابستگی ناایمن و مرضی در او شکل می گیرد یعنی در عین حال که به دیگران وابسته است ولی احساس امنیت کافی نیز نمی کند و مستعد انواع اختلالات روانی مانند بیماری های اضطرابی، افسردگی و... می شود و دیر یا زود به دامن یکی از این بیماری های روانی فرو می غلتند. گفتنی است اساس و پایه دوستی ها در سن نوجوانی و جوانی که با جذبه و شور زیادی همراه است، غالبا بر مبنای عواطف و احساسات شکل می گیرد و نه بر اساس منطق و عقل. مقدمه این دوستی ها ممکن است جاذبیت یک فرد از نظر ظاهری یا شخصیتی یا پاره ای از صفات اخلاقی باشد که او را برای فرد دیگر دوست داشتنی می سازد که توانسته در روح و روان او تأثیر عمیقی بگذارد و خلأ عاطفی اش را به وسیله آن پر کند. ماهیت این دوستی گرچه در ابتدا دوستانه، پاک و بی شائبه است، ولی امکان آلوده شدن آن به مسایل دیگر وجود دارد. زمانی که این علاقه به اوج خود می رسد، آنها را دچار سرگردانی می کند که اکنون چه باید بکنند. این سرگردانی ممکن است با بعضی آثار مخرب دیگری همراه شود. دوست گرامی، در مورد علل روی آوردن به همجنس گرایی هنوز توضیحی که مورد قبول همه ی پزشکان وروانشناسان باشد وجود ندارد و برخی متخصصان به علل روانی – اجتماعی وبرخی به دیگر عوامل زیستی (کارکرد نامتعادل غدد و هورمونهای جنسی) اشاره داشته اند. علل هم جنس بازی از دیدگاه روانی ـ اجتماعی آشفته بودن روابط میان والدین وفرزندان، یادگیری های نادرست ومحیط اجتماعی ناسالم می باشد و به طور خلاصه می توان به کنترل نداشتن بر غریزه جنسی اشاره داشت. اما آنچه مسلم است این که چنین رفتاری حتی از جانب افراد مبتلا به این عمل نابهنجار تلقی می شود و لازم است کنار گذاشته شود. همجنس گرایی (homosexuality) یعنی ارضای غریزه جنسی از طریق همجنس (مانند لواط- در مردان - و مساحقه- در زنان) به هر شکل که باشد حرام و گناه کبیره محسوب می شود. خوب است بدانید اصل همجنسگرایی، گناه محسوب نمی شود چون یک رفتار نیست بلکه میلی است درونی که گاه بدلیل کارکرد نامناسب هورمونی رخ می دهد و گاه فرد از این حالت بیزار است. البته رفتار جنسی مطابق با این کشش، در اسلام و همه ادیان الهی حرام است و علاوه بر عقوبت شدید دنیوی و اخروی اثرات و پیامدهای شدید و غیر قابل جبران در پی دارد. چون همجنس گرایی نوعی انحراف جنسی به حساب می آید و مانند هر انحرافی پیامد خاص خود را در بدنبال دارد مانند اینکه موجب تنفر از جنس مخالف و علاقه به جنس موافق می شود. همجنس بازی علاوه بر مضرات بهداشتی و روانی که دارد با فطرت انسانی مغایرت دارد و این امر باعث تعطیل شدن توالد و تناسل و گرایش افراد به جنس موافق و در نتیجه موجب تعطیلی توالد و تناسل خواهد شد. بدیهی است این امر با هدف آفرینش منافات خواهد داشت. پس همجنس بازی حرام بوده و از گناهان کبیره به حساب می آید. اصولا طبیعت زن و مرد آن چنان آفریده شده است که آرامش و اشباع غرایز خود را در علاقه به جنس مخالف (از طریق ازدواج سالم) می جوید، و هر گونه رفتار جنسی غیر این صورت، انحراف از طبع سالم انسانی و یکنوع بیماری روانی است که اگر به آن ادامه داده شود روز به روز تشدید می گردد و نتیجه اش بی میلی به «جنس مخالف» و اشباع ناسالم از طریق «جنس موافق» است. این گونه روابط نامشروع در ارگانیسم و بدن انسان و حتی در سلسله اعصاب و روح اثرات ویرانگری دارد. در نگاه کلی آدمی را از پدر و مادر خوب بودن باز می دارد و گاه قدرت بر تولید فرزندان را به کلی از انسان سلب می کند، افراد همجنس گرا تدریجا به انزوا و بیگانگی از اجتماع و سپس بیگانگی از خویشتن رو می آورند، و گرفتار تضاد پیچیده روانی می شوند و اگر به اصلاح خویش نپردازند ممکن است به بیماری های جسمی و روانی مختلفی گرفتار می شوند. به همین دلیل و به دلایل اخلاقی و اجتماعی دیگر، اسلام شدیدا همجنس گرایی، را در هر شکل و صورت تحریم کرده و برای آن مجازاتی شدید که گاه به سر حد اعدام می رسد قرار داده است.( تفسیر نمونه، ج 16، ص 275) دلیل تحریم همجنس گرایی همجنس گرایی چه درمیان مردان باشد و یا زنان، در اسلام از گناهان بسیار بزرگ است و هر دو دارای حد شرعی است. حد همجنس گرایی در زنان پس از چهار بار اقرار و یا ثبوت بوسیله چهار شاهد عادل (به شرایطی که در فقه گفته شده) صد تازیانه است و بعضی از فقها گفته اند اگر زن شوهر داری این عمل را انجام بدهد حد او اعدام است.( تفسیر نمونه، ج 8، ص 193) روایاتی که در مذمت همجنس گرایی از پیشوایان اسلام نقل شده آن قدر زیاد و تکان دهنده است که با مطالعه آن هر کس احساس می کند که زشتی این گناه به اندازه ای است که کمتر گناهی در پایه آن قرار دارد. از جمله در روایتی از پیامبر(ص) می خوانیم: «هنگامی که قوم لوط آن عمل ننگین را انجام دادن (مردها به مرد و زنها هم به زنان اکتفا کردند) زمین آن چنان ناله و گریه سر داد که اشکهایش به آسمان رسید و آسمان چنان گریه کرد که اشک هایش به عرش رسید در این هنگام خداوند به آسمان وحی فرستاد که آنها را سنگ باران کن و به زمین وحی فرستاد که آنها را فرو بر».( تفسیر نمونه، ج 8، ص 193) در روایت دیگری از امام علی(ع) می خوانیم که فرمود: از پیامبر(ص) شنیدم چنین می گفت: «لعن الله المشتبهین من الرجال بالنساء و المشتبهات من النساء بالرجال؛ لعنت خدا بر آن مردانی باد که خود را شبیه زنان می سازند، (با مردان آمیزش جنسی می کنند) و لعنت خداوند بر زنانی باد که خود را شبیه مردان می کنند (با هم مساحقه می نمایند)» (وسائل الشیعه، ص 255، ح 14) صاحب جواهر یکی از فقهای بزرگ شیعه می فرماید: «از بعضی از ائمه(ع) روایت شده مساحقه در زنان مثل لواط در مردان می باشد لکن مجازات مساحقه صد تازیانه می باشد زیرا در مساحقه آلتی داخل آلت دیگر نمی شود. در روایت دیگر است که مساحقه، زنای اکبر است که دختر ابلیس در زنان ایجاد کرده همان طور که ابلیس لواط را ایجاد کرده است.»( جواهر الکلام، ج 41، ص 388) و نیز در روایت آمده است: «زنی از امام صادق(ع) درباره مساحقه سؤال نمود حضرت فرمود: حد زناکار را دارد زن گفت: چگونه؟ در حالی که در قرآن ذکر نشده است، امام فرمود: چرا در قرآن ذکر شده است زیرا آنان با این کارشان جز اصحاب «رس» هستند.»( وسائل الشیعه، ج 14، ص 262، ح 8) در دنیای غرب که آلودگی های جنسی فوق العاده زیاد است برای توجیه عملشان می گویند با هیچ گونه منعی طبی برای آن سراغ نداریم، ولی آنها فراموش کرده اند که اصولا هر گونه انحراف جنسی در تمام روحیات و ساختمان وجود انسان اثر می گذارد و تعادل او را بر هم می زند، زیرا مرد و یا زنی که تمایل به جنس موافق دارند هیچ کدام یک مرد و زن کامل نیستند، در کتاب های امور جنسی «هموسکچوآلیسم» (همجنس گرایی) به عنوان یکی از مهم ترین انحراف ذکر شده است. ادامه این کار تمایلات جنسی را نسبت به جنس مخالف در انسان تدریجا می کشد و احساسات طبیعی را از بین برده و موجب سرگردانی روانی و روآوری به مواد مخدر و مشروبات الکی و انحرافات اخلاقی دیگر خواهد شد. بنابراین مساحقه، مخالف با فطرت سالم و الهی انسان است و طبق روایات فراوان مرتکب آن مستوجب لعن خداوند متعال و فرشتگان می گردد، و حتی در در برخی از روایات همان گونه که ملاحظه شد از این عمل به زنای اکبر یعنی بزرگترین زنا تعبیر شده است. راهکارهایی برای بی میلی به جنس موافق ودرمان همجنس گرایی 1- قبل از هر اقدامی چه خوب است با مراجعه به روان پزشک و انجام برخی معاینات و آزمایشات، از ترشح عادی و نرمال غدد درونریز خود مطمین شوید. چه بسا در اثر ترشح غیرعادی غدد درون ریز چنین تمایلاتی به وجود آمده و با تنظیم ترشح غدد با مصرف دارو تمایلات جنسی شما نرمال شده و به سادگی درمان خواهد شد. یادآوری می شود از مراجعه به روان پزشک امتناع نکنید و خجالت نکشید، که این مسأله احتمالا یک مشکل جسمانی است و همچون دیگر مشکلات قابل درمان. باید درمان شده و قبل از تشدید بیماری، آن را حل کرد. 2- عدم توجه به ذهنیت ها و افکار مبتنی بر تمایل به همجنس و عدم تمایل به جنس مخالف. هیچ گاه به خود تلقین نکنید که: «من به جنس مخالف هیچ علاقهای ندارم و نمیتوانم این علاقه را در خودم ایجاد کنم». هیچ گاه به خود تلقین نکنید که «علاقه به همجنس و تمایل به برقراری رابطه با جنس مخالف در وجود من نهادینه شده است و امکان تغییر آن وجود ندارد»، چون اولا این گونه نیست و شما با تلاش خود میتوانید این مشکل را برطرف سازید، و ثانیا، این تصور جلوی هر گونه تلاش اصلاحی شما برای تغییر را میگیرد. 3- گاهی اوقات شیطان برای وادار کردن آدمی به گناه از این کانال بهره می گیرد یعنی مسیر هر گناهی را به شکلی هموار می سازد در اینجا نیز مسیر آلوده شدن به برخی گناهان از کانال پشت کردن به جنس مخالف و ازدواج می گذرد و این نوع افکار و ذهنیت مقدمه ی ورود به آن وادی است باید با این گونه افکار که جز افکار شیطانی نام دیگری بر آن نمی توان نهاد باید به مقابله پرداخت یعنی ذره ای در شیطانی بودن این افکار تردید نداشته باشید. 4 - صحنه هائی از زندگی که در آن شخص همجنس گرا نقش یک مرد، پدر، همسر و پسر خانواده را بر عهده دارد تصور کند و به آن بال و پر دهد و نقش خود را پر رنگ و کاملا مردانه بیان کند. لازم است این تصویر گری را در قالب ذهن پروری و نوشته ها و رفتار روزانه و تمام حالات واقعی و خیالی و... استمرار دهید. در یک کلام به مرد بودن خود فکر کند، و همانگونه عمل کند، زندگی مردی و اجتماعی خود را تعقیب کند اگر شش ماه با این طرز تفکر زندگی کند برای همیشه از آن افکار رهائی خواهد یافت. 5- اجتناب از نگاه شهوتآمیز به پسرها. مراقب نگاه خود باشید و همان طور که از نگاه شهوت آمیز به جنس مخالف اجتناب میکنید از نگاه هوس آلود به پسرها نیز بپرهیزید. چون از نظر شرعی، نگاه از روی شهوت به همجنس هم حرام است. رسول اکرم صلی الله وعلیه وآله فتنه جوان زیبا را از فتنه دختر باکره بیشتر دانسته است (وسائل الشیعه، ج 14، ص 257). 6 - اجتناب ازتمام ارتباطها، مکانها و موقعیت هائی که انجام اندیشه همجنس گرایی را تداعی می کند. 7- افکار خود را کنترل کنید. سعی کنید به افکار هوسآلود در مورد رابطه جنسی با همجنس فکر نکنید. هیچگاه در ذهنتان به این افکار بال و پر ندهید و آن را برای خود نیارایید. برای این کار، تلاش کنید تنها نمانید، چون این گونه افکار بیشتر در هنگام تنهایی به سراغ انسان میآید. اگر این افکار، به طور ناخواسته به سراغتان آمد، آن را قطع کنید، از جای خود برخیزید و به میان دوستان یا اهل خانواده بروید و تا زمانی که این افکار کاملا از ذهنتان خارج نشده، جمع دوستان یا خانواده را ترک نکنید. 8- توجه به آثار و عواقب همجنس بازی: انسان به صورت طبیعی تمایل به جنس مخالف دارد. هرگونه کاری که تمایل طبیعی او را منحرف سازد، یک نوع بیماری تلقی می شود. از دست دادن احساسات طبیعی بر جسم و روح انسان تأثیر می گذارد. چه بسا افرادی که به این بیماری مبتلا باشند، گرفتار ضعف قوه جنسی و به اصطلاح سرد مزاجی شوند. از امام صادق علیهالسلام در مورد فلسفه تحریم لواط سؤال شد، فرمود: اگر آمیزش با پسران حلال بود، مردان از زنها بی نیاز می شدند و این باعث قطع نسل انسان می شد و باعث از بین رفتن آمیزش طبیعی می گشت و این کار مفاسد زیاد اخلاقی و اجتماعی به بار می آورد. ازدواج شرعی، چون موافق فطرت است، به فرمایش قرآن آرام بخش است (سوره روم، آیه 21). ولی هم جنس بازی و لواط، عملی بر خلاف فطرت است و هر چه با فطرت هم خوانی نداشت، تأثیر سوء دارد، یعنی نه تنها فاعل و مفعول با این عمل به آرامش نمی رسند، بلکه بر تحیر و سرگردانی آنها افزوده می شود. به همین دلیل روایات زیادی درباره هم جنس بازی نقل شده که بسیار تکان دهنده است. با مطالعه آن روایات، می توان به پلید بودن این عمل پی برد. قطعاً روایات در جلوگیری از این عادت ناپسند مؤثر است. پیامبر اکرم (صلی الله وعلیه وآله) فرمودهاند: هر کس با نوجوانی آمیزش جنسی کند، روز قیامت ناپاک وارد محشر میشود، آن چنان که تمام آبهای جهان او را پاک نخواهند کرد و خداوند او را غضب میکند و از رحمت خویش دور میدارد و دوزخ را برای او آماده ساخته و چه بد جایگاهی است. سپس فرمود: هرگاه جنس مذکر با مذکر آمیزش کند، عرش خداوند به لرزه درمیآید (وسائل الشیعه، ج 14، ص 249). البته واضح است که با توبه، این گناه مانند گناهان دیگر بخشیده میشود. 9 - از خوابیدن با پسر در یک بستر اجتناب کنید: رسول خدا صلی الله وعلیه وآله می فرماید: بستر فرزندان خود را از سن ده سالگی جدا سازید، یعنی دو برادر یا دو خواهر یا برادر و خواهر زیر یک لحاف نخوابند (وسائل الشیعه، ج 14، ص 171). 10- قطع ارتباط با دوستانی که انسان را به سمت این گونه رفتارها و افکار دعوت می کنند و همچنین دوری از موقعیت هایی که وقتی در کنار آنها قرار می گیرد این افکار را برایش تداعی می کنند. 11- نهایت تلاش خود را بکنید که بیکار نباشید. برای این کار، برای ساعات شبانه روز خود برنامه ریزی کنید. اوقات خود را با مطالعه، گردش با دوستان، ورزش، و... پر کنید. 12- روابط اجتماعیتان را گسترش دهید. سعی کنید روابطتان را با دوستان و همکلاسیهای خوبی که دارید توسعه دهید. با آنان به گردش، سینما، کوهنوردی، شنا، و... بروید و از تنها ماندن دوری کنید. به هر حال، سعی کنید تا حد امکان از انزوا و گوشهگیری به در آیید. در روزها و موقعیت های نخستین، عمل کردن به این راهکارها و دل بریدن از این حالت سخت و چه بسا ناممکن جلوه کند اما باید توجه داشته باشید که به گفته ی علی(ع) «با ارزش ترین کارها دشوارترین آنهاست» پس این حالت نشان از ارزشمندی و اهمیت تصمیم شخص دارد و باید در مسیر عمل کردن به این تصمیم بجا و ارزشمند گامهای بهتر و بلندتر بردارد. نکات مهم وقابل توجه 1- حساس ترین دوره ی زندگی جوانی است می توان گفت سعادت وشقاوت انسان در این دوره رقم می خورد بنابراین درک این مطلب در پیدا کردن مسیرها وهمچنین کنترل غرایز نقش مهمی دارد. 2- موارد تحریک کننده اعم از شنیدنی ها، خواندنی ها، افکار و... همانند جرقه ای است که کنار مواد محترقه قرار گرفته در این صورت نتیحه ای جز اشتعال و آتش سوزی مورد انتظار نخواهد بود. 3- معنویات به ویژه نماز نیروهای خارق العاده ای هستند که خداوند آن ها را قرارداده تا او در دام شیاطین گرفتار نشود. 4- تلقین در جهت منفی و مثبت اثر خود را به همراه دارد پس سیگنال های منفی راباید کنار گذاشت. 5- آنچه اهمیت دارد تعدیل وکنترل غریزه جنسی است واین مهم میسر نمی شود مگر با دور کردن نفس از محرمات ومحرک هایی که خود شخص آن ها را بیشتر از همه می شناسد. 6- اگر چه لذائذ حرام ونامشروع در ابتدا، قدری خوشایند بوده اما اگر دقت کنیم خواهیم دید بعد از مدتی پشیمانی، ندامت وکدورت رابرای انسان به ارمغان می آورد. 7- دستور قرآن برای کنترل غریزه جنسی راهگشا است. قرآن می فرماید: جوانان مجرد باید ازدواج کنند واگر نمی توانند عفت به خرج دهند. در واقع راه سومی وجود ندارد واگر باشد به ضرر انسان می باشد. 8- به دستورات شرعی اعتماد کرده و یقین داشته باشید سعادت شما در گرو اطاعت از دستورات دینی می باشد. 9- رسیدگی به خواهش ها نفس را قوی تر کرده وتداوم این کار باعث ضعیف شدن انسان در مقابل نفس خواهد شد. 10- به خود امیدوار بوده و مصمم باشید که می توانید همه ی گناهان را ترک کنید. 11- از خداوند وائمه ی اطهار (علیهم السلام) کمک بگیرید و بدانید اقدام شما برای حل مسایل نفسانی نشان از پاک بودن طینت و توجه خداوند به شما است در این صورت طرد شدن کاملا بی معنی خواهد بود. 12- توبه یعنی تولد دوباره و باز کردن فصل جدید در زندگی. 13- برای ترک گناه روحیه ای شاد و همراه با نشاط لازم است و با ناراحتی و نا امیدی به جنگ گناهان نمی روند. 14- در خانه خدا همیشه به روی بندگانش باز بوده وخداوند از بازگشت بنده اش بسیار خوشحال می گردد. 15- فراموش نکنید بهترین کار کنترل افکار مخربی است که سراغ انسان می آید پس باید اوقات خالی خود را با برنامه های مفید پر کرده، برای زندگی برنامه ریزی داشت و از تنهایی وبیکاری پرهیز نمود. 16- از ازدواج ناامید نباشید. اگر مدتی تمایل خود را به همجنس کنترل کنید، به تدریج خواهید دید که شما هم مانند هر جوان دیگری به جنس مخالف علاقه دارید و خواهان ازدواج هستید. 17- شکست در این اقدام امری طبیعی است ولی مهم این است که شکست باعث پیمودن راه باشد نه توقف در مسیر. 18- هر کاری که عادت انسان شده باشد یک شبه قابل تغییر نیست. در این راه، باید با آگاهی و پشتکار قدم برداشت. 19- باز هم تکرار می کنم ازدواج بهترین گزینه است. 20- شکست در این اقدام امری طبیعی است ولی مهم این است که شکست باعث پیمودن راه باشد نه توقف در مسیر. همچنین بخوانید: همجنسگرایی در نگاه عقل و علم منابعی که شما می تواند اطلاعات بیشتری در این موضوع به شما دهد: ضمنا برای افزایش آگاهی های خود در این موضوع می توانید به کتاب های زیر مراجعه نمایید: 1. روان شناسی رفتار جنسی، محمد باقر کجباف، نشر روان، تهران، 1381 2. خلاصه روانپزشکی، کاپلان - سادوک، ترجمه نصرت الله پور افکاری، انتشارات آزاده، تهران، 1373. 3. روانشناسی جرائم و انحرافات جنسی، مسعود انصاری، چاپ دوم، تهران، 1359، نشر کتابفروشی اشراقی منابعی که در این مقاله از آنها استفاده شد: 1- مکارم شیرازی و همکاران، تفسیر نمونه، تهران: دارالکتب الاسلامیه، 1363 4- حر عاملی، وسائل الشیعه، تهران: مطبعه الاسلامیه، 1384 5- محمدحسن بن باقر صاحب جواهر، جواهر الکلام فی شرح شرایع الاسلام، تهران: دار اکتب الأسلامیه، 1386 دوست خوبم، آینده ای آکنده از روزهایی شیرین را برایتان آرزومندیم و یقین داریم شما با ظرفیت عقلی و معنوی ای که دارید می توانید بر تمام نگرانی ها چیره شوید. چشم براه مکاتبات بعدی شما هستیم. نویسنده : عباس علی هراتیان موضوع مطلب :
یکی از شاهکار های ادبی زبان فارسی در زمینه عرفان و اخلاق را بی شک میتوان مثنوی سروده ی جلال الدین بلخی مشهور به مولانا را بر شمرد . کتاب گرانسنگی که با داستان سرایی ها و اندرزها و تمثیلات نابش راه رابر پویندگان اخلاق و معرفت هموار کرده است، این بار یکی از تمثیلات زیبای این کتاب معنوی را که بر گرفته از آیه یه کریمه : لا یدخلون الجنه حتی یلج الجمل فی سم الخیاط و کذالک نجز المجرمین-40.اعراف. است را به شما دوستان پیش کش می کنیم: قران کریم در باب شقاوت اهل عناد و کفر ، تمثیلی را بیان می کند که اگر شتری بتواند داخل در سوراخ و روزن سوزنی بشود ایشان نیز توان داخل شدن در بهشت را دارند، ایشان به سبب کرده های ناپسند خود ، خودرا آنچنان از انسانیت تنزل داده اند که دیگر امیدی برای نجاتشان نیست ، اما قال شیخنا المولوی: نیست سوزن را سر رشته دوتا چون که یکتایی درین سوزن درا رشته با سوزن آمد ارتباط نیس در خور باجمل سم خیاط کی شود باریک هستی جمل جزبه مقراض رایضات و عمل دست باید مرآن را ای فلان کاو بود بر هر محالی کن فکان هر محال از دست او ممکن شود هر حرون از بیماو ساکن شود مولایمان امیرالمومنین علی علیه السلام می فرمایند"همانا اولیاء خدا کسانی هستند که باطن دنیا را نگاه می کنند همان زمان که مردم چشم به ظاهرش دارند" مولانا می گوید: بدان چنانچه سوزن را یک سوراخ باشد کتاب هستی نیز یک طریق دارد و آن طریقه ی توحید است که انسان سالک مانند رشته نخ باید از آن بگذرد و این گذران از این روزن میسر نمی شود جز با تکیده شدن جان و قلب سالک از تمام تعلقات و لاغری نفس به سبب ریاضات شرعی ، زیرا جان انسان مانند جسم اگر انس به رزائل وزخارف دنیا داشته باشد دچار فربحی و چاقیی می شود که دیگر توان گذر از روزن و طریق توحید را ندارد. پس انسان سالک نگاهش را باطن دنیا می کشاند و با دیده ی عبرت برآن می نگرد و جز به حد کفایت بر نمی گیرد چراکه او طالب دیدار حق است و هر آن فریاد برمی آورد که"الهی هب لی کمال الانقطاع الیک و انر ابصار قلوبنا به ضیاء نظرها الیک..."(مناجات شعبانیه) که خدایا به ما نهایت جدایی از غیر خودت را عنایت فرماو چشم دل مارا به نظاره بر عظمت و کبریائی خودت روشن گردان. غلام همت آنم که زیر چرخ کبود زهرچه رنگ تعلق پذیرد آزاد است(حافظ)
واین تعلقات بند پای مرغی را ماند که اورا به بند کشانده و اورا از تنعمات ملکوتی باز نشانده، مرد الهی دلخوش به این دنیا نکرده است و : گر شبی در خانه جانانه مهمانت کنند گول نعمت را مخور مشغول صاحب خانه باش نعمت دنیا با نعمت لقای حق را به چیزی نتوان مقیاس کرد: هرچه ازین بزم نشانت دهند چون نستانی به از آنت دهند و: پر سبک دارد ره بالا کند چون گل الو شد گرانی ها کند
نویسنده محمد شریفی
موضوع مطلب : دنیا, مولان, ا مولوی, سم الخیاط, تمثیل, باطن پرخاشگری در کودکان :
تعاریف پرخاشگری الگوی خانواده و پرخاشگری اما والدین" والدین در این شرایط چه کارهای می توانند انجام دهند تا موجب بهبود رفتار نوجوان و موفق به ارتباط موثرتر و بهتر با او شوند: روش هایی برای درمان پرخاشگری کودکان: 1- ساعاتی را که کودک فیلم هایا بازی های خشونت آمیز می بیند، محدود کنیدو همراه کودک برنامه ای تلویزیونی را ببینید و صحنه پرخاشگرانه آن را تفسیر کنید. 2- الگوهایی را در اختیار کودک بگذارید که پرخاشگرانه نباشند. 3- با دادن مسئولیت به کودک اورا تشویق کنید. 3- همدلی را در خانه افزایش دهید. 4- رفتارهایی را که مغایر با رفتار پرخاشگرانه است، تقویت کنید. 5- به جای کودک پرخاشگر، به کودکی که به وی پرخاش شده توجه کنید. 6- فرصت تخلیه هیجانات را برای کودک فراهم کنید. 7- ایجاد رابطه با همسالان 8- از تنبیهات بدنی پرهیز کنید. 9- علت رفتار پرخاشگرانه وی را بیابید. 10-یکی از علل پرخاشگری، مشاهده آن از والدین پرخاشگراست 11-گاهی بیماری های جسمی ویا گرسنگی، بدغذایی،بدخوابی از علل این امر است 12- به کودک بفهمانید که با هر رفتار خشونت آمیز از شمادور میشود.. 13- تشویق در مقابل رفتارهای صحیح دارای اهمیت است
نویسنده محمدشریف موضوع مطلب : بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام خدمت دوستان عزیز،
فرهنگ و ادبیات ما ایرانیان یکی از غنی ترین فرهنگهاو جامعترین متون ادبی جهان به شمار میرود ،سابقه شعر فارسی بیش از هزار و صد سال است. کسی نیست که اذعان نکند که فرهنگ و ادب پارسی آب زلال و گوارایی ست که می تواند هم عطش درونی بشر امروز را سیراب کند و هم همچون باران بهاری که باعث رویش گلهای رنگ رنگ در پهنه دشت و دمن می شود سبب رویش اخلاقهای حسنه و انسانهای بافضیلت در روزگاران نیز می گردد ،
با مدد گرفتن از خدای تبارک و تعالی سر اغاز کتاب شاهنامه حکیم ابو القاسم فردوسی را انتخاب کردیم چراکه فردوسی آغز گر این جنبش ادبی و حکمی در دورانی بود که ادبیات و زبان پارسی به رکود رفته بود واگر بر همین منوال بود شاید امروز اثری از زبان و ادبیات فارسی نبود: بسی رنج بردم دراین سال سی / عجم زنده کردم بدین پارسی، و گویا حرکتهای دیگر مانند نگارش مثنوی ، نگاشته های نظامی، مکتوبات سعدی شیرازی و ...بسیاری دیگر از شاعران پرآوازه و کم آوازه بر گرفته از این مرد بزرگ بوده است .
این حکیم بزرگ در طلیعه ی شاهنامه میفرمایند:
به نام خداوند جان و خرد / کزین برتر اندیشه برنگذرد
خداوند نام و خداوند جای / خداوند روزی ده رهنمای
خداوند کیوان و گردان سپهر / فروزنده ماه و ناهید و مهر
ز نام و نشان و گمان برترست / نگارنده? بر شده پیکرست
به بینندگان آفریننده را / نبینی مرنجان دو بیننده را
فردوسی را نباید صرفا شاعری حماسه سرا ویا تاریخگو و یا به زعم بعضی افسانه سرا دانست، اگرکسی سرتاسر شاهنامه را تورق کند ازعان می کند که این حماسه ایست الهی و و کتابیست سرشار از لطائف و دقایق اخلاقی و حکمی، و این فری است که بین فردسی و حماسه سرایان دیگر جهان می باشد چراکه حماسه های مشهور جهان مانند:ایلیاد و اودیسه و یا هومردر یونان و سوفوک وحتی گیل گمش و..نگاهی صرفا مادی و دنیایی به بشر دارند ولی آنچه در سرتاسر این کتاب گران سنگ به چشم می خورد جز نگاه الهی به انسان نیست و حتی عبادتها و نیایشهای رستم را سبب فتو حات او می داند و برهمین اساس است که طلیعه ی کتابش نام خدای بزرگ نقش می بندد .
نیابد بدو نیز اندیشه راه / که او برتر از نام و از جایگاه
سخن هر چه زین گوهران بگذرد / نیابد بدو راه جان و خرد
خرد گر سخن برگزیند همی/ همان را گزیند که بیند همی
ستودن نداند کس او را چو هست / میان بندگی را ببایدت بست
در قرآن کریم می فرماید : الرَّحْمَانُ(1)عَلَّمَ الْقُرْءَانَ(2)خَلَقَ الْانسَنَ(3)عَلَّمَهُ الْبَیَانَ(4) ، یعنی خداوند بخشنده ابتدا قرآن که سبب هدایت به سوی کمال است را آفرید سپس انسان راخلق کرد و پس از این امر عظیم به او بیانرا آموخت و تعلیم بیان، قدر و عظمت این مو جود را می رساند چراکه هیچ موجود دیگری جز انسان قادر بر بیان و تعلیم نیست و انکه سر باز زند از تعلیم و عقلانیت ، جایگاهی در این هستی نیابد .
در نهایت این خرد به عجز از معرفت آفریننده ی خود زبان برآرد که :
خرد را و جان را همی سنجد اوی / در اندیشه? سخته کی گنجد اوی
بدین آلت رای و جان و زبان / ستود آفریننده را کی توان
به هستیش باید که خستو شوی/ ز گفتار بیکار یکسو شوی
و مشاهده ی عظمت امر خلقت و تحیر از شناخت پروردگار نتیجه ای جز فرمان پذیری و عبودیت برای انسان در پی نداردو با این بندگی خدا از بندگی غیر و اسارت نفس، خود را می رهاند و این راز آزادگی رستم به عنوان نمونه ی یک بشر می باشد و این شریفه موید این معناست : ان الذین آمنوا و عملوا الصالحات..ایمان نتیجه اش عمل است.
پرستنده باشی و جوینده راه به ژرفی به فرمانش کردن نگاه
توانا بود هر که دانا بود/ ز دانش دل پیر برنا بود
و حرف آخر اینکه بنیاد عالم بر دانش و عقلانیت است و توانایی انسان در گرو دانایی اوست و اگر کسی بپرسد چرا خداوند خلق کر جوابش اینست که می داند و می تواند در نتیجه خلق می کند. و این دانایی و بهره ی انسان از علم راز رهانیدن و از ورطه های گمراهی و تیرگی هاست.
از این پرده برتر سخنگاه نیست / ز هستی مر اندیشه را راه نیست
و :
ترا دانش و دین رهاند درست/ در رستگاری ببایدت جست
به گفتار پیغمبرت راه جوی / دل از تیرگیها بدین آب شوی
نویسنده:محمد شریفی
موضوع مطلب : ادب, پارسی, فردوسی, شاهنامه, حکمت, سرآغاز پیوندها
لوگو آمار وبلاگ
|