سفارش تبلیغ
صبا ویژن
الماسها می درخشند...!
صفحه نخست        عناوین مطالب          نقشه سایت              ATOM            طراح قالب
گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من


حوزه علمیه و ضرورت آینده نگری و تحول تبلیغی

اشاره:

مقام معظم رهبری در دیدار طلاب، فضلا و مسئولان رده های مختلف حوزه علمیه،دو نکته بسیار مهم و کلیدی را به عنوان رمز بقا و پویایی این نهاد سرنوشت ساز مطرح کردند: اول، ضرورت دور اندیشی دوم، ضرورت تحول. یکی از اساسی ترین گامها در این جهت، نگاهی دور اندیشانه و تحول گرا در زمینه تبلیغ و طراحی نظام جامع ارتباطی و تبلیغی پویا و متناسب با چشم انداز آینده رسانه هاست. آینده ای که بر اساس واقعیات موجود و تحلیل دقیق مقام معظم رهبری، به شدّت عرصه های تبلیغی را در داخل و خارج از کشور، بر ما تنگ تر و لزوم حضور حوزه های علمیه را صد چندان می کند؛ از اینرو، قصد داریم سلسله مباحثی درباره ضرورت «تبلیغ رسانه ای دین» مطرح کنیم. در این قسمت، به موضوع تحول تبلیغی و نقاط قوت، ضعف، فرصتها و تهدیدها می پردازیم.
موقعیتها و نقشهای حوزه علمیه
موقعیت دینی

از آیه شریفه «نَفْر» به خوبی می توان رسالت و مأموریتهای حوزه علمیه را به دست آورد. این آیه، وجوب نفر را مقدمه تفقّه، و تفقّه را مقدمه انذار قرار داده است؛ بنابراین، برای ایجاد تحول، باید در چهار مقطع گزینش، پژوهش، آموزش و تبلیغ با نگاهی فعال، جامع و فرآیندی، برنامه ریزی شود. «وظیفه اساسی روحانیت، هدایت مردم به سمت اهدافی است که قرآن کریم و پیغمبران در طول تاریخ نبوت ترسیم کرده اند.»

حوزه های علمیه، در عصر غیبت از لحاظ دینی موقعیت ویژه ای دارند و علمای اسلام به عنوان حجتهای الهی وظیفه دارند بر اساس دستورات دین اسلام، مردم و جامعه را از جهات مختلف روحی، سیاسی، اقتصادی، حقوقی، فرهنگی و... هدایت کنند. «حوزه های علمیه در حقیقت سازندگان فردای این جامعه و همه جوامع مسلمان هستند.» از طرفی، حوزه های علمیه مسئول پاسداری ایمان جامعه اسلامی و دفاع از اصول و فروع دین مقدس اسلام هستند و قطعاً این مسئولیت در همه زمانها و مکانها یکسان نیست و بستگی به میزان آگاهی مردم و درجه فعالیت نیروهای دشمنان اسلام دارد. «حوزه علمیه مثل گذشته جدا از مسائل و حوادث نیست. امروز حوزه علمیه یک حقیقتی است که با همه دنیا مستقیم و غیر مستقیم مرتبط است؛ بنابراین، سخن گفتن از حوزه علمیه با مسائل جاری جهان اسلام هم مرتبط است.»
موقعیت سیاسی

جایگاه و نقش سیاسی حوزه علمیه نیز قابل توجه است؛ چرا که نظام جمهوری اسلامی، متفرع و وابسته به آن نهاد است و علمای اسلام همچنان که در ایجاد و استقرار حکومت، نقش اساسی داشته اند، در ادامه نیز به عنوان مرجع دینی در زوایای مختلف در نظام اسلامی مسئول اند. «حوزه های علمیه و علمای دین، نمی توانند نسبت به دستگاه و امور کشور و آنچه که می گذرد بی تفاوت باشند و بگویند: حالا خودشان می دانند، دیگر ما چه کار کنیم؟ اگر علما کنار کشیدند، به تدریج جمهوری، غیر اسلامی خواهد شد.» «حوزه علمیه و علمای دین و جوامع دینی و روحانی، نمی توانند از وضع نظام بی خبر باشند و بی خبر بمانند و این بی خبری را تحمل کنند.»

یکی از وظایف دولت اسلامی، حفظ و ترویج ارزشهای الهی است؛ چنان که علی علیه السلام می فرماید: «وَ عَلَی الاِمامِ أَن یُعَلِّمَ أَهلَ وَلایَتِهِ حُدُودَ الاِسلامِ و الاِیمانِ؛ و بر امام لازم است که حدود و ثغور اسلام و ایمان را به پیروانش یاد دهد.» بنابراین تبلیغ دینی از شئون حکومت اسلامی است و با توجه به جایگاه رسانه های نوین در تبلیغات دینی، دولت اسلامی باید به بهترین وجه ممکن از این ابزارها در جهت ترویج و دفاع ارزشهای دینی و جلوگیری از ضد ارزشها استفاده کند.
موقعیت رسانه ای

حوزه علمیه، موقعیت و نقش رسانه ای نیز پیدا می کند و همچنان که در تبلیغ سنتی دین مسئول است، در تبلیغ رسانه ای و تعامل با رسانه ملی هم مسئولیت دارد؛ زیرا «صدا و سیما مسئولیت آموزش عمومی و ارشاد فرهنگی [و] سیاسی و تبیین مبانی اسلام و مقابله با توطئه های تبلیغاتی دشمن را با بهره گیری از هنر اصیل و سالم بر عهده دارد.» «رادیو [و[ تلویزیون، اصلاً برای ساختن باب اسلام و انقلاب است و غیر این نیست. هیچ هدفی فراتر و بالاتر از این هدف وجود ندارد. ما می خواهیم روی مخاطب خودمان اثر بگذاریم.»

در مقدمه قانون اساسی آمده است: «رسانه های ارتباط جمعی، رادیو و تلویزیون باید در جهت تکامل انقلاب اسلامی، در خدمت اشاعه فرهنگ اسلامی قرار گیرند و در این زمینه از برخورد سالم با اندیشه های متفاوت بهره جویند و از اشاعه و ترویج خصلتهای تخریبی و ضد اسلامی جداً پرهیز کنند.»

تبلیغ دینی در ایران، به ویژه تا قبل از انقلاب، عمدتاً مبتنی بر ارتباطات سنتی بوده است که به دلیل جوّ حاکم بر کشور و تنگناهای سیاسی، امکان بهره گیری از رسانه های نوین وجود نداشته است؛ اما پس از پیروزی انقلاب اسلامی، «برای نخستین بار در طول تاریخ ایران پس از اسلام، مقتضیاتی پدید آمده تا به دور از موانع و تجربیات واگرایانه گذشته، آرزوی همگرایی و معاضدت همسوی رسانه های سنتی و وسایل ارتباط جمعی در جهت مقاصد عالیه اسلام تحقق یابد. دستیابی به این مهم، در گرو شناخت مبانی حاکم بر این سیستم ارتباطی و اصولی است که در درون این سیستم، زمینه همکاری دینی رسانه ها را فراهم می سازد.»

برای آنکه تصویر روشنی از وضعیت موجود و ترسیمی بهتر از شرایط مطلوب در این زمینه داشته باشیم، به برخی از فرصتها، تهدیدها، قوتها و ضعفهای حوزه علمیه اشاره می کنیم. با توجه به موقعیتها و نقشهای حوزه علمیه که خود فرصتی ارزشمند برای تبلیغ رسانه ای دین است، موارد ذیل را می توان به عنوان فرصتهای موجود ذکر کرد:

1. ویژگیهای دین مبین اسلام، به ویژه غنای فرهنگی و مطابقت آن با فطرت انسان؛

2. موقعیت انقلاب اسلامی و ظرفیتهای آن، که در دنیای امروز امیدی برای همه مسلمانان است؛

3. وابستگی و اعتماد مردم به رسانه ملی و نقش آن در تحولات دینی، سیاسی، فرهنگی و...؛

4. موجود بودن زمینه های مناسب در دین، برای ترویج ارزشهای الهی؛

5. نیروهای مستعد و با انگیزه برای حضور در عرصه های مختلف تبلیغ رسانه ای دین.

مهم ترین تهدیدی که در این زمینه وجود دارد، غفلت از چشم انداز آینده رسانه های نوین است که می تواند حتی فرصتهای فوق را از ما بگیرد و یا به تهدید تبدیل کند. رشد قارچ گونه رسانه های فارسی زبان رقیب، گوشه ای از تلاش دشمن برای تنگ کردن فضای تبلیغی، و حذف ما از عرصه رسانه های تأثیرگذار است.

با اینکه رسانه های نوین مقوله ای دینی اند، متأسّفانه در حوزه علمیه به کلّی مورد غفلت قرار گرفته اند. تا جایی که حتی درباره رسانه ملی نیز در سطوح مختلف سیاستگذاری، برنامه ریزی و اجرایی، به صورت جدّی اقدامی صورت نگرفته است و جز برخی حرکتهای محدود، ناهماهنگ و بدون نظارت، کاری در جهت تعامل هدفمند و متناسب با موقعیت رسانه ها در دنیای امروز صورت نمی گیرد. خطر آنجاست که برخی از افراد، متأثّر از فضای ارتباط و تبلیغ سنّتی، تصور می کنند که می شود با پرهیز از رسانه ها، آنها را محدود و یا حذف کرد؛ به همین دلیل، حتی گاهی از بردن نام آنها و یا تأسیس واحدی برای آشنایی و پیگیری امور مربوط به آنها پرهیز می کنند.

«مسئله این است که آیا روال جاری و موجود حوزه های علمیه، برای پاسخ دادن به این نیازها کافی است؟ جواب این است که کافی نیست. پس باید از چار چوب و استخوان بندی قوی حوزه علمیه و امکانات فراوان فکری و معنوی که در حوزه های علمیه وجود دارد [استفاده نمود] تا برای فراهم کردن پاسخهای این پرسشهای فراوان، انسانهایی ساخته شوند که بتوانند به سرچشمه های جوشان معارف و احکام دست یابند و نیازها و خلأها را پر کنند.»

برخی از خلأها، آسیبها و نقاط ضعف حوره علمیه برای تعامل حداکثری با رسانه های نوین عبارت اند از:

1. فقه موجود از جامعیّت کافی برخوردار نیست. «ما فقهی لازم داریم که بتواند حکومت و سیاست خارجی و روابط بین المللی و... را پاسخگو باشد»؛

2. «از جمله چیزهایی که حوزه بدان نیاز دارد، یک نظام تعلیم و تربیت است تا در آن، وقتها به هدر نرود»؛

3. «امروز در جامعه ما، آن کسانی که بتوانند با زبانهای زنده دنیا صحبت کنند و معارف الهی و پیشرفتهای فکری و فرهنگ اسلامی را برسانند، خیلی کم هستند و این خلأ باید به گونه ای پر شود»؛

4. «ما معادن عظیم و غالباً از جنس فاخر در اختیارمان هست؛ اما پولی که بشود در بازار خرج کرد و به این و آن داد، نداریم»؛

5. خلأ نظریه پردازی اسلامی درباره ارتباطات و رسانه، بر مبنای آموزه های قرآن و عترت؛

6. ضعف نیروی انسانی و عدم آموزش کارآمد. «خوب بود صدها نویسنده اسلامی و... تربیت می کردیم که نکردیم. این یکی از کارهای حوزه است»؛

7. عدم سیاستگذاری و برنامه ریزی متناسب، همراه با تحولات جهانی در زمینه ارتباطات و رسانه ها؛

8. عدم دانش، بینش و نگرش دقیق و واقع بینانه درباره کارکردها، کجرویها و توانمندیهای رسانه ها؛

9. غفلت از وظیفه ای که در مقابل رسانه ها، به ویژه رسانه ملی دارد؛

10. ناهماهنگی تحولات حوزه با رخدادها و نیازهای دنیای امروز؛

11. نبود کتاب یا بحث مستقل فقهی در زمینه تبلیغات و ارتباطات سنتی و نوین.
حوزه علمیه و تبلیغ رسانه ای دین

حوزه علمیه، همواره در عرصه تبلیغ فرهنگی به ویژه به صورت سنتی و حضوری، پیشتاز بوده است؛ اما این واقعیت را باید پذیرفت که ارتباطات و تبلیغات در سایه رسانه های نوین، کاملاً با آنچه که ما در ارتباطات و تبلیغات در مدل سنتی با آن سرو کار داشته ایم، تفاوت دارد.

«شاید بشود گفت، امروز روزگاری است که نیاز به تبلیغ از همیشه بیشتر است برای اینکه تبلیغات ضد دینی و ضد اسلامی با استفاده از مدرن ترین شیوه ها و اسلوبها توسط قدرتمندان دنیا که ضد اسلام اند، امروز حداکثر رواج را دارد.» «آنها بسیاری از فیلمها را ساخته اند که ظاهرش هم نشان نمی دهد؛ اما تبلیغ مسیحیت است. حتی دوستان خود ما در تلویزیون پخش می کنند.من نگاه کردم، دیدم که اغلب اینها تبلیغ کلیساست... کسی که این فیلم را می بیند، متأثّر می شود.»
تحول در نظام تبلیغی
حوزه علمیه

از ضروری ترین رسالتهای حوزه علمیه در عصر رسانه، تحول در همه عرصه ها و به ویژه در نظام تبلیغی سنتی و رسانه ای است. این تحول، هم می تواند در جهت سخت افزاری باشد و هم در جهت نرم افزاری. «حوزه نباید از تحولات عالم بر کنار بماند. کسانی که تدبیر امور حوزه را در دست دارند، باید ترتیبی دهند که طلاب در جریان مسائل قرار گیرند. حوزه برای پیشرفت خود باید از ابزارها و روشهای متداول در محیط های علمی استفاده کند و خود را از امکاناتی که بشر را در راه کسب علم موفق تر می سازد، محروم نسازد.»

بدیهی است که مهم ترین لازمه تحول، تولید در جهات مختلف است؛ زیرا رفتار سلبی، به نوعی پاک کردن صورت مسئله است و چندان مؤونه ای نمی خواهد؛ از اینرو، انسانها در مقابل وضعیت موجود و تحول برای رسیدن به وضعیت مطلوب، کنشهای متفاوتی دارند. عده ای تنها کلمه «نه» را می شناسند و فقط نقل قول می کنند. گروهی علاوه بر آن، نقد و علت یابی می کنند. تعدادی، راهکارهایی را هم ارائه می دهند. برخی برنامه ریزی ذهنی نیز می کنند. جمعی علاوه بر آن، برنامه عملیاتی هم می ریزیند. و اندک اند کسانی که به مقوله تحول، نگاهی جامع، همیشگی و فرایندی داشته باشند. در حالی که فقط در این صورت است که شاهد رشد، شکوفایی و تحول پویا در هر نظامی خواهیم بود.

«آیا مناسب است که بزرگان و علما و مدرسان و محققان و عناصر اصلی حوزه های علمیه بگویند: حالا می نشینیم، بالاخره هر تغییری که زمانه لازم داشت، خودش ایجاد خواهد کرد؟ این درست است؟ انفعال بهتر است یا فعل؟ مثبت بودن و ایجاد کردن و آفریدن بهتر است یا تسلیم قضا و قدر شدن؟ - نه آن قضا و قدر الهی، بلکه قضا و قدر شیطانی و بشری - خودشان بیایند درست کنند یا بر طبق سهل انگاریهای ما هر چه می خواهد پیش بیاید. کدام بهتر است؟»

بنابراین، حوزه علمیه در این موقعیت، برای تحول در نظام تبلیغی و هماهنگی با حرکت شتابان رسانه های نوین، چاره ای جز رویکرد ایجابی و تولیدی در عرصه های پژوهش، آموزش و عملیات تبلیغ رسانه ای ندارد. که خلأ آن در همه زمینه ها مشهود است.
الف. گزینش نیروی تبلیغی

نیروی انسانی اگر چه در همه نهادها و سازمانها اهمیت دارد، اما این عنصر برای تداوم راه انبیا از جایگاه ویژه ای برخوردار است و باید همه صلاحیتهای علمی و عملی را دارا باشد، تا بتواند این رسالت سنگین را به دوش بکشد؛ از اینرو، با توجه به آیه شریفه نَفْر، لازم است که بهترین نیروهای جامعه برای امر خطیر تبلیغ و به ویژه تبلیغ رسانه ای داوطلب و گزینش شوند.
ب. پژوهش تبلیغ رسانه ای

پژوهش تبلیغ که لزوماً باید بر مبنای فقه جامع و پویا صورت گیرد، شامل تمامی مراحل آموزش و فرایند تبلیغ دین می شود؛ از اینرو، نتایج آن بر همه بخشها حکومت دارد. با توجه دقیق و همه جانبه به ارکان اعتقادی و احکام مکتب اسلام، این حقیقت اثبات می شود که ما در اسلام، فقهی که محدود و منحصر به بیان کیفیت و کمیت رابطه شخصی انسان با خدا، یعنی عبادات می باشد، نداریم؛ بلکه تمامی اعمال و شؤون حیات معقول انسانها در قلمرو فردی و اجتماعی - که یگانه عامل سعادت دنیوی و اخروی بشریت است - مشمول فقه به معنای حقیقی آن می باشد؛ بنابراین، فقه اسلامی شامل بخشهای زیر است:

فقه ارتباطات بین الملل، فقه صنعت، فقه سیاست، فقه فرهنگ، فقه مدیریت، فقه جهاد و دفاع، فقه علوم، فقه اکتشافات، فقه مبارزه با ظلم و فساد، فقه تشویق و تحریک به بایستگیها، فقه مبارزه با ناشایستگیها، فقه آینده نگری، فقه تکنولوژی، فقه هنر، فقه رسانه، فقه تعلیم و تربیت، فقه اطلاع رسانی، فقه تبلیغات و فقه اطلاعات به آنچه در دنیا می گذرد.

برای رسیدن به آنها، باید فقیه علاوه بر استنباط احکام، موضوع شناس نیز باشد. در غیر این صورت، نمی توانیم زوایای گوناگون مسائل مختلف را کشف کنیم و فقه پویا و پاسخ گویی داشته باشیم. «یک رکن مهم برای صدور حکم و فتوا، اطلاع از موضوع است. اگر چنانچه فقیه موضوع را نشناسد، نخواهد توانست کما هو حقه؛ از دلیل منابع دینی حکم الهی را استنباط کند.»

متأسفانه با توجه به جایگاه کلیدی کارهای پژوهشی مربوط به تبلیغات و ارتباطات و تأثیر آن بر سایر فعالیتهای حوزه علمیه، خلأ پژوهشی در این زمینه به صورت اساسی، عمیق و منسجم، از مهم ترین آسیبهای زیربنایی است که بدون انجام آن، هر گونه تحول سازنده و مستمر، کُند و مشکل به انجام می رسد؛ از اینرو، با توجه به گستردگی مفهوم تبلیغ، لازم است که به چند سؤال کلی پاسخ داده شود:

1. برای تولید مواد مورد نیاز طراحی نظام جامع تبلیغی، با چه موضوعاتی رو به رو هستیم و در فرایند تبلیغ، چه پژوهشهایی باید انجام شود؟

2. در نظام آموزشی تبلیغ دینی، چه معلومات و مهارتهایی باید گنجانده و با چه روشی آموزش داده شود؟

3. در عملیات تبلیغ سنتی و رسانه ای، با چه عرصه هایی رو به رو هستیم؟ چگونه باید به عرصه رسانه ها راه یابیم و برای تأمین نیروی انسانی و لوازم مورد نیاز، چه باید بکنیم.
ج. آموزش تبلیغ رسانه ای

با توجه به نوع نگرش حوزه علمیه، می بینیم که این مرکز مهم در برخی از موارداز فرصتهای موجود و نیروهای مستعد چندان استقبال نمی کند؛ در حالی که بر طبق فرمایش مقام معظم رهبری «تربیت طلاب جوان، یکی از واجب ترین کارهاست و بایستی این تربیت به شکل برنامه ریزی شده و دقیق هم انجام بگیرد.»

برای تبلیغ رسانه ای، آگاهی از موارد ذیل لازم است.

فرهنگ جهانی و فرهنگ مهاجم، ساز و کارهای لازم برای مبارزه با تهاجم، ویژگیهای مخاطب، پیام و چگونگی ساخت آن، قالبها و شیوه های جذاب تر و مؤثّرتر، اقتضائات رسانه و پیامدهای آن، ساختار رسانه ها و... .
د. عملیات تبلیغ رسانه ای

مسلماً حوزه های علمیه، باید در فرایند عملیات تبلیغ رسانه ای نیز نقش داشته باشند و روشن است که در این زمینه خلأ جدّی وجود دارد. مقام معظم رهبری می فرمایند:

«نقش روحانیت در نظام اسلامی از همیشه بارزتر و تکلیف آنها از همیشه سنگین تر است.... امروز آن کسی که می تواند حرفی برای گفتن ارائه بدهد، مقیاس کار او مقیاس بین المللی است.» «در شرایط فعلی که میدان تبلیغ اسلام باز است و دست و صدای ما به اقصی نقاط عالم می رسد، باید برنامه های تبلیغی حوزه قم در رأس و به تَبَع آن، بقیه حوزه های علمیه با گذشته فرق داشته باشد.»
ادامه دارد... .

پدیدآورنده: حجت الله بیات




موضوع مطلب :

          
یکشنبه 93 اسفند 10 :: 1:3 عصر