الماسها می درخشند...! صداقتهای خطرناک در زندگی زناشویی
خیلی ها فکر می کنند که درست از لحظه ای که خطبه عقد جاری شد، دیگر تمام مرزها از بین می رود و زن و شوهر باید بدون هیچ حرف ناگفته ای، زندگی عاشقانه شان را شروع کنند! در دایره لغت این افراد، رازداری بعد از ازدواج جایی ندارد و معتقدند که زن و شوهر هیچ چیز را نباید از هم مخفی نگه دارند.
این صداقت خالصانه خیلی ستودنی است اما وقتی رنگ و بوی افراط و صداقت محض به خود می گیرد، کم کم شبیه یک ساده لوحی پردردسر می شود که ممکن است مشکلات زیادی برایتان به وجود آورد. همان طور که در مثل داریم: جز راست نباید گفت / هر راست نشاید گفت
**دلخوری های مربوط به خانواده همسر که شما بدون هیچ ملاحظه ای با همسرتان در میان می گذارید، مصداق بارز همین رازگویی هایی است که فایده چندانی ندارند. فرض کنید که شما به دلایلی از مادر شوهرتان رفتار ناخوشایندی دیده اید و هنوز از او دلخورید. بعد همان زمان همسرتان شروع به تعریف و تمجید از مادرش می کند که چقدر زن فهمیده، درستکار و محترمی است. در این شرایط اصلا لازم نیست مقابل همسرتان جبهه بگیرید و شروع کنید به نقض کردن گفته های او و حتی بدتر از آن پرونده تمام حرف هایی را که مادرشوهرتان به شما زده و شما را آزرده، باز کنید. بگذارید این مسائل بین شما و مادرشوهرتان به شکلی منطقی و باگذشت حل شود و روی روابط شما با همسرتان سایه نیندازد.
** بدتر از آن وقتی است که شما از خانواده نامزدتان دلخورید و اتفاقا ماجرایی پیش می آید که نامزدتان هم از یکی از اعضای خانواده اش دلخور می شود و این دلخوری را با شما درمیان می گذارد. بعد از آن شما شروع به برشمردن تمام بدی های آن فرد می کنید و باز داستان دلخوری هایتان را از او سر می دهید و حتی کاسه داغتر از آش می شوید و از خود همسرتان هم بیشتر بد طرف مقابل را می گویید! یادتان باشد که همسر شما هر قدر هم که در آن لحظه عصبانی باشد، دوست ندارد از زبان نفر سومی مثل شما خطاهای خانواده اش را بشنود. این لحظات در ذهن همسر شما ثبت می شود و اگر زمینه تلافی کردن او را فراهم نکند، قطعا او را از شما دل چرکین می کند و باعث می شود دفعات بعدی درد دل هایش را با شما در میان نگذارد.
**برعکس این هم اشتباه است. لازم نیست در این شرایط دایه مهربان تر از مادر شوید و شروع کنید به خوب گویی افراطی از کسی که همسرتان را دلخور کرده! شما فقط شنونده باشید و سعی کنید همسرتان را آرام کنید. بعد از آن هم، وقتی عصبانیت همسرتان فروکش کرد، هرگز این مشکل و دلخوری را به یاد او نیاورید و از آن به عنوان ابزاری برای مظلوم نمایی خودتان استفاده نکنید. اگر در خانواده شما یا همسرتان، کسی پشت سر همسر شما بدگویی کرد، لازم نیست عین همین حرف ها را کف دست همسرتان بگذارید. در غیر این صورت، آتشی در می گیرد که خودتان در آن خواهید سوخت
مشکلات اعضای خانواده شما با هم، چیزی نیست که بخواهید به همسرتان انتقال دهید. البته قرار نیست چیزی را هم مخفی کنید اما از این مسائل در حدی با او صحبت کنید که اگر بعدها در جمعی کسی راجع به این مشکل چیزی گفت، همسر شما بی خبر نباشد.
** اگر در خانواده شما یا همسرتان، کسی پشت سر همسر شما بدگویی کرد، لازم نیست عین همین حرف ها را کف دست همسرتان بگذارید. در غیر این صورت، آتشی در می گیرد که خودتان در آن خواهید سوخت. اگر موضوع خیلی اهمیت داشت و پای اشتباهات همسرتان در میان بود، سعی کنید به نرم ترین حالت ممکن، جوری که همسرتان ذره ای متوجه بدگویی دیگری از خودش نشود، ماجرا را با او در میان بگذارید. فقط در حدی که درباره اشتباهش به او هشدار داده باشید و در صورت نیاز، او را متوجه دلخوری طرف دیگر از همسرتان کرده باشید. آن هم با نیت این که همسرتان را به دلجویی از آن شخص ترغیب کنید.
**مشکلات اعضای خانواده شما با هم، مشکلات شخصی خواهر شما با همسرش یا حتی رازهایی که یک دوست به عنوان درد دل با شما در میان می گذارد، چیزی نیست که بخواهید به همسرتان انتقال دهید. البته قرار نیست چیزی را هم مخفی کنید اما از این مسائل در حدی با او صحبت کنید که اگر بعدها در جمعی کسی راجع به این مشکل چیزی گفت، همسر شما بی خبر نباشد. همین و بس. دانستن جزئیات هیچ ضرورتی ندارد و کمکی به زندگی دو نفره شما نخواهد کرد.
** این که تمام پسرهای فامیل و دوست و آشنا روزی آرزوی ازدواج با شما را داشته اند ، یا مادر شما به محض تمام شدن سربازی تان یک لیست بلند بالا از دختران دم بخت در اختیارتان قرار داده که از قضا همه شان علاقه مند ازدواج با شما بوده اند، چیزی نیست که بخواهید با نامزدتان در میان بگذارید. مگر آنکه بخواهید پای بی اعتمادی، سرخوردگی، تحقیر و احساس ناامنی را به زندگی تان باز کنید. همه موارد این چنینی را پشت در محضر جا بگذارید و زندگی جدیدتان را تنها با فکر همین یک نفری که با او سر سفره عقد نشسته اید شروع کنید.
** این که در خیابان کسی مزاحم شما شده است، یا آرایشگر جدید محله تان که از نامزد داشتن شما خبر نداشته، برایتان خواستگار پیدا کرده است ، موردی است که نه تنها نباید به همسرتان بگویید بلکه خودتان هم در همان لحظه باید فراموشش کنید. گفتن از این مسائل این حس را در همسر شما به وجود می آورد که هر زمان ممکن است شما را از دست بدهد و این اصلا حس خوشایندی نیست.
فرآوری: نوریه نوچمنی
بخش خانواده ایرانی تبیان
منبع: نورپرتال- کتاب صمیمانه با عروس و داماد.نوشته محمود اکبری موضوع مطلب : صداقت راستی دروغ راستگویی خطرناک حمایتهای عاشقانه از همسر
از زمانی که لباس سفید عروس یا کت و شلوار اتوکشیده دامادی را پوشیدید، فقط یک چیز در ذهن داشتید. یک زندگی آرام و خوب با همسری که در رویاهای خود هزاران بار تصویرش را کشیده بودید.
از زمانی که لباس سفید عروس یا کت و شلوار اتوکشیده دامادی را پوشیدید، فقط یک چیز در ذهن داشتید. یک زندگی آرام و خوب با همسری که در رویاهای خود هزاران بار تصویرش را کشیده بودید. میخواستید در دوران میانسالی و پیری همزبان و مونسی داشته باشید. فردی را میخواستید تا در لحظههای تلخ و شیرین زندگی همچون کوهی پشت شما باشد. پس درست از لحظهی تصمیمگیری برای گفتن بله، دلتان میخواست همسرتان از شما حمایت و پشتیبانی کند. خطاهای شما را ببخشد و در پیچ و خم زندگی مشترک دستتان را بگیرد و نگذارد که زمین بخورید. بدینترتیب شما با نیاز به حمایت و احترام از طرف همسرتان زندگی زیر یک سقف را شروع نمودید. اما حال بیایید کمی با هم صادق باشیم. شما چه انتظاری از همسر یا یگانه حامی خود دارید؟ آیا میخواهید او جلوی همه حتی پدر و مادرش به خاطر دفاع از شما بایستد یا خیر؟
در دو راهی انتخاببرای رسیدن به پاسخ این س?الات مینشینیم پای صحبتهای نوشین؛ مهندس بیست و شش سالهای که به دلیل علاقه به پیمان؛ همکلاسی دوران دانشجوییاش بار سفر بسته و راهی پایتخت شده است. البته بخت یارم است و نوشین برای دیدن خانوادهاش آمده است مشهد. او که دو سالی است آشیانه عشقش را در تهران روی ابرهای پر از دود بنا کرده است، در مورد حمایت از همسر در مقابل خانوادهاش چنین میگوید: «خوشبختانه تا به حال در شرایطی جدی و خاصی قرار نگرفتهام تا بخواهم از همسرم در برابر خانوادهام دفاع کنم. دوری از شهر و خانوادهام شاید یکی از دلایل این مسئله باشد. به قول معروف دوری و دوستی! اما برعکسش زیاد پیش آمده است که میتوانید از همسرم بپرسید.» با خنده میگویم: «خب، اما اگر مجبور میشدید طرف یکی از آنها را بگیرید، از همسرتان حمایت میکردید یا خانوادهتان؟» نوشین ابروهایش را بالا میاندازد و میگوید: «س?ال سختی است. گمان کنم کاملاً بستگی به موضوع اختلاف دارد. باید ببینم حق با کیست. اما...» مکثی میکند و ادامه میدهد: «اما در مجموع فکر میکنم در چنین مواقعی از خانوادهام حمایت کنم.» از اینکه صادقانه جوابم را داده است، تشکر میکنم. سرش را تکان میدهد و بلافاصله میگوید: «البته من همیشه در برابر دیگران از پیمان تعریف و حمایت میکنم. این کار به او اعتماد به نفس و حس خوبی میدهد و تأثیر این حمایت در نبود او، بیشتر در جمع خانواده و ذهن اطرافیانم باقی میماند.» در این میان زمان را از دست نمیدهم و از آقا پیمان که تازه از دیدار دوستان مشهدی دوران دانشجوییاش برگشته است، در این مورد میپرسم. همانطور که نوشین گفته، او زیاد در بین دو راهی قرار گرفته است. پیمان به شرح یکی از این شرایط میپردازد: «گاهی باید در مهمانیهای خانوادگی که با اصرار خانوادهام نیز همراه است، شرکت نماییم. در این مواقع اگر نوشین با من هماهنگ نباشد، در یک دوراهی رفتن و نرفتن قرار میگیرم و در اکثر موارد طبق خواسته همسرم عمل میکنم. با این حال تا امروز مورد سرزنش خانوادهام قرار نگرفتهام و رابطه خانوادگیمان خدشهدار نشده است. اما به یاد دارم یکی از اقوامم از خارج از کشور آمده بود و من برای همراهی با او یک برنامه تفریحی راه انداختم، ولی همسرم از آمدن با ما سر باز زد و پافشاریهایم فایدهای نداشت. در این خصوص چون او دلیل منطقی برای نیامدن و بعد غضب بر من نداشت، حق را به خود و خانوادهام دادم و از نوشین گله نمودم.» در آخر از پیمان هم میخواهم راحت نظرش را بگوید، «همسر یا خانواده؟» جواب میدهد: «در بیشتر موارد طرف شخص خاصی را نمیگیرم و سعی در میانجیگری دارم.» همسران جوان در حضور خانوادههایشان باید سعی کنند با احترام بیشتری با یکدیگر رفتار نمایند و حرمت یکدیگر را نزد خانواده و دوستان و.... حفظ کنند. همسرشان را با پیشوند آقا یا خانم صدا بزنند. در برابر جمع (خانواده) به انتقاد و سرزنش از همسرشان نپردازند پشتیبانی که نه سیخ بسوزد و نه کباب!بعد از خداحافظی با آنها، میروم سراغ خانواده سمیرا و محسن. خانوادهای که دختر سه سالهای نیز دارند و نزدیک به پنج سال از روز عروسیشان میگذرد. سمیرا دفتر خاطراتش را ورق میزند و میگوید: «اوایل ازدواجمان، به خصوص در دوران عقد، بین عقاید و خواستههای همسرم و خانوادهام تعارض زیاد پیش میآمد. در این میان ناچار میشدم طرف یکی از آنها را بگیرم. معمولاً از محسن دفاع مینمودم و در غیابش با خانوادهام صحبت میکردم. بطور مثال همسرم اعتقاد داشت نیازی به داشتن یک جهیزیه آنچنانی در شروع زندگی مشترک نیست، اما خانوادهام میخواستند همهچیز عالی باشد. در این زمان بود که مجبور شدم مقابل خواسته خانوادهام بایستم. اگرچه با گذشت زمان و شناخت بیشتر خانوادهام از همسرم، این جور مسائل هم کمتر پیش میآمد، با این حال گاهی سر موضوعاتی مانند تند رانندگی کردن، ولخرجیهای گاه و بیگاهش یا تربیت فرزند، خانوادهام چیزهایی میگفتند، ولی من همواره طرف همسرم را میگرفتم، حتی اگر او مقصر بود. البته خانوادهام در حضور محسن چیزی نمیگفتند. من هم هر جوری بود سعی میکردم تعادل را برقرار کنم که نه سیخ بسوزد و نه کباب. اما راستش در این میان گاهی خودم بدجوری کباب میشدم!» رو به سمیرا میگویم: «پس حالا که محسن آقا اولویت اولت بوده و هست، به نظرت دیگر چطوری همسران جوان میتوانند از همسرشان پشتیبانی کنند، آن هم در جمع خانواده؟» سمیرا پاسخ میدهد: «چه در حضور و چه در نبود همسر باید حمایت خودمان را از او نشان دهیم. هر چقدر به همسرمان احترام بگذاریم و برایش ارزش قائل بشویم، به همان اندازه میزان ارزش و احترام او پیش خانواده و دیگران افزایش پیدا میکند. چنانچه جر و بحثی بین من و محسن اتفاق بیفتد، اجازه نمیدهیم آن اختلاف از حریم دو نفرهمان بیرون برود. به نظر من این یکی از راههای حمایت از همسر و جلب اعتماد او است. در واقع با این عمل، علاوه بر پشتیبانی مستقیم و همه جانبه از یکدیگر، حریم خصوصی و رازهای ما نیز حفظ میگردد.» وقتی گفتوگویم با سمیرا تمام میشود، آقا محسن که با دقت خاصی به حرفهای همسرش گوش میداد، میگوید: «میدانید شاید گفتن این جمله زیاد جالب نباشد، اما کاربرد خوبی دارد: همیشه بهترین دفاع حمله است! لذا حمایت مداوم، تعریف در حضور و غیاب همسر و در نهایت اینکه خانواده بدانند من از زندگی و همسرم کاملاً راضی هستم امری است کاملاً ضروری.» نگاه کارشناسانآقای مصطفی رشید، کارشناس مذهبی در این خصوص میفرمایند: «حمایت زن و شوهر از یکدیگر در جمع خانوادگی موجب عدم دخالت دیگران در حریم زندگی خصوص آنها میگردد. باید خوب توجه داشت زوجین زمان قرارگیری در جمع خانواده همسرشان بیش از هر موقع دیگری نیازمند پشتیبانی هستند و کمتوجهی به همسر در جمع خانواده ممکن است مقدمه پیدایش کدورت و ناراحتی گردد و فراموش نشود خانمها نیازمند حمایت بیشتری در این شرایط هستند. همسران بایستی با تدبیر، حمایت خود را نسبت به همسرشان ابراز نمایند تا هم دل همسر خود را بدست آورند و از طرف دیگر اجازه ندهند پدر و مادرشان آزردهخاطر گردند. پس با مدیریت صحیح روابط خود باید محبت و حمایت را نسبت به همسرشان نشان دهند.» در پایان از خانم ندا رهنمانژاد؛ کارشناس ارشد روانشناسی، در مورد زمانهای بحرانی میپرسم. مواقعی که همسران در بین دو راهی خانواده و همسفر راه عشق خود میمانند. ایشان پاسخ میدهند: «گرچه احترام به خانواده طرفین وظیفه هر زن و مردی است، اما گاهی تأیید رفتارهای غلط خانوادهها و دخالتهای بیجای آنها باعث دلخوری و آزار زن یا شوهر میشود. اگر همسری بخواهد همیشه حق را به خانوادهاش بدهد و به خاطر خانواده خود همسرش را طرد کند یا زیر س?ال ببرد در واقع رابطه زناشویی خود را مورد تهدید قرار داده و کمکم محبت همسر آزار دیدهاش را از دست خواهد داد و باعث میشود همسرش احساس شکست و درماندگی کند و علاقهاش نسبت به او کمتر شود و از او فاصله بگیرد. زن و شوهر باید به همسر خود و خانوادهشان بقبولانند هرکدام جایگاه خاص خودشان را دارند. چه زن و چه مرد بالغ باید بتوانند بین همسر و خانوادهشان تعادل ایجاد کنند، تعصب را کنار بگذارند و با درک بیشتر و منطق غنیتر رابطه حسنه بین آنها ایجاد کنند. طرفداری بیجا از هر کس که باشد وضعیت او را ضعیف میکند و باعث میشود دیگران به او بیاعتماد شوند. در صورت بروز مشکل از سوی خانواده زن یا مرد عضو همان خانواده (زن یا شوهر) مشکل را حل کند، زیرا هر یک از همسران به خوبی خانواده خود را میشناسند و بهتر میتوانند چارهجویی کنند. اگر زن و مردی نمیتوانند بین خانواده و همسرشان تعادل برقرار کنند و با انصاف و عدالت موضوع را حل کنند در واقع هنوز به بلوغ فکری و عاطفی نرسیدهاند.» البته خانم رهنمانژاد به شیوههای برتر حمایت از همسر نیز اشاره فرمودند: «همسران جوان در حضور خانوادههایشان باید سعی کنند با احترام بیشتری با یکدیگر رفتار نمایند و حرمت یکدیگر را نزد خانواده و دوستان و.... حفظ کنند. همسرشان را با پیشوند آقا یا خانم صدا بزنند. در برابر جمع (خانواده) به انتقاد و سرزنش از همسرشان نپردازند. در حضور خانواده به همسرخود بیشتر توجه کنند و او را در گفتگوها شرکت دهند. همیشه سعی نمایند نکات مثبت همسرشان را در حضور خانواده بیان کنند. تشویق، تعریف، تأیید و بیان نکات مثبت به طور آشکار یا در جمع خانواده باشد. نکات مثبت همسرشان را بزرگ و نکات منفی او را کوچک بشمارند. این کار اعتماد به نفس همسرشان را بالا میبرد و به او احساس ارزشمند بودن را میدهد. در حضور خانواده به انتقاد از همسرشان نپردازند و با تندی، بد زبانی، لحنی نامناسب و طعنهآمیز با همسرشان صحبت نکنند و انتقاد به طور محرمانه و در تنهایی صورت گیرد. محبت کردن زن و شوهر به یکدیگر صمیمیت را صد چندان میکند. در واقع همدلی و مشورت درباره مسائل نشان دهنده علاقه آنها به یکدیگر است.»
بخش خانواده ایرانی تبیان
منبع : باشگاه همسران جوان موضوع مطلب : تعطیلات بدون بد اخلاقی همسر
اگر زن شما بد اخلاق است کمک کنید تا در این تعطیلات که بیشتر باهم هستید ، کمی تغییر رویه داده و اوقات هر دوی تان زیباتر شود.
با شنیدن عنوان همسر بد اخلاق اولین موردی که به ذهن مبادرت می کند مرد بد اخلاقی است که همسرش را با کج خلقی هایش مورد آزار قرار می دهد. درست است که زنان نسبت به مردان دارای خلق و خویی نرم و آرام تر هستند ولی این مورد شامل تمام زنان نمی شود چه بسا مردانی که گرفتار زندگی با زنان بد اخلاق هستند و به دلایلی ناچار به ادامه آن زندگی .
در زمانهایی که همسرتان آرام و بدون ناملایمات ذهنی است با او در یک فضای صمیمی گفتگو کنید و بگذارید مشکلاتش را برای شما بازگو کند اگر مسئله باب میلتان نبود در لحظه پاسخ او را ندهید و شنونده خوبی باشید
توصیه هایی به مردان برای خارج شدن از جهنم بد اخلاقی های همسرشان:
مرضیه ولی حصاری بخش خانواده ایرانی تبیان موضوع مطلب : همسر بد اخلاق سفر نوروز عید تو فقط مال منی، مال من!
شاید به جرات بتوان گفت، اکثر زنان و مردانی که در حال تجربه زندگی مشترک هستند، نسبت به همسر خود حساسیتهای ویژه ای دارند و صد البته تمایل دارند که در این روابط تنها خودشان دو نفر سهیم باشند و نفر سومی وجود نداشته باشد.
این مساله کاملاً طبیعی است و در اصطلاح نوعی حساسیت زناشویی قلمداد می شود که بطور قطع باعث حفظ هر چه بیشتر ارتباطات مثبت زن و شوهر می گردد چرا که باعث می شود هر یک از طرفین، احساس کند که برای همسرش قابل اهمیت و ارزش است و نقش اول را در زندگی او ایفا می کند.اما گاهی اوقات این حساسیت زناشویی بیش از حد شدید و حتی غیرمنطقی و مخرب به نظر می رسد و در اینجاست که دیگر نمی توان اصطلاح «حساسیت زناشویی» را نام برد چرا که رابطه زن و مرد وارد ابعاد بیمار گونه گشته است و یکی از طرفین (چه زن و چه مرد، که البته این مشکل در مردان بسیار فراگیرتر است) قصد دارد همسرش را منحصر به خود کرده و حتی حقوق طبیعی او را نایده می گیرد.در اینجا اصطلاحی که متخصصان و روان شناسان برای این مشکل عنوان می کنند «حسادت جنسی» است. البته در ابتدای امر شاید به نظر شما برسد که این رفتارهای خشک و غیرمنطقی همان سوءظن (پارانوید) است؛ اما ما باید عنوان کنیم که سوءظن، مشکلی است که فرد در ارتباط با همگان دارد و فرد مبتلا به آن ممکن است نسبت به تمام کسانی که با او در ارتباط هستند دچار این بد بینی گردد.اما «حسادت جنسی» مشکلی است که تنها در قبال همسر ظاهر شده و باعث می شود فرد مبتلا، شریک زندگی اش را به خاطر این مشکل بسیار تحت فشار و سختی قرار دهد.
برانگیختن حسادت همسر برای اینکه متوجه شوید چقدر دوست تان دارد ، اصلا کار مناسبی نیست و نتیجه ی عکس می دهد
موی دماغشدن
چه کارهایی می توانیم برای خود انجام دهیم؟
فراوری:نسرین صفری بخش خانواده ایرانی تبیان منابع: چاردیواری/ سلامت نیوز/سایت صد نیوز موضوع مطلب : ازت راضی ام با تمام اختلافاتمان
داشتن برخی ویژگی ها می تواند زندگی کنار هر همسری اعم از خوش اخلاق و بداخلاق را شیرین کند .برخی ویزگی ها مثل رضایت.....
رضایت به معنای خوشنودی است و اصل این ماده به موافقت آدمی به آنچه با آن مواجه است دلالت دارد.رضا در اصلاح نیز دارای معنایی عرفانی است و عبارت است از ترک اعتراض به مقدرات الهیه در باطن و ظاهر قولا و فعلا به گونه ای که بنده مقامی بیشتر از آنچه خدا قرار داده طلب نکند که این خود بالاترین درجه تکامل است .گاهی واژه رضا به صورت رضایت مورد استفاده قرار میگیرد واژه رضا و رضایت به غیر از معانی عرفانی که برای آن بیان شد در زندگی روزمره ما بسیار کاربردی است. همواره ما با کلماتی مانند رضایت از زندگی ،رضایت از کار ، رضایت از همسر،رضایت از فرزند و امثال این واژه ها روبه رو هستیم این بدان معنی است که اگر کسی به رضایت در هر کدام از موارد ذکر شده دست پیدا کند قطعا از وضعیتی که در آن به سر میبرد خشنود است و این مسئله باعث رضایت او گشته است تمام انسانها تمایل دارند به حدی از خشنودی در زندگی خود برسند تا بتوانند عنوان کنند از زندگی خود راضی هستند .یکی از پایه ها و ارکان اصلی رضایت از زندگی ،رضایت از زندگی زناشویی است که می تواند جنبه های بسیاری از خشنودی و رضایت را در عرصه های دیگر زندگی به همراه داشته باشد.
برای رسیدن به رضایت در زندگی زناشویی باید یک سری از اصول مورد توجه ویژه قرار گیرد1) برقراری رابطه دوستانه: ابراز علاقه میان همسران باعث افزایش صمیمیت وافزایش صمیمیت باعث استحکام روابط میان زوجین میگردد این ابراز علاقه می تواند زبانی و یا بدنی باشد پس سعی کنید احساساتتان را از یکدیگر مخفی نکنید .
2) طرز تفکر و احترام به عقاید یکدیگر: در رابطه زوجین برای افزایش رضایت از زندگی طرفین باید سعی نمایند به عقاید و طرز تفکر طرف مقابل خود احترام بگذارند حتی اگر با آن مخالفند.
3) عقاید مذهبی: عقاید مذهبی در سعادت کانون خانواده اهمیت دارد و اگر اعتقادات و نگرش های زن و شوهر با یکدیگر متفاوت باشد می تواند زندگی آنها را تحت الشعاع قرار دهد پس در هنگام ازدواج این نکنه بسیار مهم را مد نظر داشته باشید.
4) اختلاف طبقاتی: اگر زن و شوهر از لحاظ طبقاتی و سطح زندگی با یکدیگر اختلاف فاحش داشته باشند خود این مسئله می تواند عامای برای بروز اختلاف گردد.
5) توافق و طرز فکر هماهنگ درباره امور جنسی: روابط جنسی یکی از اموری که در درجه اول اهمیت در زندگی زناشویی است و یکی از مهمترین عللی که باعث خشنودی و رضایت از از زناشویی می شود اگر این امور مورد بی توجهی قرار گیرد می تواند منجر به بروز اختلاف و کشمکش شوند. اگر ما به این باور برسیم که آنچه خدا برایمان مقدر نموده بهترین است و راضی باشیم به آنچه که خداوند در سرنوشت ما رقم زده است به نوعی به رضایت در تمام ابعاد زندگی خواهیم رسید
6) برقراری ارتباط موثر: اینکه زو جین بتوانند در کنار یک دیگر بنشینند و صادقانه با یکدیگر صحبت کنند و مسائل و مشکلات خود را با یکدیگر در میان بگذارند می تواند از بروز بسیاری از سوء تفاهم ها جلو گیری نماید.
7) تعهد: تعهد به زندگی مشترک و رعایت حریم های خانوادگی و پایبندی به همسر از اهمیت بالایی برخوردار است زیرا می تواند باعث افزایش امنیت روانی و اعتماد آنها به یکدیگر گردد.
8) فرزندان: دیده شده در بعضی از اوقات با ورود فرزند به خانواده به نوعی میزان رضایت زناشویی کاهش میابد .این مسئله علل مختلفی دارد که زوجین قبل از فرزند آوری باید تمهیدات لازم را برای جلوگیری از بروز این مشکل بیندیشند.
9 ) امور اقتصادی: در جامعه امروز که مشکلات اقتصادی رشد روز افزونی داشته است یکی از مسایلی که می تواند رضایت از زندگی زناشویی را کاهش دهد همین مشکلات اقتصادی است پس با کمی صبر ،قناعت و کم کردن توقعات می توان بر این مشکل نیز فائق آمد.
10) سن ازدواج: صرف نظر از ایکه چه سنی برای ازدواج مناسب است تحقیقات نشان داده است که هر چه سن ازدواج پایین تر باشد احتمال از هم گسیختگی خانواده بیشتر است پس توجه به این نکته زوجین به بلوغ فکری و جسمی مناسب رای ازدواج رسیده باشند بسیار مهم و حائز اهمیت است. و مهمترین عاملی که می تواند موجب رضایت از زندگی زناشویی و به طبع آن رضایت از زندگی شود توجه به همان معنای عرفانی رضا است. اگر ما به این باور برسیم که آنچه خدا برایمان مقدر نموده بهترین است و راضی باشیم به آنچه که خداوند در سرنوشت ما رقم زده است به نوعی به رضایت در تمام ابعاد زندگی خواهیم رسید. این روش را ما در سیره پیامبر اکرم و ائمه اطهار هم مشاهده می نماییم. پیامبر اکرم بارها از سوی بعضی از همسرانشان مورد آزار و اذیت قرار گرفتند ولی هیچ گاه تصمیم به جدایی از همسرانشان نگرفتند زیرا پیامبر اسلام در رضای الهی ذوب بودند و با همان حسن خلق و روش نیکوبا آنها برخورد نمودند که با سایر همسرانشان رفتار می کردند. و همچنین امام حسن و امام جواد که در کنار کسانی می زیسنتد که باعث شهادت آن حضرات شدند ولی هیچ اعتراضی نسبت به مقدرات خداوند از ایشان دیده نشده است. البته رسیدن به مقامات این جنابان برای ما قابل وصول نیست ولی سرمشق و الگو قرار دادن آنها به بهتر زیستن در زندگی خانوادگی و شخصی ما کمک شایانی می نماید. امام مهربانی ها، امام رضا (ع) در بارهی اهمیت ارتباط خوب با خانواده همسر چنین فرموده اند: در قیامت آن کس به من نزدیک تر است که در دنیا خوش اخلاق و نسبت به خانواده ی خود نیکو خوتر باشد. ( مسند الامام الرضا ، 297/1) صبر و خوش خلقی در خانواده و تحمل سختی ها می تواند زندگی دیگرامان را تضمین کند ، از این فرصت استفاده کنیم.
مرضیه ولی حصاری بخش خانواده ایرانی تبیان موضوع مطلب : پیوندها
لوگو آمار وبلاگ
|