الماسها می درخشند...! با فرزندتان بلوغ را تجربه کنید بررسی نقش والدین در بحران بلوغ نوجوانان نوجوانی، دورهای است که در آن فرد نهتنها از نظر فیزیکی، بلکه از نظر روحی و فکری و ذهنی هم دچار تغییرات اساسی میشود. به همین دلیل است که این دوره، مرحلهای مهم در زندگی هر فرد است که همچون یک انقلاب و دگرگونی بزرگ در بسیاری از خانوادهها بروز میکند. با وجود برخی نظریات منفی درباره نوجوانی، نوجوانان اغلب پرانرژی، فکور و آرمانگرا هستند و علاقه زیادی به حق و عدالت دارند. پس گرچه این دوران میتواند یکدوره مشاجره و اختلاف نظر بین خانواده و فرزند باشد ، اما سالهای نوجوانی زمانی برای کمک به کودک برای رشد و مستقل شدن و تبدیل شدن او به یک جوان سالم و موفق هم هست. همواره این شعار را به عنوان والدین یک نوجوان در نظر داشته باشید که «ما این دوران را با هم سپری میکنیم و با هم از آن خارج میشویم! با هم»!
سرکشی ؛ رفتاری متداول یکی از رفتارهای متداول نوجوانان در این سن و سال، سرکشی است؛ بخصوص در مقابل والدین. اگرچه این یک رفتار متداول بین نوجوانان است، اما تنها نشانه دوران بلوغ نیست و در مورد همه صدق نمیکند. هدف اول در سالهای نوجوانی، کسب استقلال است. برای ایجاد این وضعیت، نوجوانان سعی میکنند از والدینشان فاصله بگیرند؛ بخصوص نوجوانانی که والدینشان به آنها نزدیکترند. نوجوانان معمولا کارهای متفاوتی انجام میدهند که به نظر والدینشان عجیب و غریب است. هرچه نوجوان بالغتر میشود ، تفکرات او منطقیتر میشود. آنها اخلاقیات خاص خود را دنبال میکنند و والدین متوجه میشوند که کودکانشان که تا دیروز به دنبال پیروی از آنها برای جلب رضایتشان بودند، اکنون سعی در دفاع از عقاید و باورهای خود دارند و در مقابل آنها طغیان میکنند. شاید در این شرایط لازم باشد که والدین درباره میزان استقلالی که به فرزندشان میدهند، کمی بیندیشند و از خود بپرسند که آیا والدین کنترلکننده و مستبدی هستند؟ آیا به سخنان فرزندشان گوش میدهند؟ آیا اجازه میدهند که نظرات فرزندشان با نظرات آنها متفاوت باشد؟ در اینجا به نکاتی اشاره میکنیم که باید در دوران نوجوانی فرزندتان به آنها توجه کنید تا فرزندتان این مرحله را راحتتر سپری کند: در این زمینه مطالعه کنید و اطلاعات خود را بالا ببرید کتابهایی در مورد نوجوانان بخوانید. به سالهای نوجوانی خود فکر کنید و سعی کنید به یاد بیاورید که چگونه با مشکلات آن دوران خاص دست و پنجه نرم میکردید. تغییرات روحی و روانی فرزند خود را درک و خود را برای آن آماده کنید. والدینی که از قبل درباره اینگونه تغییرات اطلاعات کسب کردهاند، بهتر میتوانند با آنها کنار بیایند. هر چه بیشتر بدانید، بهتر میتوانید آماده شوید. با فرزند خود به موقع صحبت کنید. در مورد تغییراتی که در دوران بلوغ در بدن آنها صورت میگیرد ، با آنها صحبت کنید و به سوالات آنها تا حد ممکن پاسخ بدهید. شما فرزند خود را بهتر میشناسید و میتوانید کاملا متوجه شوید که چه زمانی برای اینگونه بحثها مناسب است. اگر این بحثها را به تاخیر بیندازید، فرزندتان هنگام این تغییرات، دچار ترس، اضطراب یا حتی تصورات غلط میشود. میتوانید کتابهای مناسب را در این زمینه به او بدهید تا مطالعه کند. حتی میتوانید از دوران بلوغ خود برای فرزندتان تعریف کنید. این کار باعث میشود فرزندتان حس بهتری داشته باشد و دچار ترس و احساس تنهایی نشود. ضرورت درک احساسات خود را به جای فرزندتان بگذارید. سعی کنید احساسات او را درک و به او کمک کنید تا بداند احساساتش در این دوران کاملا طبیعی است. زود از کوره در نروید. بدانید که نوجوان شما با انجام کارهای نامتعارف، سعی در جلب توجه شما دارد؛ مثلا یک روز میخواهد لباسهای عجیب بپوشد . قبل از این که با او به شدت مخالفت کنید، به این نکته فکر کنید که این رفتارها گذراست؛ پس سعی کنید مخالفتهای اصلی خود را در مورد چیزهایی که زندگی او را تباه میکند مثل استفاده از سیگار و موادمخدر نگه دارید و در مورد مسائل جزیی چندان سختگیری نکنید. بسیاری از تغییرات رفتاری در سنین بلوغ متداول است اما اگر خیلی طولانی شد باید گوش به زنگ بود و آن را نشانهای از یک مشکل دانست. انتظارات درست و به جا از فرزندتان داشته باشید. معمولا نوجوانان از توقعات والدینشان گله دارند. اما عموما از توقعات به جای آنها آگاه هستند و سعی میکنند آنها را برآورده کنند.
فرزندتان را آگاه کنید و خودتان هم همواره آگاه و مطلع باشید. سالهای نوجوانی معمولا زمان تجربه است و گاهی این تجربیات باعث رفتارهای پرخطر میشود. سعی نکنید از بحث در مورد مسائلی مثل استفاده از سیگار، مواد مخدر و... دوری کنید، بلکه قبل از این که فرزندتان سعی در تجربه آنها داشته باشد، مساله را برایش باز کنید و دوستانه برایش توضیح دهید تا زمانی که به سمت تجربه یکی از آنها کشیده میشود، بتواند جلوی خود را بگیرد. دوستان فرزندتان را بشناسید و سعی کنید با والدین آنها هم آشنا شوید. دوستی والدین با هم میتواند محیط ایمنی را برای نوجوانان در ارتباطشان ایجاد کند. علایم هشدار را بشناسید. بسیاری از تغییرات رفتاری در سنین بلوغ متداول است اما اگر خیلی طولانی شد، باید گوش به زنگ بود و آن را نشانهای از یک مشکل دانست و حتی برای حل آن باید به متخصص مراجعه کرد. برخی از این نشانهها عبارتند از:زیاد شدن یا کم شدن بیش از حد وزن، مشکلات خواب، تغییرات سریع و جدی در شخصیت، تغییر ناگهانی در دوستان، صحبت در مورد خودکشی حتی به صورت جوک و شوخی، نشانههای استفاده از سیگار یا داروهای مخدر، مخالفت با قوانین موجود و مبارزه با آنها.هر رفتار نامناسب دیگری هم که برای بیش از6 هفته طول بکشد ، میتواند نشانهای از مشکلات زمینهای باشد. شما میتوانید توقع یکی دو درجه تغییر در فرزندتان را داشته باشید ، اما اگر فرزند شما که همیشه شاگرد اول بوده ناگهان نمره تک بگیرد، این موضوع نگرانکننده است و باید گوش به زنگ باشید. میتوانید در این مواقع از پزشک، روانپزشک یا یک مشاور کمک بگیرید. نظارت هوشمندانه به استقلال فرزندتان احترام بگذارید. برخی والدین فکر میکنند که هر کاری فرزندشان میکند باید از آن مطلع شوند، اما برای این که فرزندتان به یک جوان خوب و سالم تبدیل شود، باید تا حدودی به او آزادی و استقلال بدهید. اگر نشانههای هشداردهنده را در او دیدید، آن گاه میتوانید به خلوت او وارد شوید و مشکل او را رفع کنید. اتاق فرزندتان یا مکالمات تلفنی او باید خصوصی باشد. نباید توقع داشته باشید که شما را از همه افکار و کارهایش آگاه کند. البته باید بدانید که او چه میکند و با چه کسی بیرون میرود و کجا میرود، اما لزومی به دانستن تمام جزییات نیست.
محدودیت معقولانه همواره از آنچه فرزندتان میبیند و میخواند آگاه باشید. از سایتهای اینترنتی، کتابها، مجلات و برنامههایی که تماشا میکند آگاه باشید. حتی میتوانید برای او در استفاده از تلویزیون و کامپیوتر محدودیت زمانی قائل شوید. سعی کنید بفهمید که او از برنامههای تلویزیونی چه چیزی یاد میگیرد و در اینترنت با چه کسانی ارتباط دارد. قوانین مناسب وضع کنید.مثلا زمان خواب مناسب برای یک نوجوان نباید مثل یک کودک باشد. برای مثال اگر او در زمان کودکی ساعت 10 شب میخوابید، اکنون 30/10 را ساعت مناسب خواب او قرار دهید. او را مجبور نکنید که همواره همراه شما به همه جا بیاید. گاهی او را تنها بگذارید و به یاد بیاورید که خودتان هم در دوران بلوغ تان دوست داشتید گاهی تنها باشید و با خانواده همه جا نمیرفتید! بالاخره فرزند شما باید مراحل بلوغ و نوجوانی را طی کند و پس از آن تبدیل به نوجوانی مستقل و مسوولیتپذیر شود. پس همواره این شعار را به عنوان والدین یک نوجوان در نظر داشته باشید که «ما این دوران را با هم سپری میکنیم و با هم از آن خارج میشویم! با هم»! فرزند خود را درک کنید. به او کمک کنید تا این دوران را با موفقیت پشتسر بگذارد.
منبع :روزنامه جام جم - با تغییر تنظیم برای تبیان :داوودی موضوع مطلب : فوت و فن ارتباط با نوجوانهمه شما با ویژگی های دوره بلوغ و تغییرات نسبی که در این سنین رخ می دهد مواجه بوده و یا آشنایی دارید. نوسان خلق، تحریک پذیری، عواطف افراطی، طفره رفتن، عصبانیت و رفتار نسنجیده و ... از جمله این خصوصیات است. مهمترین ویژگی دوران جوانی، تغییر نگرش درباره آزادیهاست. در این دوران جوانان بیشتر درباره ناکافی بودن آزادیهای فردی بحث میکنند و آن را عمدهترین دلیل بیعدالتی میدانند. احتمالا شما هم با این جملات جوانان آشنا هستید: «چرا باید این کار را بکنم؟»، «چرا نباید این کار را بکنم؟» احتمالا پس از گفتن این جملات هم نزاعها و درگیریهای بسیاری را شاهد بودهاید. در سنین نوجوانی و جوانی واژه «باید» را به طور مکرر از زبان آنها میشنویم زیرا برای آنان ارضای فوری خواستهها از هر چیز دیگری مهمتر است. در این دوران سنی، جوانان از جملات زیر استفاده میکنند: «باید بروم»، «اگر اجازه ندهید، بدبخت میشوم»، «این از هر کاری مهمتر است». در این سن اگر با تقاضای جوانتان مخالفت کنید یا آن را به تعویق بیندازید، در واقع آزادیهای لازم او را به خطر انداختهاید. بنابراین باید چه کار کنیم؟ در سنین نوجوانی و جوانی واژه «باید» را به طور مکرر از زبان آنها میشنویم زیرا برای آنان ارضای فوری خواستهها از هر چیز دیگری مهمتر است.
طفره رفتن، عصبانیت و رفتار نسنجیده از شایعترین مشکلات دوران جوانی است که والدین باید در این خصوص مهارتهایی را آموزش ببیند. طفره رفتن به جوان و نوجوان امکان اجتناب از شنیدن حرفهای دیگران را میدهد و به این ترتیب، او میتواند از شنیدن و پاسخ دادن به نکات مهم حرفهای والدین که ممکن است در راه آزادیهای او مطرح شود، طفره رود. در ظاهر، جوان به این نتیجه رسیده است که اگر والدین نتوانند با من ارتباط برقرار کنند، توان کنترل من را ندارند. یا اینکه برای آزاد بودن باید از بحث کردن با والدین درباره کارهای خودم خودداری کنم.
جوانان برای جلوگیری از ارتباط با والدین از شیوههای رایجی استفاده میکنند که همگی آنها برای حفاظت از خود است. برخی از آنان تظاهر به عصبانیت میکنند. برای مثال، میگویند «الان نه، نمیبینید حالم خوب نیست؟» یا اینکه تظاهر میکنند که کار دارند. برای مثال، میگویند «الان نه، نمیبینید کارهای خیلی مهم دیگری دارم؟»
همچنین برخی از جوانان از شیوه در دسترس نبودن استفاده میکنند و میگویند «الان نه، باید بروم وگرنه دیر میرسم» و دست آخر برخی از آنان شیوه وعده دادن را به کار میبرند و میگویند «الان نه، وقتی برگشتم، دربارهاش صحبت میکنیم.» اما هدف اصلی جوانان از این طفره رفتنها، کسب آزادی مورد نظر است تا با صحبت نکردن، خواستهها و نیازهای مبرم درونی خود را سیراب کنند، بنابراین والدین باید بدانند که اغلب بدترین مواقع در ظاهر، زمانی مناسب برای صحبت کردن به شمار میرود که باید آن را غنیمت شمرد.
عصبانیت به فرزندتان کمک میکند تا با از کوره در رفتن به هنگام نزاع با والدین، کنترل شرایط را به دست گیرد و آنها را وادار کند تا بر سر آزادیهای مورد مخالفت خود، توافق کنند. برخی از نوجوانان و جوانان هم به جای رعایت اصل امنیت در دعواهای خانگی ممکن است به تهدید و درگیریهای جسمی یا کلامی روی آورند تا با صدمه زدن به دیگران به هر قیمتی که شده برنده شوند. نوجوانی دورانی است که در آن هیجانات و احساسات بسیار غلبه کرده و عرصه را بر منطق و حلاجی های ذهنی تنگ می کند به همین دلیل گاه با واقعیت هایی روبرو می شوید که از نظر شما قابل وصول اما از دید اطرافیان شما ناممکن بوده و یا مصلحت آمیز نمی باشد. هدف اصلی آنها از عصبانیت این است که با افزایش دعواها، والدین بحثی را که مورد نظرشان است مطرح نکنند. در این شرایط والدین باید از خود سرسختی نشان دهند. آنها باید هر موضوعی را که لازم باشد با وجود توافق یا مخالفت فرزندشان، مطرح کرده و اصرار ورزند که ارتباط به شیوهای ایمن و محترمانه میان طرفین برقرار شود. و دست آخر والدین در مواجهه با رفتار نسنجیده و غریزی جوانان میتوانند به فرزندشان گوشزد کنند که رفتار غریزی او موجب آزادی واقعی نمیشود زیرا پیامدهای آن اغلب در مقایسه با آیندهنگری از بین رفته، بسیار وخیمتر است.
دوستان عزیز نوجوان! نوجوانی دورانی است که در آن هیجانات و احساسات بسیار غلبه کرده و عرصه را بر منطق و حلاجی های ذهنی تنگ می کند به همین دلیل گاه با واقعیت هایی روبرو می شوید که از نظر شما قابل وصول اما از دید اطرافیان شما ناممکن بوده و یا مصلحت آمیز نمی باشد. لذا در این مواقع سعی نکنید با واکنش هایی نا معقول تحقق خواسته هایتان را فراهم کنید بلکه بهتر است با مهیا کردن زمینه گفت و شنود، هم صحبت کرده و هم شنوای حرف های یک شخص با تجربه مثل والدینتان باشید. همچنین در نظر داشته باشید که قرار نیست همیشه در این صحبت ها شما طرف مقابل را قانع نمایید بلکه گاه باید بپذیرید که مصلحت اندیشی آنان به خیر و صلاح شما در حال و آینده است. چرا که آنان با مشاهده پیچ و خم مسیر زندگی قادر به درک عاقبت کار و جزئیات بیشتری هستند .
ندای مشاور، با تغییر و اضافات تنظیم برای تبیان: کهتری موضوع مطلب : تعطیلات بدون بد اخلاقی همسر
اگر زن شما بد اخلاق است کمک کنید تا در این تعطیلات که بیشتر باهم هستید ، کمی تغییر رویه داده و اوقات هر دوی تان زیباتر شود.
با شنیدن عنوان همسر بد اخلاق اولین موردی که به ذهن مبادرت می کند مرد بد اخلاقی است که همسرش را با کج خلقی هایش مورد آزار قرار می دهد. درست است که زنان نسبت به مردان دارای خلق و خویی نرم و آرام تر هستند ولی این مورد شامل تمام زنان نمی شود چه بسا مردانی که گرفتار زندگی با زنان بد اخلاق هستند و به دلایلی ناچار به ادامه آن زندگی .
در زمانهایی که همسرتان آرام و بدون ناملایمات ذهنی است با او در یک فضای صمیمی گفتگو کنید و بگذارید مشکلاتش را برای شما بازگو کند اگر مسئله باب میلتان نبود در لحظه پاسخ او را ندهید و شنونده خوبی باشید
توصیه هایی به مردان برای خارج شدن از جهنم بد اخلاقی های همسرشان:
مرضیه ولی حصاری بخش خانواده ایرانی تبیان موضوع مطلب : چگونگی گفتگو پیرامون بلوغ با دخترانهنگامی که سخن از بلوغ به میان می آید توجه ما بیشتر به غرایز جنسی، تغییرات فیزیولوژیکی و .. معطوف می گردد که نشانگر آغاز زندگی جنسی، امکان بارورسازی و بارور شدن است. از میان این تغییرات، می توان از ازدیاد سرعت رشد، پیدایش صفات ثانوی جنسی و به طور کلی دگرگونی در شکل ظاهری بدن نام برد و ... در طول زندگی یک فرد وقایعی رخ می دهد که از اهمیت خاصی برخوردار است و به عنوان نقطه عطفی در زندگی آنها یاد می شود. بلوغ یکی از این وقایع است. بلوغ دوره ای ما بین کودکی و بزرگسالی است که در این دوره تغییرات دینامیک در مغز و غدد بدن، باعث تغییرات جسمانی، روانی و رفتاری در فرد می شود. هنگامی که سخن از بلوغ به میان می آید توجه ما بیشتر به غرایز جنسی، تغییرات فیزیولوژیکی و .. معطوف می گردد که نشانگر آغاز زندگی جنسی، امکان بارورسازی و بارور شدن است. از میان این تغییرات، می توان از ازدیاد سرعت رشد، پیدایش صفات ثانوی جنسی و به طور کلی دگرگونی در شکل ظاهری بدن نام برد. افزون بر آنچه گفته شد بلوغ تصاویر دیگری را نیز در ذهن مجسم می کند که گویای تغییراتی است که در این دوره امکان وجود می یابند. مهارتهایی که نوجوان باید در این دوره در آنها تسلط یابد به قدری دشوار است و انتخابهایی که با آنها مواجه می شود به قدری متنوع است که بسیاری از مشکلات روانی، بیماریهای عفونی، ازدواجهای ناموفق و در نهایت مشکلات عدیده جسمی و روحی، ریشه در این دوران دارد. در سراسر جهان، تکالیف اساسی این دوره بسیار مشابهند. نوجوان باید بدن خود را بپذیرد، شیوه های تفکر بالغ را فراگیرد، استقلال عاطفی و مالی کسب کند، روشهای پخته تر برقراری رابطه با همسالان هر دو جنس را بیاموزد و هویت مستقل تشکیل دهد. بلوغ مرحله ای بحرانی است که در گذر از این دوره ، زیربنای زندگی بزرگسالی فرد پیریزی می شود. در همه مناطق جهان با در نظر گرفتن شرایط طبیعی و اجتماعی، دختران زودتر به بلوغ طبیعی می رسند لذا بین دختران و پسران در آغاز بلوغ تفاوت جشم گیری به چشم می خورد. شناخت تغییرات جنسی، روحی و اجتماعی این برهه حساس از زندگی دختران حایز اهمیت است. انتخابهایی که نوجوان در این دوران با آنها مواجه می شود به قدری متنوع است که بسیاری از مشکلات روانی، ازدواجهای ناموفق و در نهایت مشکلات عدیده جسمی و روحی، ریشه در این دوران دارد از آنجا که بهداشت بلوغ دختران نه تنها برای آنها و خانواده، بلکه برای کل جامعه و نسل آینده ضروری می باشد بنابراین برای پیشگیری از مشکلات بلوغ و تامین سلامت و آینده دختران به عنوان مادران فردا باید نیازهای این سن حیاتی و بحرانی را شناخته و خدمات ویژه ای را برای آنان در خانواده و جامعه تدارک دید. بچه ها خیلی زود بزرگ می شوند و صدالبته شما به عنوان والدین دوست دارید بهترین ها را به آنها بدهید و تصمیمات درستی در مورد آنها اتخاذ کنید. اما گاهی اوقات این تصمیم گیری بسیار دشوار است. به نظر می رسد که ناگهان دختر کوچولوی عزیز ما که با عروسکهایش بازی می کرده ناگهان امروز دختر خانم بزرگی شده که با تغییرات بسیاری مواجه شده است. گویی او به مرور به زنها شباهت بیشتری پیدا می کند و این تغییرات کاملا در ظاهرش هویدا است. آیا این تغییرات ناگهانی، همان بلوغ است؟ بله اینها همان علایم بلوغ است که موجب رسش جنسی و جسمی دختران شده و مسلما دختران را بیش از پیش نیازمند والدین به خصوص مادر می کند.
در ادامه این یادداشت پیشنهاداتی به شما مادران عزیز می دهیم تا بتوانید بهتر با دختر در آستانه بلوغ تان گفتگو کرده و رابطه ای دوستانه داشته باشید: *زمانهایی را برای گفتگوی خصوصی و محرمانه با دخترتان ترتیب دهید. مراقب باشید که در زمان مذکور آشفته و یا عصبی نبوده و عجله برای انجام کاری نداشته باشید تا هر دوتان در کنار هم احساس آرامش کنید. حول و حوش ساعت نهار و یا زمان عصر، فرصت خوبی برای این گفتگو است. *سعی کنید اطلاعات درست و منطقی در مورد بلوغ به دخترتان ارایه دهید. به او اطمینان دهید که هیچ اتفاق غیر منطقی و یا خارق العاده ای برای وی نیفتاده است. در ابتدای گفتگو امکان دارد که دخترتان بیمناک باشد بنابراین برای وی توضیح دهید که این یک گفتگوی کاملا دخترانه است و دلیل ندارد که دخترتان بخواهد تغییرات بدنی، احساسات و هراسهایش را از شما پنهان کرده و یا کتمان کند. سعی کنید در هنگام گفتگو از پرسشهای باز(به جای پرسشهای بسته) استفاده کنید تا این امکان فراهم شود که گفتگوی شما و دخترتان ادامه دار شده و نشاط و طراوت خود را حفظ کند. *با دخترتان همدلی کنید و تجاربی را که خودتان در هنگام بلوغ تان پشت سر گذاشته اید با وی در میان بگذارید. برای وی علت تغییر و تحولات جسمانی و مکانیزم فیزیولوژیک آن را توضیح دهید تا متوجه شود که با اتفاقی خاص مواجه نیست.
برای مثال برای وی شرح دهید که: برای پیشگیری از مشکلات بلوغ و تامین سلامت و آینده دختران به عنوان مادران فردا باید نیازهای این سن حیاتی و بحرانی را شناخته و خدمات ویژه ای را برای آنان در خانواده و جامعه تدارک دید
ارایه این توضیحات کلی برای روشن تر شدن ذهن دخترتان در زمینه بلوغ کمک زیادی می کند
*پس از اینکه این کتابها را در اختیار وی قرار داده و آنها رامطالعه کرد، در مورد مباحث مختلف آن با هم به بحث و گفتگو بپردازید. بررسی کنید و ببینید مباحث مختلف را متوجه شده یا از کدام قسمت کتاب خوشش آمده و کدام قسمت کتاب را نمی پسندد و ... .
*بعد از اینکه مطالعه کتاب(هر دو تان) به اتمام رساندید و در مورد آن به بحث و گفتگوی لازم را انجام دادید باید بدانید که کار همین جا به پایان نرسیده است. آغاز بلوغ مصادف با شروع تغییر و تحولات طولانی مدت(چه از لحاظ روحی و چه جسمی) برای دختر نوجوانتان است لذا توجه و مراقبت پیوسته شما از وی بسیار مهم و تاثیر گذار خواهد بود.
مریم عطاریان بخش خانواده ایرانی تبیان موضوع مطلب : اولین قدم برای خطرناک شدن امتناع از مدرسه یک مسئله جدی سلامت روانی و جسمانی برای بسیاری از کودکان و نوجوانان است. غیبت از مدرسه یک عامل خطر برای بروز رفتارهای پرخطر در نوجوانان، خشونت، سوء مصرف مواد و... است. اگر غیبتهای غیرقابل توجیه به صورت مزمن ادامه یابد ممکن است به باز ماندن کودک یا نوجوان از تحصیل و پیامدهای ناشی از آن نظیر محرومیتهای اقتصادی مشکلات شغلی و اجتماعی و روانپزشکی در بزرگسالی منجر شود. رفتار امتناع از مدرسه طبق تعریف عبارت است از امتناع کودک از حضور در مدرسه و یا مشکل برای ماندن در محیط مدرسه برای تمام روز یا قسمتی از روز. این تعریف موارد زیر را در بر میگیرد: کودکانی که به طور کامل از مدرسه غیبت میکنند. آنها که ابتدا در مدرسه حضور می یابند اما سپس در طول ساعات مدرسه، آن را ترک میکنند. آنها که با مشکلات رفتاری نظیر بدخلقیهای صبحگاهی یا مشکلات روانیـ جسمانی در مدرسه حضور مییابند. آنها که استرس نامعمولی را در طول ساعات مدرسه نشان میدهند و به مراقبان خود التماس میکنند که مدرسه را ترک کنند و در خانه بمانند. بین امتناع از مدرسه به دلیل ترس و اضطراب و فرار از مدرسه باید تمایز قائل شویم. فرار از مدرسه (یا مدرسه گریزی) به موارد زیر اشاره دارد: غیبتهای غیرقانونی و پنهانی از مدرسه بدون اطلاع والدین؛ غیبتهای مرتبط با مشکلات تحصیلی؛ غیبتهای مرتبط با شرایط اجتماعی نظیر فقر و بیخانمانی. برای امتناع از مدرسه دلایل مختلفی در مطالعات مختلف ذکر شده است که هر کدام به تنهایی و یا در کنار یکدیگر میتواند علت امتناع از مدرسه در کودک باشد. احتمالاً یک آمادگی ژنتیکی برای رشد مشکلات هیجانی و اضطراب شامل امتناع از مدرسه وجود دارد. اگر پدر یا مادر کودک دچار مشکلات اضطراب باشند، کودک به احتمال بیشتری به مشکلات اضطرابی مبتلا خواهد شد. امتناع از مدرسه رفتن به مدرسه و مشکلات حضور در مدرسه ممکن است ناشی از یک بیماری روانپزشکی باشد. این بیماریها عبارتند: 1. اضطراب جدایی – 2 . افسردگی . 3. بی اعتنایی مقابلهای - 4. اختلال سلوک- 5. سایر اختلالات اگر کودک در مدرسه احساس امنیت نداشته باشد، از ارزش و احترام برخوردار نباشد، مورد آزار و اذیت دیگر شاگردان یا پرسنل مدرسه قرار گیرد، احتمال عدم حضور در مدرسه بیشتر میشود. برخی کودکان اجتناب کننده از مدرسه نگرش های پایینی درباره مهارتهای خود برای مقابله و کنار آمدن با مسائل و مشکلات دارند. این کودکان وقتی در موقعیتهای مبهم یا تهدید کننده (مثل محیط مدرسه، پرسش کلاسی، فعالیتهای خاص در مدرسه و... قرار میگیرند دچار اضطراب میشوند. نحوه برقراری پیوند کودک با مدرسه نیز میتواند در شروع امتناع از مدرسه نقش داشته باشد. منظور از پیوند کودک با مدرسه، احساس نزدیکی دانشآموز نسبت به مدرسه و احساس رضایت وی از تأمین نیازهای تحصیلی، اجتماعی، و... میباشد. عوامل مربوط به پیوند کودک با مدرسه عبارتند از: اداره مثبت کلاس درس، شرکت در فعالیتهای فوق برنامه و قبول نظم و مقررات مدرسه. اگر کودک در مدرسه احساس امنیت نداشته باشد، از ارزش و احترام برخوردار نباشد، مورد آزار و اذیت دیگر شاگردان یا پرسنل مدرسه قرار گیرد، احتمال عدم حضور در مدرسه بیشتر میشود. صرف نظر از علتهای نخستین امتناع از مدرسه، کاهش اضطراب کودک از طرق های ذیل میتواند در نقش یک پاداش یا تقویت کننده مثبت (عاملی که باعث افزایش یک رفتار میشود) عمل کند و باعث تداوم مشکلات کودک در زمینه امتناع از مدرسه گردد. 1. زمانی که کودک از رفتن به مدرسه امتناع میکند، در واقع از عواملی که مربوط به مدرسه است و باعث ایجاد اضطراب در کودک میشود اجتناب و دوری میکند. این مسئله امتناع را تشدید میکند. 2. وقتی کودک به مدرسه نمیرود در واقع از موقعیتهای اجتماعی ناراحت کننده و ارزیابی کننده در مدرسه هم دور میشوند. مثلاً کودکان یا نوجوانانی که خجالتی هستند و در همکاری و ارتباط با همسالان و یا اشخاص دیگر در مدرسه مشکل دارند و یا مشکلاتی در زمینههای امتحان، پرسش شفاهی، کنفرانسهای شفاهی در مقابل دانش آموزان دیگر، عملکردهای ورزشی و... دارند. دراین دسته جای میگیرند. این کودکان یا نوجوانان ممکن است احساس طرد شدن از همسالان بکند. 3. مورد پاداش دهنده دیگر در کودکان امتناع کننده از مدرسه عبارت است از کسب توجه از اشخاص مهم بخصوص والدین. در این مورد، مدرسه به خودی خود، نامطلوب نیست اما کودک ترجیح میدهد تا در خانه یا محل کار والدین بماند. این کودکان ممکن است رفتارهایی مثل بدخلقی، شکایتهای جسمانی اغراق شده و فرار از مدرسه را نشان دهند. ممکن است آنها دچار بیماری اضطراب جدایی یا لجبازی مقابلهای نیز باشند. 4. چهارمین تقویتکننده (عامل پاداش دهنده مطلوب) عبارت از این است که کودک یا نوجوان از مدرسه امتناع میکند تا فعالیتهای جذاب تر خارج از مدرسه نظیر تماشای تلویزیون، بازی کامپیوتری، وقت گذراندن با دوستان یا رفتن به مهمانی و... را انجام دهد. برخی کودکان اجتناب کننده از مدرسه نگرش های پایینی درباره مهارتهای خود برای مقابله و کنار آمدن با مسائل و مشکلات دارند. این کودکان وقتی در موقعیتهای مبهم یا تهدید کننده (مثل محیط مدرسه، پرسش کلاسی، فعالیتهای خاص در مدرسه و... قرار میگیرند دچار اضطراب میشوند.
پیش از پرداختن به مشکل، باید اطلاعات جامعی درباره کودک و رفتار امتناع از مدرسه به دست آید. لازم است که روزها یا دورههای زمانی که کودک خارج از مدرسه است اندازهگیری و ثبت شود. والدین گزارشی از مشکلات مربوط به آماده شدن برای مدرسه و حضور مداوم کودک در مدرسه بدهند. مصاحبهای با کودک درباره نگرانی و تواناییهایش ترتیب داده شود. بیماریهای روانپزشکی مرتبط با امتناع از مدرسه با مصاحبه دقیق شناسایی شود (اگر بیماری روانپزشکی داشته باشد جهت ارزیابی و درمان ارجاع شود). بدرفتاریهای کودک در خانه و مدرسه ثبت شود. با وجود اطلاعات بالا میتوان تصمیمگیری بهتری در مورد نحوه برخورد با مشکل این کودکان و نوجوانان اتخاذ نمود. توصیههائی برای والدین والدین باید بعد از یک فعالیت لذت بخش، ساعات محدودی را با کودک در مدرسه حضور یابند. کودک را به ازای هر بار بیشتر ماندن در مدرسه تشویق کنید. میتوانید برای وی جوایزی کوچک و متناسب برای رفتار آماده شدن به موقع، عدم گریه و قشقرق در هنگام رفتن به مدرسه، حضور در مدرسه بدون گریه و بی قراری حضور در کلاس بدون گریه، ماندن تمام روز در مدرسه بدون ناراحتی تهیه کنید. کودک را بوسیله سرزنش، تحقیر، تنبیه بدنی مجبور به حضور در مدرسه نکنید. در فرستادن کودک به مدرسه آرام و با ثبات باشید. از بحثهای طولانی و گیج کننده با کودک بپرهیزید. در مورد فرستادن کودک به مدرسه، تردید و دودلی به خود راه ندهید. کودک را در ساعات مدرسه به نزد پزشک نبرید. اگر کودک به هر دلیلی در خانه ماند، وی را از فعالیتهای سرگرم کننده نظیر بازی، تماشای تلویزیون و... محروم کنید. بهتر است کودک در جایی خارج از خانه که چندان مورد علاقه اش نیست بماند تا برای ماندن در خانه تشویق نشود. و یا سعی کنید او را در رختخواب نگه دارید. به او بگویید که بیمار است و باید استراحت کند. مواردی که کودک از طرد شدن توسط سایر بچهها در مدرسه ترس دارد از طریق بازی نقش مهارتهای دوستیابی را با او تمرین کنید. در فعالیتهای مربوط به مدرسه کودک نظیر اولیا و مربیان و ... شرکت کنید. کودک خود را با سایرین مقایسه نکنید. مسئولیتهای سادهای که توانائی انجام آن را دارد در مدرسه به آنها واگذار شود.
دکتر جواد محمودی قرائی انجمن روانپزشکی کودک و نوجوان تنظیم برای تبیان: کهتری موضوع مطلب : پیوندها
لوگو آمار وبلاگ
|