سفارش تبلیغ
صبا ویژن
الماسها می درخشند...!
صفحه نخست        عناوین مطالب          نقشه سایت              ATOM            طراح قالب
گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من

پاسخ به مهم‎ترین شبهات وهابیون درباره فاطمیه و شهادت حضرت زهرا(س) از آقای حسینی قزوینی

شبهه اول ؛ شأن صدور حدیث "فاطمة بضعة منی"
وهابی ها شبهه ای ساخته اند مبنی بر اینکه حدیث "فاطمة بضعة منی" در مذمت حضرت علی(ع) از پیامبر صادر نقل شده است!
در کتاب "صحیح بخاری" حدیث 3110 آمده است که پیامبر(ص) فرمودند: «فاطمة بضعة منی» یعنی: «فاطمه پاره تن من است». سپس به نقل از «مسور بن مخرمه» حدیثی جعلی نوشته است که: علی(ع) می‎خواست «جُوِیریه» دختر ابوجهل را خواستگاری کند و به اصطلاع عامیانه بر سر حضرت زهرا(س) هوو بیاورد که پیامبر(ص) این سخن را فرموده ‎اند و منظورشان این بود که: یا علی اگر بخواهی با دختر ابوجهل ازدواج کنی باید دختر مرا طلاق بدهی!!!
اما پاسخ این شبهه:
اولاً) طبق شهادت علمای رجال ـ مثل «ابن حجر» در جلد 6 کتاب "العصابة" ، ص 94 ـ «مسور بن مخرمه» در سال دوم هجرت تازه به دنیا آمده بود. بنابراین ـ همانگونه که «ابوعلم» از علمای بزرگ دانشگاه الازهر نیز در ص 170 کتاب "فاطمة الزهراء" نوشته است ـ روایت جعلی خواستگاری علی(ع) از جویریه در سال دوم هجرت بوده است. پس در آن زمان یا «مسور» متولد نشده بود یا در قنداق بوده است!
ثانیاً) «جُوِیریة» تا سال هشتم هجرت کافر بود و ازدواج با کافر حرام است.
ثالثاً) این دختر تا زمان حیات پیامبر(ص) ـ سال دهم هجرت ـ اصلا به مدینه نیامد تا این اتفاقات رخ دهد.

شبهه دوم ؛ افسانه بودن شهادت حضرت فاطمه زهرا(س)
علمای وهابی جدیداً سخن مضحکی بر زبان می‏ آورند که :شهادت حضرت زهرا(س) از سال 1374 شمسی به تقویم ها اضافه شده است و تا قبل از آن این مسأله وجود نداشته است.
اما پاسخ این شبهه:
اولاً) «ابن تیمیه» رهبر وهابی‎ها ـ یا بهتر است بگوییم خدا و پیغمبر وهابی‎ها(!) ـ در کتاب جلد 4 کتاب "منهاج السنة" ص 220 نوشته است که: "کبس بیت فاطمه(س)" یعنی: «عوامل خلیفه وقت به زور وارد خانه فاطمه(س) شدند».
ثانیاً) «جوینی» استاد «ذهبی»، در کتاب "فرائد السمطین" آورده است که پیامبر(ص) فرموداند: بعد از من می‎بینم که دخترم "مغمومة مغصوبة مقتولة" خواهد شد.
ثالثاً) «مرحوم کلینی» از امام صادق(ع) روایت کرده است که فرمود: مادرمان فاطمه زهرا(س) شهیده است.
رابعاً) «شهرستانی» در جلد اول کتاب "الملل والنحل" ص 67 از «نظّام» نقل می کند که خلیفه دوم با لگد به شکم حضرت زهرا(س) زد و جنین او را سقط کرد.
خامساً) موضوع بالا را «ابن حجر» در "میزان الاعتدال" و "لسان المیزان" نیز نوشته است.

شبهه سوم ؛ چرا علی(ع) در منزل را باز نکرد؟
شبهه دیگری مطرح می کنند مبنی بر اینکه: اگر حضرت علی(ع) در خانه حاضر بود چرا حضرت زهرا(س) در منزل را باز کرد تا آن حادثه اتفاق افتد در حالی که باز کردن در توسط زن در صورت حاضر بودن مرد در منزل، خلاف غیرت مردان خصوصا مردان عرب است.
پاسخ:
اولاً) «ابن عساکر» در جلد 42 کتاب "تاریخ دمشق" ص 470 آورده است که: پیامبر(ص) در خانه نشسته بود که در زدند و ایشان به ام سلمه گفتند: «یا ام السلمه قومی فافتحی له» یعنی: «ای ام سلمه! برخیز و در را باز کن».
ثانیاً) در جلد 44 همین کتاب صفحه 35 آمده است که: عمر بن خطاب آمد و دق الباب کرد، پیغمبر خانه بود ولی به حضرت خدیجه(س) فرمود: «افتحی یا خدیجة» یعنی: «ای خدیجه در را باز کن».
ثالثاً) در جلد اول کتاب "احتجاج طبرسی" ص 292 آمده است که: روزی پیامبر(ص) در خانه نشسته بودند که امیرالمؤمنین علی(ع) در زدند و پیامبر(ص) به عایشه فرمود که: «افتحی له الباب» یعنی: «در را برای او (علی) باز کن». حال آیا علمای وهابی غیرتمندتر از پیامبرند؟!
رابعاً) طبق آنچه ابن تیمیه در کتاب "منهاج السنة" نوشته است، کسی در منزل را باز نکرد؛ بلکه مهاجمان به زور وارد خانه حضرت(س) شدند.
خامساً) قرآن کریم در آیه 27 سوره نور می‎فرماید: "یا ایها الذین آمنوا لا تدخلوا بیوتا غیر بیوتکم حتی تستانسوا" یعنی بدون اجازه به خانه کسی وارد نشوید". و در جای دیگر می‎فرماید: "یا ایها الذین آمنوا لاتدخلوا بیوت النبی الا ان یؤذن لکم". از سوی دیگر «سیوطی» در جلد 5 کتاب "الدر المنثور" ص 50 نوشته است که: "خانه زهرا خانه نبوت است". بنابراین حضرت زهرا(ع) و مولا علی(ع) بر این باور بودند که مهاجمان حریم خانه نبوت و لااقل حرمت خانه مؤمنان را حفظ می‎کنند نه اینکه بی توجه به دستور خدا و رسول، در خانه اهل‎بیت پیامبر را آتش زده و به زور وارد خانه می‎شوند.

شبهه چهارم ؛ اصلاً خانه های مدینه در نداشتند؟!
شبهه دیگری مطرح می کنند که: اصلاً خانه‎های آن زمان مدینه در نداشتند و فقط یک پرده یا حصیر در منزل بود! آنها این شبهه را طرح کردند تا جریان پشت در ماندن حضرت زهرا(س) تکذیب شود.
اما پاسخ:
اولاً) قرآن کریم در سوره نور می‎فرماید: «ولا عَلَی أَنفُسِکُمْ أَن تَأْکُلُوا مِن بُیُوتِکُم أَو بُیُوتِ آبَائِکُم أَو بُیُوتِ أُمَّهَاتِکُم أَو بُیُوتِ إِخوَانِکُم أَوْ بُیُوتِ أَخَوَاتِکُم أَو بُیُوتِ أَعمامِکُم أَوْ بُیُوتِ عَمَّاتِکُم أَوْ بُیُوتِ أَخوالِکُم أَوْ بُیُوتِ خَالاتِکُمْ أَوْمَا مَلَکتُم مَّفَاتِحَهُ أَو صَدِیقِکُم لَیسَ عَلَیْکُم جُنَاحٌ أَن تَأْکُلُوا جَمِیعًا أَوْ أَشْتَاتًا» یعنی «شما در بعضی خانه ها ـ مانند خانه عمو، دایی، عمه، خاله و همچنین کسانی که مفتاح و کلید منزل خود را به شما می‎دهند ـ می توانید بدون اجازه غذا بخورید». حال اگر خانه، در و قفل نداشته باشد کلید معنا دارد؟ آیا روی حصیر و پرده کلید می‎زدند؟ یا اینکه نعوذ بالله قرآن در این موضوع اشتباه کرده است؟! باید گفت که طراحان این شبهات متاسفانه با قرآن هم آشنا نیستند.
ثانیاً) در کتاب "صحیح مسلم" ـ که معتبرترین کتاب اهل سنت پس از قرآن است ـ در جلد 6 صفحه 105 حدیث 5136 آمده است که پیغمبر اکرم(ص) دستور داده بودند که: «شب‎ها درها را ببندید». آیا حصیر و پرده را می‎بندند؟! آیا به پرده می گویند در؟!
ثالثاً) «بخاری» در جلد اول کتاب "الادب المفرد" صفحه 272 نوشته است که: «روای می گوید سوال کردم که: درِ خانه عایشه دو لنگه بوده یا یک لنگه؟ و از چه جنسی بود؟ پاسخ می‎گیرد که: یک لنگه و از جنس چوب درخت ساج بوده است». حال چطور خانه عایشه در داشته آن هم از نوع درخت ساج؛ ولی خانه حضرت زهرا(س) که دختر پیغمبر و با آن همه اوصاف بوده در نداشته است؟!

بن بست وهابیت در موضوع شهادت حضرت زهرا(س)
مناظره ‎ای در "دبی" امارات با یکی از شیوخ بزرگ وهابی داشتم. صحیح بخاری را به وی نشان دادم و پرسیدم این روایت را قبول دارید که پیامبر(ص) فرموده فاطمه(س) پاره تن من است و هرکس او را بیازارد مرا آزرده؟ پاسخ داد قبول دارم. گفتم این را نیز قبول داری که فاطمه(س) از شیخین غضبناک شد؟ گفت: نه این دروغ است و شیعه ها آن را درست کرده اند. کتاب صحیح بخاری را باز کردم و این حدیث را به او نشان دادم. نوشته پشت جلد کتاب را نگاه کرد و گفت: این کتاب در بیروت چاپ شده و من آن را قبول ندارم، کتابی بیاور که در عربستان سعودی چاپ شده باشد! گفتم: چاپخانه این کتاب، شیعی نیست. ضمنا در لبنان اکثراً غیرشیعه هستند و اگر روایتی در کتابشان حتی جابجا شود، چاپخانه را به آتش می ‎کشند چه برسد به اینکه روایتی به دروغ چاپ شود!
سپس روایاتی از کتب «شهرستانی» و «ابن قتیبه دینوری» مبنی بر شهادت حضرت زهرا(س) به او نشان دادم. پس از اینکه این روایات را از کتاب خودشان برایش خواندم سرش را پایین انداخت و گفت: من فردا شب جواب را برایت می ‎آورم.
شب بعد هرچه منتظر ماندم نیامد. به منزل میزبانش تماس گرفتم که: چرا شیخ برای ادامه مناظره نیامد؟ میزبانش گفت: شیخ وهابی نامه‎ ای بلند بالا به یکی از علمای بزرگ عربستان سعودی نوشت و گفت: «در مناظره ای در مورد حضرت زهرا(س) به بن بست خوردم و تمامی مستندات ظاهراً صحیح است، لطفاً جواب دندان شکنی برایم بفرستید».
جالب اینکه بعد از یک هفته از عربستان برای او جواب آمد که: «این روایات درست است و در کتب ما آماده است، ولی شما اصلاً در این موضوعات با علمای شیعه بحث نکنید!!».
آن شیخ وهابی، پس از دریافت جواب نامه خود، رفت و تاکنون برای ادامه مناظره برنگشته است!

منبع:عمار نامه به نقل از ابنا




موضوع مطلب :

          
دوشنبه 93 اسفند 25 :: 11:45 صبح

 Image result for ?عید نوروز در روایات?‎

در ابتدا حلول سال 1394هجری شمسی را به همه پیروان اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام در پهنه گیتی و بویژه مردم سرافراز ایران اسلامی و نیز مخاطبان ارجمند خود تبریک می‌گوییم و سالی سرشار از موفقیت و بهروزی را در سایه پر مهر و عطوفت حضرت ولی عصر عجج برای آنان مسالت می‌نماییم.


نوروز ایرانیان که در آغاز فصل بهار جشن گرفته می‌شود، پیام آور نو شدگی سال و آمدن گرما و مرگ زمستان و رویش دوبار? طبیعت، و زمان خروج انسان از عالم خمودگی و پیوستن به طبیعت و شروع به حیات اجتماعی دوباره در جامعه است.[1]

نوروز، سمبل تحول و تغییر و دگرگونی است. علاوه بر اینکه طبیعت بی‌جان جانی تازه می‌گیرد، ایرانیان نیز با خانه تکانی و پوشیدن لباس نو و ... سعی می‌کنند به استقبال این تحول بروند. بدون شک این تحول به سمت نیکویی و بهتر شدن است .
 
این همه نیکویی و نیک پسندی آنگاه به بالاترین ارزش رسید که فرهنگ غنی ایران با معارف سعادت آفرین اسلام عجین شد و چشم های حقیقت بین را از تماشای مظاهر تحول طبیعت به انقلاب باطن رهنمون ساخت.

پیشینه نوروز: عید نوروز از زمان‌های قدیم یکی از دو عید بزرگ ایرانیان بوده است، عید دیگر شانزدهم مهرماه به نام «مهرگان» بوده است.[2] امروزه عید مهرگان از اهمیت چندانی برخوردار نیست. نوروز در روزگار «جمشید» چهارمین پادشاه دوره پیشدادی پدید آمد و در پادشاهی او به صورت آئین درآمد.[3] مسعودی در «التنیه و الاشراف آورده است: «هرمز در روز نخست ماه فروردین به مظالم (دادگری) نشست. پس آن روز را «نوروز» نام کرد و سنت گشت».[4]


Image result for ?عید نوروز در روایات?‎
فردوسی در داستان پدید آمدن نوروز نقل می‌کندکه؛ وقتی جمشید از کارهای کشوری بیاسود بر تخت کیانی نشست و همه بزرگان لشکری و کشوری بر گرد تخت او فراهم آمدند ... جمشید آن روز را که نخستین روز از فروردین و آغاز سال بود، نوروز نامید و جشن گرفت».

                        به جمشید گوهر افشاندند              مر آن روز را روز نو خواندند
                        چنین روز فرخ از آن روزگار              بمانده از آن خسروان یادگار[5]

اسلام و نوروز: از نظر اسلام نوروز و بزرگداشت آن نه تنها مذمت نشده است که بهانه ای فرخنده برای هر انسان خردمند است تا بتواند شتابی افزون تر در پیمودن راه دراز معنویت پیدا نماید. نه فقط نوروز که هر زمان و مکان دیگری نیز که آدمی را به بلای غفلت دچار سازد و او را مشغول لهو لعب نماید، ناپسند است. این ماییم که می توانیم این مناسبتها را به "عید واقعی " تبدیل کنیم یا نه.

توصیه ها و سفارشهایی که امامان معصوم (ع) در پاسخ به سوالاتی که پیرامون عید نوروز کرده اند همگی در همین راستا بوده و نباید از آن غافل ماند. دوری از اسراف و تجمل گرایی، اجتناب از تفاخر و بزرگنمایی، صله ارحام و بازدید از آشنایان، رفع کدورتها و قهرها، احسان به والدین و سالمندان، محاسبه عملکرد مادی و معنوی در سال گذشته، برنامه ریزی و تصمیمگیری جدی برای سال آینده، محبت به کودکان و سفرهای کوتاه و بلند از جمله سنتهای حسنه نوروز است که می تواند آن را برای ما به "عید" واقعی تبدیل کند، همان چیزی که در دعای کوتاه و درس آموز هنگام تحویل سال از آن به عنوان "احسن الحال" یاد شده است.

اما در این میان توجهی دوباره به محرومان ونیازمندان ارزش بالاتری دارد. قرین بودن جشن نیکوکاری با عید نوروز برای ملت ما همیشگی است. نباید هیچگاه از امداد و کمک رسانی به دستهای لرزان و نیازمند غفلت کرد و خوشی و سرور شخصی و خانوادگی، دردها و حاجتهای پابرهنه ها را فراموش سازد.

در خصوص نوروز و نکو داشت آن در اسلام، روایات مختلف وجود دارد. هر چند بیشتر روایات دلالت بر این دارند که اسلام آن را به عنوان روزی مهم، مورد تأیید قرار داده است. در روایتی که مُعلّی بن خنیس از امام صادق(ع) روایت کرده، حضرت بزرگداشت این روز را به خاطر وقایعی می‌داند که در این روز اتفاق افتاده است.[6] ابن فهد حلی می‌نویسد: «روز نوروز روزی جلیل القدر است... به این روز عباداتی تعلق دارد که مطلوب شارع است».[7]
 

Image result for ?عید نوروزامسال?‎

علامه مجلسی پس از نقل روایات فراوانی در خصوص نوروز و اهمیت این روز، در روایتی مخالف با روایات سابق می‌نویسد: امام موسی بن جعفر(ع) خطاب به منصور دوانیقی فرمودند: «من روایات رسول خدا(ص) را جستجو کرده‌ام اما برای این عید روایتی نیافتم. این روز سنت ایرانیان است که اسلام آن را محو کرده است و پناه بر خدا که ما بخواهیم آن را احیا کنیم».[8]
 
علامه مجلسی سپس می‌نویسد: «اخبار معلی بن خنیس از جهت سند قوی‌تر از این روایت هستند و بین اصحاب شهرت بیشتری دارند».[9]
 
آداب نوروز: در خصوص روز نوروز در روایات مختلف آداب گوناگونی ذکر شده است که به پاره‌ای از آن‌ها به صورت مختصر اشاره می‌شود:

1- نماز نافله، یک نماز چهار رکعتی پس از نماز ظهر و عصر روز نوروز[10] و دعا کردن در سجده این نماز که موجب بخشش گناهان می‌شود.[11]
2- غسل کردن و پوشیدن لباس تمیز و استعمال بوی خوش. در روایتی امام صادق(ع) می‌فرماید: «روز نوروز غسل کن و پاکیزه‌ترین لباس‌هایت را بپوش و خود را با بهترین عطرها خوشبو کن».[12]
3- ذکر گفتن خصوصا ذکر «یا ذی الجلال و الإکرام»[13]
4- روزه گرفتن.[14]
5- دعا کردن در لحظه سال.[15]

 

"یدالله حاجی‌زاده" - سایت پژوهشکده باقرالعلوم
-----------------------------------------------------------------------------------------------------

[1]- بلوکباشی، علی؛‌ نوروز، تهران، دفتر پژوهش‌های فرهنگی، 1380، ص 10.
[2]- یعقوبی، ابن واضح؛ تاریخ یعقوبی، ترجمه محمد ابراهیم آیتی، تهران، علمی و فرهنگی، 1371، چاپ ششم، ج1، ص 117.
[3]- مسعودی، علی بن حسین؛ مروج الذهب و معادن الجوهر، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران، علمی و فرهنگی، 1374، ج1، ص 218.
[4]- مسعودی، علی بن حسین؛ التنیه و الاشراف، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران، علمی و فرهنگی، 1365، چاپ دوم، ص 196.
[5]- فردوسی، ابوالقاسم؛ شاهنامه فردوسی، تهران، بروخیم، 1314، ج1، ص 26-25.
[6]- عاملی، شیخ حر؛ وسائل الشیعه، قم، آل البیت (علیهم‌السّلام)، 1409، ج8، ص 173.
[7]- حلی، ابن فهد؛ مهذب البارع، قم، جامعه مدرسین، 1407، ج1، ص 191.
[8]- مجلسی، محمدباقر؛ بحارالانوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، 1404، ح56، ص 101.
[9]- همان، یکی از محققان می‌نویسد: «اسلام عید نوروز را نه به طور کلی رد نموده و نه به صورت کلی قبول کرده است بلکه اسلام یکسری از کارهای خوب نوروز که جنبه الهی داشت و سعادت بشر در آن بود قبول کرد و به آن جهت شرعی و اسلامی داد و جهات منفی و بدش را که بوی شرک و خرافات و انحراف می‌داد ممنوع نمود. محمدی نیا، اسدا...، اعیاد اسلامی و نوروز، قم، نصایح، 1376، چاپ اول، ص 41.
[10]- نحوه خواندن این نماز در مفاتیح الجنان در اعمال عید نوروز ذکر شده است.
[11]- عاملی، شیخ حر؛ پیشین، ج8، ص 173.
[12]- همان، ج3، ص 335.
[13]- قمی، شیخ عباس؛ مفاتیح الجنان، اعمال عید نوروز، ص 559.
[14]- همان، ص 558.
[15]- همان، ص 559، خصوصاً دعای «یا مقلب القلوب و الابصار...»




موضوع مطلب :

          
شنبه 93 اسفند 23 :: 2:23 عصر

احادیثی در باب همسرداری

 


پیغمبر اکرم (ص) می‌فرمایند: از خوشبختی مرد مسلمان، داشتن همسری شایسته، خانه‌ای بزرگ، وسیله‌ای راحت برای سواری و فرزندی خوب است.

 


همسرداری
پیغمبر اکرم (ص)

«مِن سَعادَةِ المَرءِ المُسلِمِ الزَّوجَةُ الصّالِحَةُ وَالمَسکَنُ الواسِعُ وَالمَرکَبُ البَهیُّ وَالوَلَدُ الصّالِحح» (بحارالأنوار، ج76، ص155) از خوشبختی مرد مسلمان، داشتن همسری شایسته، خانه‌ای بزرگ، وسیله‌ای راحت برای سواری و فرزندی خوب است.

امام علی (ع)

«أحسِنِ الصُّحبَةَ لَها فَیَصفُوَ عَیشُک» (من لایحضره الفقیه، ج4، ص392) با همسرت خوش رفتار باش تا زندگی‌ات با صفا گردد.

امام محمد باقر (ع)

«إِنّ اَکرَمَکُم عِندَ اللّه اَشَّدُّکُم اِکراما لِحَلائِلِهِم» (تهذیب الاحکام، ج8، ص141) گرامی‌ترین شما نزد خدا کسی است که بیشتر به همسر خود احترام بگذارد.

پیغمبر اکرم (ص)

«إنَّ الرَّجُلَ إذا نَظَرَ إلَی امرَأَتِهِ وَنَظَرَت إلَیهِ نَظَرَ اللّه تَعالی إلَیهِما نَظَرَ الرَّحَمَةِ» (نهج الفصاحه، ح 621) وقتی مردی به همسر خود نگاه کند و همسرش به او نگاه کند، خداوند به دیده رحمت به آنان نگاه می‌کند.

حضرت زهرا (س)

«خِیارُکم اَلیَنُکم مَناکِبَةً وَ اَکرَمُهم لِنِسائِهِم» (کنزالعمال، ج7، ص225) بهترین شما کسی است که در برخورد با مردم نرم‌تر و مهربان‌تر باشد و ارزشمندترین مردم کسانی هستند که با همسرانشان مهربان و بخشنده‌اند.

پیغمبر اکرم (ص): سه گروه از زنان، عذاب قبر ندارند و در قیامت هم با حضرت فاطمه زهرا(س) محشور می‌شوند، زنی که با فقر و تنگدستی همسر خود بسازد، زنی که با بداخلاقی همسر، صبر خود را از دست ندهد و زنی که مهریه خود را به همسرش ببخشد.

امام صادق (ع)

«خَمْسُ خِصالٍ مَنْ فَـقَـدَ واحِدَةً مِنْهُنَّ لَمْ یَزَلْ ناقِصَ العَیْشِ زائِلَ الْعَقْلِ مَشْغولَ الْقَلْبِ، فَاَوَّلُّها: صِحَّةُ البَدَنِ وَ الثّانیَةُ: اَلاْمْنُ وَ الثّالِثَةُ: اَلسَّعَةُ فِی الرِّزْقِ، وَ الرّابِعَةُ: اَلاَنیسُ الْمُوافِقُ (قال الراوی:) قُلْتُ: و مَا الاْنیسُ الْمُوافِقُ؟ قال: اَلزَّوجَةُ الصّالِحَةُ، وَ الوَلَدُ الصّالِحُ، وَ الْخَلیطُ الصّالِحُ وَ الخامِسَةُ: وَ هِیَ تَجْمَعُ هذِه الْخِصالَ: الدَّعَةُ» (خصال، ص 284)

پنج چیز است که هر کس یکی از آن‌ها را نداشته باشد، همواره در زندگی‌اش کمبود دارد و کم خرد و دل‌نگران است: اول، تندرستی، دوم امنیت، سوم روزی فراوان، چهارم همراهِ هم‌رأی. راوی پرسید: همراهِ هم‌رأی کیست؟ امام فرمودند: همسر و فرزند و همنشین خوب، و پنجم که در برگیرنده همه این‌هاست، رفاه و آسایش است.

امام سجاد (ع)

«وَاَمّا حَقُّ الزَّوجَةِ فَاَنْ تَعْلَمَ اَنَّ اللّه‌َ عَزَّوَجَلَّ جعل‌ها لَکَ سَکَنا وَ اُنْسا فَتَعْلَمَ اَنَّ ذلِکَ نِعْمَةٌ مِنَ اللّه‌ِ عَلَیْکَ فَـتُـکْرِمَها وَ تَرْفُقَ بِها وَ اِنْ کانَ حَقُّکَ اَوجَبَ فَاِنَّ لَها عَلَیْکَ اَنْ ترحم‌ها» (من لایحضره الفقیه، ج 2، ص 621) حق زن این است که بدانی خداوند عزوجل او را مایه آرامش و انس تو قرار داده و این نعمتی از جانب اوست، پس احترامش کن و با او مدارا نما، هر چند حق تو بر او واجب‌تر است، اما این حق اوست که با او مهربان باشی.

پیغمبر اکرم (ص)

«خَیْرُکُم خَیْرُکُم لِنِسائِهِ و اَنَا خَیْرُکُم لِنِسائی» (من لایحضره الفقیه، ج 3، ص 443) بهترین شما کسی است که برای زنان خود بهتر باشد و من بهترین شما برای زن خود هستم.

امام علی (ع): هر کس بد اخلاق باشد، خانواده‌اش از او دلتنگ و خسته می‌شوند.

پیامبراکرم (ص)

«مَا اصطَحَبَ اثنَانِ إلّا کَانَ أعظَمُهُما أجراً وَ أحَبُّهُما إلَی اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ أرفَقَهُما بِصَاحِبِه»(کافی/ج2/ص120) هیچ دو نفری با هم مصاحبت و زندگی نکردند مگر این که یک نفر از آن دو نفر پیش خدا محبوب‌تر است، و آن محبوب‌تر کیست؟ آن که با همنشینش رفیق‌تر و نرم خوتر باشد و بیشتر مراعات و مدارا کند.

امام صادق (ع)

«خَمسٌ مَن لَم یَکُن فِیهِ لَم یَتَهنأ العِیش الصّحة وَ الأَمن وَ الغِنی وَ القِناعَة وَ الأَنِیس المُوافِق» (بحارالنوار، ج1، ص83) کسی که پنج چیز در او نباشد زندگی برایش گوارا نیست؛ سلامت، امنیت، بی نیازی، قناعت و همسر موافق.

امام علی (ع)

«مَنْ ساءَ خُلْقُهُ مَلَّهُ اَهْلُهُ» (تحف العقول، ص214) هر کس بد اخلاق باشد، خانواده‌اش از او دلتنگ و خسته می‌شوند.

امام معصوم (ع)

«المومن یاکل بشهوة أهله» (کافی، ج4، ص12) مومن مطابق اشتها ومیل همسرش غذا می‌خورد.

همسرداری
پیغمبر اکرم (ص)

«إذا أَرَدتُ أَن أَجمع لِلمُسلِمِ خَیرَ الدُّنیا وَ الآخِرةِ جَعلتُ لَهُ...وَ زُوجة مُ?منة تَسرُهُ إذا نَظرَ إِلیها» (کافی، ج5، ص327) اگر بخواهم خیر دنیا و آخرت را به بنده مسلمانی عطا کنم، همسر شایسته و صالحی به او می‌دهم که وقتی در چهره او می‌نگرد، سرور و بهجت بر قلب او وارد شود.

پیغمبر اکرم (ص)

سه گروه از زنان، عذاب قبر ندارند و در قیامت هم با حضرت زهرا (س) محشور می‌شوند، زنی که با فقر و تنگدستی همسر خود بسازد، زنی که با بداخلاقی همسر، صبر خود را از دست ندهد و زنی که مهریه خود را به همسرش ببخشد (که بدین وسیله باری را از دوش او برداشته). (مواعظ العدیده، ص 75)

قرآن کریم

«وَعَاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ فَإِنْ کَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسَی أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئًا وَیَجْعَلَ اللَّهُ فِیهِ خَیْرًا کَثِیرًا» (النساء، آیه19) 

با همسران خود به طور شایسته (در گفتار و کردار) معاشرت نمایید و اگر از آنان به دلایلی بدتان آمد، (شتاب نکنید و زود تصمیم به جدایی نگیرید) زیرا چه بسا از چیزی بدتان بیاید، اما خداوند خیر و منافع فراوانی را در آن قرار داده باشد.

 


باشگاه کاربران تبیان - ارسالی از: alihunter1

برگرفته از انجمن: خانواده




موضوع مطلب :

          
دوشنبه 93 اسفند 18 :: 6:15 صبح

اصول قرآنی همسرداری

 


یکی از اصول مهم همسرداری در قرآن کریم، اصل آرامش بخشی است. اصلی که اساساً علت آفرینش همسر بوده و فلسفه ازدواج نیز دست‌یابی به آن است.

 


همسرداری

دنیا در پی الگوسازی و الگو آفرینی است، ولی ما مسلمانان نیاز به الگو سازی نداریم، چرا که از بهترین الگوها برخورداریم. ترسیم الگوی خانواده اسلامی ایرانی؛ و قرآن کریم بهترین الگو را معرفی و فرموده است:

لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِّمَن کَانَ یَرْجُو اللَّهَ وَالْیَوْمَ الْآخِرَ وَذَکَرَ اللَّهَ کَثِیرًا (احزاب /21) مسلماً برای شما در زندگی، رسول خدا سرمشق نیکویی بود، برای آن‌ها که امید به رحمت خدا و روز رستاخیز دارند و خدا را بسیار یاد می‌کنند.

از نظر اسلام بهترین الگو، بلکه الگوی منحصر، کسی است که کامل و بی نقص باشد و تجلی احکام الهی را بتوان در رفتار وی مشاهده کرد. به عبارت دیگر، کسی شایسته الگو شدن است که تجسم قرآن کریم باشد و همانا این شخصیت بی همتا، رسول گرامی اسلام (ص) است. او که به فرموده قرآن کریم صاحب خلق عظیم است: وَ اِنَّکَ لَعَلی خُلُقٍ عَظیمٍ (قلم، آیه 4) و تو ای پیامبر، بر قله اخلاق و کرامت قرار داری.

رسول گرامی اسلام و ائمه اطهار، قرآن مجسم هستند. شخصی به نام «سعد بن هشام» روایت کرده است: «به دیدار همسر پیامبر رفتم و از اخلاق رسول خدا (ص) پرسیدم او گفت: آیا تو قرآن نمی‌خوانی؟ گفتم چرا. گفت: اخلاق رسول خدا (ص)، قرآنی است».

نخستین سنگ بنای نهاد مقدس خانواده، با پیوند زن و مرد آغاز می‌شود و در نتیجه، اولین مسئولیت نیز از همین پیوند و رابطه شکل می‌گیرد. زن و شوهر به محض پیوند مشترک، مسوولیت‌هایی برایشان به وجود می‌آید که اگر به درستی عمل کنند، محیط خانواده و در نتیجه اجتماع، یکپارچه لبریز صفا و صمیمیت می‌شود و رنگ معنویت می‌گیرد.

مقصود از همسرداری، مفهوم عام آن یعنی زن‌داری و شوهرداری است، بنابراین محتوای این نوشتار، منشوری برای همه زن و شوهرها به ویژه برای زوجین جوانی است که تازه تشکیل خانواده داده و در این وادی، فاقد تجربه هستند.

قرآن کریم اصولی را بیان می‌کند که رعایت آن موجب تقویت و تحکیم پیوندهای خانوادگی و در نهایت کسب سعادت اخروی می‌شود.

اصول قرآنی همسرداری

قرآن کریم اصولی را بیان می‌کند که رعایت آن موجب تقویت و تحکیم پیوندهای خانوادگی و در نهایت کسب سعادت اخروی می‌شود. درست است که روانشناسان و مشاوران خانواده بر اساس مطالعات و تجربیات خود اصولی را به زوجین می‌آموزند که در جای خود باید مورد توجه قرار گیرد، بنابراین قصد داریم به طور اختصار اصول قرآنی را مورد توجه قرار دهیم:

اصل آرامش بخشی

یکی از اصول مهم همسرداری در قرآن کریم، اصل آرامش بخشی است. اصلی که اساساً علت آفرینش همسر بوده و فلسفه ازدواج نیز دست‌یابی به آن است. قرآن کریم رابطه و نقش تکمیلی زن و مرد در چارچوب نهاد خانواده را مایه سکون و آرامش طرفین در فضایی آکنده از مودت و مهربانی برمی‌شمارد:

وَمِنْ آَیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْکُنُوا إِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً (روم/21) و از نشانه‌های او این است که همسرانی از جنس خودتان برای شما آفرید تا در کنار آنان آرامش یابید و در میانتان مودت و رحمت قرار داد. در این نشانه‌هایی است برای گروهی که تفکر می‌کنند.

بعضی از اشخاص می‌پندارند که آرامش، تنها با آسایش به دست می‌آید، به همین دلیل از آرامش خود هزینه می‌کنند تا به آسایش برسند. غافل از اینکه گم شده‌ی بشر، آرامش است. هیچ کسی منکر نیاز انسان به آسایش نیست، لکن آسایش مقدمه‌ای برای رسیدن به آرامش است. قرآن کریم راه‌های رسیدن به آرامش را نشان داده که از جمله این راه‌ها، یاد خداوند است: الَّذِینَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ به ذکرِ اللَّهِ أَلا به ذکرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ (الرعد/28) آن‌ها کسانی هستند که ایمان آورده‌اند و دل‌هایشان به یاد خدا مطمئن و آرام است. آگاه باشید، با یاد خدا دل‌ها آرامش می‌یابد.

مفسران نوشته‌اند، مقصود از اطمینان در آیه‌ی فوق، همان سکون و آرامش است. (طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ج 6، ص 249)

همسران

عجیب است که قرآن کریم افزون بر یاد خدا، همسر را نیز آرامش‌بخش نامیده است. تعبیر «لِتَسْکُنُوا إِلَیْهَا» در آیه مذکور، مبین همین معنی می‌باشد. همچنین در سوره مبارکه اعراف، تعبیر دیگری از آرامش‌بخشی همسر ذکر شده و در آن آمده است: هُوَ الَّذِی خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَجَعَلَ مِنْهَا زوج‌ها لِیَسْکُنَ إِلَیْهَا ... (اعراف/189) او خدایی است که همه‌ی شما را از یک فرد آفرید و همسرش را نیز از جنس او قرار داد، تا در کنار او بیاساید.

انسان نیازهای متنوعی دارد که برخی از آن‌ها جسمی و بعضی دیگر روحی است. نیاز انسان به امنیت، امید، احترام، محبت و امور جنسی از این جمله‌اند. آرامش نیز یکی از مهم‌ترین این نیازها به شمار می‌آید که نقش همسر در تأمین آن‌ها چشم‌گیر و بی‌نظیر است. بی‌پاسخ ماندن این نیازها اضطراب، ناامیدی و افسردگی را به دنبال دارد که در این خصوص به روایتی اشاره می‌شود. امام علی(ع) درباره حضرت زهرا (س) فرموده‌اند: ولقد کنت انظر الی‌ها فتنکشف عنی الهموم والاحزان من هرگاه به فاطمه(س) نگاه می‌کردم، غم و غصه‌هایم زائل می‌گردید. (علی بن عیسی اربلی، کشف الغمه، ج 1، ص 362)

همچنین امام صادق(ع) از رسول خدا(ص) نقل کرده اند که فرمود: مرد مسلمان بعد از اسلام، از هیچ چیز بیش از همسر مسلمانی که وقتی به او نگاه می‌کند شاد شود، بهره نمی‌برد. (کلینی، الکافی، ج 5، ص 327)

انسان همواره بی‌قرار و ناآرام است و جز همسو شدن با قطب‌نمای الهی خداوند متعال، امکان درک آرامش را نخواهد داشت و خداوند زوجین را آفرید تا مایه آرامش یکدیگر باشند.

اگر زن و شوهر به یکدیگر مهر ورزند، خانه به محیطی امن، آرام و مناسب برای رشد و کمال خود و فرزندان تبدیل خواهد شد.

اصل مهرورزی

مهرورزی در روابط میان همسران، یک اصل مهم و یک نیاز ضروری است. مقصود از مهرورزی، دوست داشتن و به طور خاص، آشکار سازی دوستی‌ها است. خدای متعال میان زوجین محبت ایجاد کرده است. این مطلب در بخش پایانی سوره مبارکه روم ذکر شده است: وجعل بینکم مودة ورحمة إن فی ذلک لآیات لقوم یتفکرون (روم/21) و خداوند میان شما همسران، مودت و رحمت قرار داد. در این نشانه‌هایی است برای گروهی که تفکر می‌کنند.

مفسران درباره تفاوت مفهومی دو واژه «مودت» و «رحمت» نوشته‌اند، مودت به معنای محبتی است که اثرش در مقام عمل ظاهر باشد و رحمت به معنای نوعی تأثر نفسانی است که از مشاهده محرومیتِ محرومی که کمالی را ندارد و محتاج به رفع نقص است، در دل پدید می‌آید و صاحب دل را وادار می‌کند تا در مقام عمل برآید و او را از محرومیت نجات داده و نقصش را رفع کند. (طباطبایی، المیزان، ج 16، ص 166)

بدین ترتیب می‌توان گفت رحمت، مهر قلبی است و مودت، اثری است که در نتیجه آن بر زبان یا رفتار ظاهر می‌شود. با توجه به مفهوم دو واژه یاد شده، مودت و رحمت، مجعول خداوند در روابط همسران است. نکته قابل توجه آن است که مطابق آنچه پیش از این ذکر شد، فلسفه آفرینش همسر برای انسان، نیل به آرامش است.

همسران

روشن است که آرامش در روابط همسران، بدون مودت و رحمت به دست نخواهد آمد. به همین دلیل خدای متعال نعمتش را کامل کرده و مودت و رحمت را نیز ایجاد کرده است. بنابراین، نیازی نیست همسران در ایجاد محبت بکوشند، بلکه آنان باید بیاموزند و بکوشند که این نعمت خدایی را حفظ نمایند و از هر چیزی که آن را کم‌رنگ و یا به نفرت تبدیل می‌کند، اجتناب نمایند.

اگر زن و شوهر به یکدیگر مهر ورزند، خانه به محیطی امن، آرام و مناسب برای رشد و کمال خود و فرزندان تبدیل خواهد شد. همه‌ی دستورهایی که اسلام درباره چگونگی صدا کردن یکدیگر، سلام کردن، پیشواز و بدرقه رفتن، خداحافظی کردن، غذای خوب پختن، ایراد نگرفتن از کارهای یکدیگر، تمیزی و نظافت، زینت و خودآرایی، سپاس و قدردانی از یکدیگر، عیب پوشی، تبسم و خوش‌رویی، خوش‌زبانی و مسائل دیگری از این قبیل به ما آموخته است، به منظور ایجاد محبت و تحکیم روابط خانوادگی است.

امام صادق (ع) در سخنی زیبا فرموده‌اند: کوشش در زیاد کردن محبت به همسر، در حقیقت، کوشش برای افزودن مراتب ایمانی است. حتی تأکید شده است که این محبت را اظهار کنید و بر زبان آورید، در این صورت است که هرگز از یادشان نمی‌رود. (مکارم الاخلاق، ص 50)

 


باشگاه کاربران تبیان - ارسالی از: neka57

برگرفته از انجمن: خانواده




موضوع مطلب :

          
دوشنبه 93 اسفند 18 :: 6:15 صبح

گام برای خانم ایده‏آل بودن

 


این 10 گام به شما کمک خواهد کرد که به ازدواجتان، انرژی دوباره دهید و از نو از شوهرتان قدردانی کنید، برای داشتن یک زندگی کامل.

 


زن

قبل از اینکه ما سعی کنیم شما را تغییر دهیم، در اینجا چند تغییر معرفی کرده‌ایم که سعی کرده‌ایم اول خودمان را تغییر دهیم. به هر حال در اینجا، 10 راه را فراهم کرده‌ایم که به نفع شماست تا آن‌ها را در زندگی خود ادامه دهید. بهتر نیست که به جای عیب گرفتن از شوهرتان، یک بار هم در آینه خودتان را بنگرید؟

ممکن است بعضی مردها این موضوع را درک نکنند، اما وقتی که بیشتر زنان ازدواج می‌کنند، تصور می‌کنند که شب‌های عاشقانه در کنار آتش خواهند داشت و این آرزوها را در مرد مورد علاقه خود جستجو می‌کنند. اما در بعضی اوقات، شاهزاده سوار بر اسب سفید ما تبدیل می‌شود به دزد قصه!

 

1. از خودتان مراقبت کنید.

بهترین کارهایی که برای شوهرتان بسیار مفید است، برای شما هم مفید خواهد بود. غذاهای سالم بخورید، خودتان را زیبا نگه دارید و مرتباً ورزش کنید. این کارها باعث می‌شود همیشه احساس خوبی داشته باشید و پر طراوت و جذاب باشید و شما در نظر شوهرتان، همان همسر زیبا و جذابی که همیشه دوست داشته، باقی خواهید ماند، مهم نیست که شما چند سالتان باشد.

 

2. بیشتر اوقات بگویید: متشکرم.

هنگامی که پژوهشگران از مردان پرسیدند که در زندگی زناشویی خود چه می‌خواهند، قدردانی در لیست همگی آن‌ها وجود داشت. پس توجه داشته باشید به تمام کارهایی که همسرتان برای شما، فرزندان و خانه انجام می‌دهد و از او تشکر کنید. شما لبخندی بر روی لبانش و لذتی در قلبش ایجاد خواهید کرد.

 

3. عشق را در زندگی‌تان نگه دارید.

آخرین باری که برنامه‏ریزی کرده‌اید برای داشتن یک زمان عاشقانه در کنار همسرتان، چه وقت بوده است؟ اگر شما نمی‌توانید به این س?ال پاسخ دهید، سریعاً به فکر باشید. مهربان بودن، یادداشت‌های عاشقانه، هدیه‏ای کوچک برای او، برنامه‏ریزی برای یک روز عاشقانه و ... همگی باعث می‌شوند به او یادآوری کنید که هنوز هم او برایتان جذاب است.

 

4. اجازه دهید او هم زمان‌هایی مردانه داشته باشد.

هر کس به زمان‌هایی برای خودش نیاز دارد که از یک سرگرمی لذت ببرد یا با دوستانش جمع شود. اگر همسر شما فوتبال دوست دارد، در حالی که شما به آن علاقه ندارید، از او اشکال نگیرید. او را تشویق کنید که رابطه‏ای دوستانه با مردان دیگر داشته باشد. او از این مصاحبت‌ها لذت خواهد برد. مطالعات نشان می‌دهد مردانی که در کنار دوستانشان بوده‌اند، سالم‌تر بوده‌اند و زندگی طولانی‌تری داشته‌اند.

هر کس به زمان‌هایی برای خودش نیاز دارد که از یک سرگرمی لذت ببرد یا با دوستانش جمع شود. اگر همسر شما فوتبال دوست دارد، در حالی که شما به آن علاقه ندارید، از او اشکال نگیرید.

 

5. حق تقدم با اوست.

فشارهای روزانه کار، خانه و بچه‌ها، کافی است که او را خسته کند. زمانی را بسازید برای دو نفرتان که استراحت کوتاهی داشته باشید، دور از کارهای کسالت آور روزانه. احساس علاقه نسبت به کارش و سرگرمی‌هایش نشان دهید، این کار باعث می‌شود که او بداند برایتان چقدر اهمیت دارد.

 

6. سعی نکنید او را تغییر دهید.

آیا شما خوش‏مشرب هستید و شوهرتان کم‏رو؟ آیا دوست دارید که خانه همیشه تمیز باشد و حوله شوهرتان همیشه بر زمین است؟ روانشناسان می‌گویند که شما نمی‌توانید دیگران را تغییر دهید، یقین داشته باشید شما تحت تأثیر قرار خواهید گرفت. پس دنبال راه‌هایی غیر از غر زدن و نق زدن باشید. برای مثال، توافق در روابط اجتماعیتان با کم کردن تعداد مهمان‌ها و یا رفتن شما به تنهایی در مهمانی و قرار دادن یک سبد در حمام برای قرار دادن لباس‌ها و تشویق کردن او وقتی که در مهمانی شرکت کرد و یا حوله‏های کثیف را سر جایش قرار داد. ایجاد دلگرمی و تشویق، همیشه بهتر از عیب‏جویی و سرزنش است.

 

از همسر قدردانی کنید، نه از هدیه

7. به او بگویید که چه می‌خواهید.

 این آسان است که فکر کنید کسی که با او زندگی می‌کنید، کاملاً شما را می‌شناسد، اما این حقیقت ندارد. بسیاری از ما همه چیز را همان طوری می‌بینیم که دوست داریم. پس غافلگیر نشوید شوهرتان فکر کند که شما هر آنچه که می‌خواهید، همان است که او می‌خواهد. اگر شما یک مشورت و یا یک ژاکت قرمز را برای تولدتان می‌خواهید، به او بگویید.

 

8. وقتی را هم با دوستانتان بگذرانید.

وقتی شما ازدواج می‌کنید، فکر می‌کنید که از دوستانتان باید کنار بکشید و در کنار شوهرتان باشید. اما یک نفر نمی‌تواند تمام احتیاجات شما را رفع کند و این انتظار نامعقولی است که از شوهرتان بخواهید هم شوهرتان باشد، هم رفیق و بهترین دوستتان. زمانی را برای دوستانتان اختصاص دهید، این کار باعث می‌شود که شما انرژی یابید.

 

9. اجازه دهید بعضی اوقات آزاد باشد.

همان طور که شما نیاز دارید بعضی اوقات آرامش داشته باشید و تنها باشید، شوهرتان هم به این نیاز دارد. ممکن است استراحت شما بعد از یک روز کار، دراز کشیدن روی تخت و یا یک دوش گرم باشد و استراحت او به نحوی دیگر، مثلاً روزنامه بخواند و یا تلویزیون نگاه کند. اجازه دهید او همان طور که می‌خواهد خود را شارژ کند، شاید کارهای خانه و خرید کردن، بیشتر او را خسته کند.

 

10. به او ایمان داشته باشید و بگذارید او این را بداند.

مردان می‌توانند بسیار به شجاعت و دلیری تظاهر کنند، اما آن‌ها هم مثل ما، بعضی اوقات اعتماد به نفس کمی دارند و درمانده می‌شوند و احساس ضعف می‌کنند. هنگامی که او به خانه می‌آید، خصوصاً وقتی که او خود را باور ندارد، نیاز دارد که بداند کسی که او را باور دارد در خانه‏اش زندگی می‌کند.

گروه سبک زندگی سیمرغ




موضوع مطلب :

          
دوشنبه 93 اسفند 18 :: 6:14 صبح
<   <<   6   7   8   9   10   >>   >