سفارش تبلیغ
صبا ویژن
الماسها می درخشند...!
صفحه نخست        عناوین مطالب          نقشه سایت              ATOM            طراح قالب
گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من


لحظات شاد و پرهیاهو با شنیدن فحش‌های ناموسی!

نقش رسانه ها در ارتباطات جمعی

علاقه ی بسیار برخی  ما ایرانیان به اروپایی بودن و اصطلاحا امروزی بودن یکی از دلایلی است که متاسفانه باعث گردیده است تا گذشته و تاریخ خود را فراموش کرده و زندگی خود را دائم در جهت زندگی و رفتار غربی گونه تغییر دهیم.

تغییر روشهای زندگی و نیل به مدرنیته شده نمونه بارز همین زندگی غربی گونه است. کافی است به اطراف خود نیم نگاهی بیندازیم تا به راحتی متوجه این تغییرات گردیم . البته در مورد نوع پوشش و ذائقه موسیقی قضیه کمی متفاوت تر می نمایاند. میتوان اینگونه برداشت نمود که تغییرات چشمگیر در سلیقه های موسیقایی جوانان نشاندهنده نوعی اعتراض و نارضایتی است .
موسیقی-جوانان

متاسفانه مدتی است با رواج انواع مختلف موسیقی های غربی در ایران بازار این نوع موسیقی ها بسیار داغ شده اند تا جایی که گوی سبقت را از سایر انواع موسیقی ها ربوده اند . سبک های مختلفی که متعلق به سایر کشورهاست و هر یک دارای پیشینه ای بسیار کوتاه هستند . سبکهایی که آن متانت و وزن موسیقی ایرانی را ندارند آنچنان در میان جوانان رواج یافته اند که روحیات و خلقیات زیبای دوران جوانی و نوجوانی را تحت تاثیر ذات خشن خود در آورده و روحیات جوانان را تسخیر نموده  اند. .

دانش آموزان و دانشجویان و سایر اقشار جوان را می بینیم که این روزها صدای موسیقی " دیش دیش " بی معنی به نام موسیقی رپ ، موسیقی متال و نیو متال و غیره از گوشی های موبایلشان یا از باندهای داخل ماشین آنها پخش می شود و به قول جدیدی ها دارند لذت می برند و حال می کنند ولی هیچیک از آن آدمهای غیرتی توجهی نمی کنند که متاسفانه این موسیقی ها ، موسیقی هایی است  که به عزیز ترین کلمات جهان یعنی ، مادر ، الفاظ بسیار زشت و وقاحت باری را نسبت می دهد و حتی به الفاظی مانند خواهر یا مادر آنها هم حمله می کند ، گویی معنی شعرهای این آهنگهای بی اساس را گوش نداده و نمی فهمند ! خیلی ها فقط رپ را به عنوان یک موسیقی می شناسند اما حقیقت این است که این روز ها شاهد مدل موی رپ ، مدل مخصوص لباس و... هستیم. گویی رپ تبدیل به یک فرهنگ در بین بعضی نوجوانان و جوانان شده است.

موسیقی ‌های امروزی بر روی جذابیت‌های جنسی و ظاهری تأکید می‌کنند

موسیقی‌هایی که عشق در نگاه اول را تلقین می‌کنند، موسیقی‌هایی هستند که محتوای عاشقانه‌شان همراه با هیجان ریتمیک است که تأثیرگذاری بر روی جوان را افزایش می‌دهد. این نوع موسیقی‌ها بیشتر بر روی جذابیت‌های جنسی و ظاهری تأکید می‌کنند و نه معیارهای عقلانی، که نام «عشق» را بر آنها گذاشته‌اند.

وقتی که جوان با مشکلات روبرو می‌شود به موسیقی‌هایی پناه می‌برند که آنها هم معمولا تم غمگین و نا امیدانه دارند، یعنی الگوهایی که دریافت می‌کند به دلیل پدیده‌ای که ما در روان‌شناسی آن را «همانندسازی» می‌نامیم.

غیر از اینکه موسیقی‌های مبتذل و سطحی بر روی زندگی زناشویی و روند ازدواج جوانان تأثیر می‌گذارد، بر روی نوجوانان هم بسیار تأثیرگذار است.

هیچیک از آن آدمهای غیرتی توجهی نمی کنند که متاسفانه این موسیقی ها ، موسیقی هایی است  که به عزیز ترین کلمات جهان یعنی ، مادر ، الفاظ بسیار زشت و وقاحت باری را نسبت می دهد و حتی به الفاظی مانند خواهر یا مادر آنها هم حمله می کند ، گویی معنی شعرهای این آهنگهای بی اساس را گوش نداده و نمی فهمند !
رواج خشونت در برخی آثار موسیقایی

در گذشته شاید موسیقی اینقدر آثار منفی و مضر در بر نداشت.یکی از این مضرات، جنبه فیزیولوژیکی آن است که به ساعت ها گوش دادن موسیقی با صدای بلند توسط هدفون بر می گردد که منجر به آسیب های صوتی می شود و تا اندازهای نیز خشونت را ترویج می کند.

این مداوم گوش دادن به موسیقی از جمله موسیقی های رپ، هیپ و راک، سبب از بین رفتن تمرکز نیز می شود و نوجوانان و جوانان به خاطر هیجانات و سنی که در آن قرار دارند و خلق و خویی که اقتضای جوانی شان است، بسیار تحت تأثیر قرار می گیرند.

علاوه بر این خیلی از موسیقی ها باید این تاثیر را بر انسان بگذارند که انسان ها را به سمت آرامش بکشانند، اما موسیقی های امروزی که در میان جوانان باب شده است، بیشتر ذهن انسان را آشفته و به هم می ریزد.
مدگرایی-جوانان

تأکید بر آموزش طرز صحیح استفاده از موسیقی

اطلاع رسانی مناسب همراه با تحلیل باید در حوزه موسیقی وجود داشته باشد . نوجوان و جوان باید نسبت به موسیقی های موجود شناخت پیدا کنند؛ چرا که امکان تولید و پخش موسیقی ها با مضامین مختلف و محتوای بدبینانه مثل افسرده کننده، غمگین و ناامیدکننده وجود دارد و ممکن است که فرد صرف لذت بردن از صدای یک خواننده خاص به یک موسیقی گوش کند.
رواج رفتارهای زناشویی سطحی در موسیقی‌های مخرب و مبتذل

خیلی وقت‌ها محتوا و متن موسیقی‌های مخرب و مبتذل، چیزی بیش از یک هوس را می‌گوید. حتی ویدئو کلیپ‌هایی که همراه با این نوع موسیقی‌ها است، دائم از خیانت صحبت می‌کند که با رفتارهایی سطحی تبدیل به آشتی بین زن و شوهر می‌شود. جوانی که اصلا تجربه زندگی زناشویی را ندارد، این ویدئوکلیپ‌ها را می‌بیند، و به این نتیجه می‌رسد که زندگی اصلا پیچیده و سخت نیست و مهم این است که فقط یک نفر را دوست داشته باشد؛ غافل از اینکه فقط دوست داشتن و رابطه جنسی مناسب، دلیل بر کنار هم زندگی کردن نیست.
بررسی علل گرایش جوانان به موسیقی های تند و بی معنی

1.  متاسفانه موسیقی ایرانی در بین مردم و بالاخص جوانان آنطور که باید و شاید معرفی نگشته و مسئولین محترم نیز بدون توجه به وضعیت موسیقی خود را به خوابی عمیق فرو برده اند . عملکرد مسئولان وزارت ارشاد اسلامی , عدم صدور مجوز برای برگزاری کنسرتها و انتشار آثار میتواند ضربه بزرگی را بر پیکره موسیقی وارد سازد . ضربه ای که هم اکنون اثرات آن را میتوان لمس نمود.

2. سانسور شدید موسیقی ایرانی و عدم صدور مجوز برای اجرای اساتید و یا انتشار آلبوم موسیقی نیز یکی دیگر از مشکلاتیست که همواره شاهد آن هستیم .

خیلی از موسیقی ها باید این تاثیر را بر انسان بگذارند که انسان ها را به سمت آرامش بکشانند، اما موسیقی های امروزی که در میان جوانان باب شده است، بیشتر ذهن انسان را آشفته و به هم می ریزد

3. یکی از دلایل موفقیت موسیقی های غیر ایرانی در کشور ایران سادگی و سبکی اشعار آنهاست که درک آن را برای جوانان ساده تر کرده است . اشعاری به زبان عامیانه که در بسیاری از موارد نمیتوان نام شعر را بر آنها نهاد که جملاتی هستند آهنگین .  عدم درک اشعار و ناتوانی در برقراری ارتباط با شعر مشکلی است که برای علاقه مندان و جوانان علاقه مند به موسیقی اصیل ایرانی اتفاق می افتد .

4.  ورود تکنولوژی های جدید همچون اینترنت و ماهواره در خانه ها و به تبع آن معرفی و حضور موسیقی های متعدد و خوانندگان رنگارنگ که اکثرا نیز موسیقی را نمیدانند ( و چهره آن اقلیتی را که موسیقی را نیز میدانند مخدوش می نمایند) و کسب شهرت و اعتبار آنان تنها به لطف اشعار سخیف و زننده ایست که با همراهی چند رقاصه فاحشه نامی را برای خود دست پا کرده اند با به تصویر کشیدن عشقهای مجازی به گونه ای زشت و زننده و محرک جوانان را از فرهنگ اصیل ایرانی دور کرده و با این روش سعی در خشکاندن ریشه  فرهنگ ایرانی دارند .
موسیقی

راه حل اصلاح و بهسازی موسیقی های رپ

در اینجا این سوال مطرح می شود، حال که جوانان به این نوع موسیقی علاقه مندند، چه طور می توان این سبک از موسیقی را در یک چهارچوب درست و معقول قرار دهیم تا از به انحراف کشیده شدن جوانان جلوگیری شود؟ تمجید از مواد مخدر، سکس و کاربرد الفاظ رکیک از انحرافاتی است که موسیقی زیرزمینی ایران را تهدید می‌کند و به منظور مبارزه با آن چاره‌ای نیست جز این که سعی در پالایش این سبک موسیقی شود.

اگر ما بتوانیم شاعران یا ترانه‌سرایان و آهنگسازان را گرد هم آوریم تا در موسیقی‌شان‌، ریتم‌هایی را استفاده کنند که هیجان بیشتر و دلنشین‌تری وجود داشته باشد تا جوان پسند هم باشد، به اضافه اینکه محتوای اصولی و درستی را به کار بگیرند، نتیجه خوبی در بر خواهد داشت. ضمن اینکه جنبه‌های مختلف و عمیق موضوع «عشق» را با این نوع موسیقی همراه نماییم.

فرآوری : طاهره رشیدی

بخش اجتماعی تبیان

منابع : 1- خادمی، حسن. موسیقی رپ زیرزمینی. وب‌سایت پیک مستند / 2- آفتاب / 3- نت آهنگ / 4- فراتب /5-نیوز پلیس




موضوع مطلب :

          
یکشنبه 93 اسفند 10 :: 1:6 عصر

تبلیغات و سبک زندگی

تلویزیون با قدرتی که دارد میتواند در تبلیغات تمام حواس بینندگانش را به خود جذب کند و با نشانه گرفتن تمام حالات ذهنی و عصبی افراد آنان را وادار به رفتار هایی کند که تبلیغات خواستار آن می باشند.

تأثیر تبلیغات در سبک زندگی

تلویزیون چند سال است که روزانه از شبکه های مختلف زمان های طولانی ای را به پخش فیلم های تبلیغاتی اختصاص می دهد که شدیداً مورد توجه شرکت های مختلف تجاری قرار گرفته است.

تبلیغات در تلویزیون تاثیرات بیشتری نسبت به دیگر رسانه ها دارد که با ترکیب صدا و تصویر و همچنین با بکار گیری تکنیک های تبلیغاتی، اثر مستقیم بر اذهان عمومی می گذارد و می تواند تحول عظیمی در صنعت مصرف به وجود آورد.

سید مجتبی حورایی مشاور حوزه اجتماعی معتقد است: تبلیغات از باب مبالغه می‌آید یعنی سازندگان آن محصول خود را بزرگتر نشان می دهند تا مخاطب را ترغیب کنند که به سمت محصول و کالای مورد نظر برود.

همین مبالغه در بیان کیفیت محصول و ویژگی‌های آن باعث می‌شود تا مخاطب بعد از تهیه آن پی ببرد که محصول مورد نظر با آنچه تبلیغ می‌شده است تفاوت دارد و اولین نتیجه چنین امری این است که نوعی فضای بی اعتمادی را در جامعه رقم می‌زند.

بسیاری از خریدهای ما بر اساس هیجانات ماست نه ضرورت‌ها. من زمانی احساس می‌کنم چیزی را نیاز دارم و بدون تبلیغات هم آن را خریداری می کنم اما زمانی آگهی‌های بازرگانی از المان‌هایی مثل جذابیت، شادی، ریتمیک بودن و ... استفاده می کنند و این امر هیجانی ایجاد می‌کند که باعث می‌شود مرا به خرید کالا و مصرف آن وادارد.

تبلیغاتی که امروز می‌بینیم از کودکان استفاده و درواقع سوء استفاده می‌کند و این باعث می‌شود که تبلیغات تلطیف شده و فرزند من هم آن را ببیند و از آن لذت ببرد. بنابراین من که خود نمی‌خواسته‌ام کالای مورد نظر را خریداری کنم حالا در برابر تقاضای فرزندم نمی‌توانم بایستم و برای او کالا را تهیه می‌کنم.

هم اکنون بیشترین تبلیغاتی که در تلویزیون دیده می‌شود کالاهایی هستند که الزاما نیازی به آنها نیست.

تبلیغات انواع ظروف و وسایل آشپزخانه زنان را ترغیب می‌کند که به سمت خرید آنها بروند و این امر به تدریج فشار به خانواده، رقابت‌ها و حسرت‌ها را افزایش می‌دهد.

تلویزیون به دلیل کمبود بودجه و به خاطر منفعت‌هایی سراغ این تبلیغات می‌رود اما چون مجبور به پخش تبلیغات است به تدریج خطوط قرمز کمتر می‌شود. وقتی قرار است برای توسعه سازمان صداوسیما و پرداخت هزینه‌ها پول سنگینی را پرداخت کنیم آگهی ای هم که مجوز ندارد به نحوی مجوز می‌گیرد زیرا بحث سود و منفعت است. درحالیکه تلویزیون می‌تواند تعداد شبکه‌ها را کمتر کند و در عوض در همان تعداد شبکه و با ساعت‌های محدود کیفیت برنامه‌ها را بالاتر ببرد.

تبلیغات قابلیت تغییر در سبک زندگی ما را دارند، پیام‌های بازرگانی به تدریج خلقیات ما را جابجا کرده و تغییر می‌دهند، در نتیجه مدل زندگی ما وابسته به تبلیغات می شود

تلویزیون برای توسعه کار خود به این تبلیغات نیازمند است و این رویاپردازی است که بگوییم این رویکرد تلویزیون تغییر خواهد کرد.

با تبلیغات می‌توان یک امر غیر واقعی را واقعی جلوه داد و یک نیاز غیرضروری را به نیازی ضروری تبدیل کرد.

ما با اصل تبلیغ مخالف نیستیم اما این اهمیت دارد که تبلیغی که انجام می‌شود، واقعی باشد. در تفکری که هدف توجیه کننده وسیله باشد می‌توان دروغ گفت و با آب و تاب بیشتری به معرفی یک محصول پرداخت و تبلیغ پر رنگی از کالا بسازیم..
  تبلیغاتی که سبک رندگی را تغییر می دهند

اهداف تبلیغات در هر جامعه ای متمایز از دیگر اجتماعات انسانی می باشند زیرا که هر جامعه شرایط و نیازهای خاصی خودش را دارد و باید درک درست از مردم آن جامعه و خود جامعه مصرفی و همینطور رسانه های عمومی که انتقال دهندگان پیام تبلیغاتی هستند ، داشت.
تأثیر تبلیغات در سبک زندگی

تبلیغات قابلیت تغییر در سبک زندگی ما را دارند، پیام‌های بازرگانی به تدریج خلقیات ما را جابجا کرده و تغییر می‌دهند، در نتیجه مدل زندگی ما وابسته به تبلیغات می شود. در بعضی از تبلیغات مواردی نشان داده می‌شود که بخل، کینه و دریغ کردن از دیگری را ترویج می‌دهند و اینها خلاف موازین و اصول اخلاق اسلامی است. همچنین گاهی این تبلیغات در رنگ و لعابی که نشان می‌دهند از سطح زندگی مردم متوسط فاصله می‌گیرند به طوریکه وقتی کودکی آن را نگاه می‌کند به این فاصله پی می‌برد و می‌بیند که آشپزخانه‌ای که در این تبلیغات نمایش داده می‌شود از منزل ما بزرگتر است. این تصاویر به تدریج ذائقه آدمی را عوض می‌کند و یک مصرف گرایی افراطی و غیر عاقلانه را در جامعه شکل می‌دهد. در واقع افراد به مصرف تعلق خاطر پیدا می‌کنند بدون اینکه زیرساخت‌های اجتماعی آن فراهم شده باشد و یا کالای مورد نظر به راحتی در دسترس قرار بگیرد.

این تبلیغات جذابیت‌هایی دارند از قبیل اینکه کوتاه، متنوع و ریتمیک هستند درحالیکه در همین تبلیغات کوتاه اتفاقات بدی می‌افتد و شخصیت کودکان را به گونه‌ای شکل می‌دهد که با هویت فرهنگی، دینی و حتی ملی ما متفاوت است.

در فرهنگ اسلامی قناعت یعنی شما به آنچه عزت نفس‌تان را حفظ می‌کند، راضی باشید در حالیکه تبلیغات فعلی این قناعت را زیر سوال می‌برند.

با خرید بسیاری از این کالاها طبقه اجتماعی رشد پیدا نمی‌کند بلکه تنها به نوعی دگرگونی وسایل زندگی پیش خواهد آمد و گاهی این تفاوت در سطح فرهنگی و مطالبات اجتماعی منجر به بروز مشکلاتی همچون منازعات خانوادگی، بداخلاقی‌های برونی و تظاهرهای اجتماعی خواهد شد. خانواده برای آنکه عقب افتادگی خود را جبران کند و یا سطح متوسط خود را بالاتر نشان دهد شروع می‌کند به بازیگری کردن و این خود احساس سرخوردگی را پیش می‌آورد. باید در فرم تبلیغات استانداردهای سطح زندگی اقتصادی و توانمندی‌های مردم را در نظر گرفت. همچنین در بسیاری از تبلیغات مرزهای عرفی و اجتماعی نقش‌های زنان و مردانجابه جا شده است که تلویزیون باید به این موارد توجه کند.

 البته این بدان معنا نیست که تصور کنیم باید دایره را تنگ کنیم. همانقدر که تساهل‌های بیجا در ساخت تبلیغات مضر است از تنگ نظری‌های افراطی هم در حوزه مسایل فرهنگی و دینی و اجتماعی باید دوری کرد. با این حال باید منشوری آماده شود تا تبلیغ از همان ابتدا که ساخته می‌شود تا زمانیکه به پخش می‌رسد زیر نظر این منشور و تحت نظارت باشد. اگر تبلیغات خارجی تاثیر زیادی دارد محصول همین دقت نظر و رویکرد کسانی است که از ابتدا تا انتهای پخش اصول خود را در نظر گرفته‌اند در اینجا هم ما باید به اصول خود توجه کنیم و اثر این تبلیغات را بشناسیم.

 

 

فرآوری: زهرا فرآورده

بخش ارتباطات تبیان

منابع: مهر/ باشگاه خبرنگاران/ آفتاب

 




موضوع مطلب :

          
یکشنبه 93 اسفند 10 :: 1:4 عصر


حوزه علمیه و ضرورت آینده نگری و تحول تبلیغی

اشاره:

مقام معظم رهبری در دیدار طلاب، فضلا و مسئولان رده های مختلف حوزه علمیه،دو نکته بسیار مهم و کلیدی را به عنوان رمز بقا و پویایی این نهاد سرنوشت ساز مطرح کردند: اول، ضرورت دور اندیشی دوم، ضرورت تحول. یکی از اساسی ترین گامها در این جهت، نگاهی دور اندیشانه و تحول گرا در زمینه تبلیغ و طراحی نظام جامع ارتباطی و تبلیغی پویا و متناسب با چشم انداز آینده رسانه هاست. آینده ای که بر اساس واقعیات موجود و تحلیل دقیق مقام معظم رهبری، به شدّت عرصه های تبلیغی را در داخل و خارج از کشور، بر ما تنگ تر و لزوم حضور حوزه های علمیه را صد چندان می کند؛ از اینرو، قصد داریم سلسله مباحثی درباره ضرورت «تبلیغ رسانه ای دین» مطرح کنیم. در این قسمت، به موضوع تحول تبلیغی و نقاط قوت، ضعف، فرصتها و تهدیدها می پردازیم.
موقعیتها و نقشهای حوزه علمیه
موقعیت دینی

از آیه شریفه «نَفْر» به خوبی می توان رسالت و مأموریتهای حوزه علمیه را به دست آورد. این آیه، وجوب نفر را مقدمه تفقّه، و تفقّه را مقدمه انذار قرار داده است؛ بنابراین، برای ایجاد تحول، باید در چهار مقطع گزینش، پژوهش، آموزش و تبلیغ با نگاهی فعال، جامع و فرآیندی، برنامه ریزی شود. «وظیفه اساسی روحانیت، هدایت مردم به سمت اهدافی است که قرآن کریم و پیغمبران در طول تاریخ نبوت ترسیم کرده اند.»

حوزه های علمیه، در عصر غیبت از لحاظ دینی موقعیت ویژه ای دارند و علمای اسلام به عنوان حجتهای الهی وظیفه دارند بر اساس دستورات دین اسلام، مردم و جامعه را از جهات مختلف روحی، سیاسی، اقتصادی، حقوقی، فرهنگی و... هدایت کنند. «حوزه های علمیه در حقیقت سازندگان فردای این جامعه و همه جوامع مسلمان هستند.» از طرفی، حوزه های علمیه مسئول پاسداری ایمان جامعه اسلامی و دفاع از اصول و فروع دین مقدس اسلام هستند و قطعاً این مسئولیت در همه زمانها و مکانها یکسان نیست و بستگی به میزان آگاهی مردم و درجه فعالیت نیروهای دشمنان اسلام دارد. «حوزه علمیه مثل گذشته جدا از مسائل و حوادث نیست. امروز حوزه علمیه یک حقیقتی است که با همه دنیا مستقیم و غیر مستقیم مرتبط است؛ بنابراین، سخن گفتن از حوزه علمیه با مسائل جاری جهان اسلام هم مرتبط است.»
موقعیت سیاسی

جایگاه و نقش سیاسی حوزه علمیه نیز قابل توجه است؛ چرا که نظام جمهوری اسلامی، متفرع و وابسته به آن نهاد است و علمای اسلام همچنان که در ایجاد و استقرار حکومت، نقش اساسی داشته اند، در ادامه نیز به عنوان مرجع دینی در زوایای مختلف در نظام اسلامی مسئول اند. «حوزه های علمیه و علمای دین، نمی توانند نسبت به دستگاه و امور کشور و آنچه که می گذرد بی تفاوت باشند و بگویند: حالا خودشان می دانند، دیگر ما چه کار کنیم؟ اگر علما کنار کشیدند، به تدریج جمهوری، غیر اسلامی خواهد شد.» «حوزه علمیه و علمای دین و جوامع دینی و روحانی، نمی توانند از وضع نظام بی خبر باشند و بی خبر بمانند و این بی خبری را تحمل کنند.»

یکی از وظایف دولت اسلامی، حفظ و ترویج ارزشهای الهی است؛ چنان که علی علیه السلام می فرماید: «وَ عَلَی الاِمامِ أَن یُعَلِّمَ أَهلَ وَلایَتِهِ حُدُودَ الاِسلامِ و الاِیمانِ؛ و بر امام لازم است که حدود و ثغور اسلام و ایمان را به پیروانش یاد دهد.» بنابراین تبلیغ دینی از شئون حکومت اسلامی است و با توجه به جایگاه رسانه های نوین در تبلیغات دینی، دولت اسلامی باید به بهترین وجه ممکن از این ابزارها در جهت ترویج و دفاع ارزشهای دینی و جلوگیری از ضد ارزشها استفاده کند.
موقعیت رسانه ای

حوزه علمیه، موقعیت و نقش رسانه ای نیز پیدا می کند و همچنان که در تبلیغ سنتی دین مسئول است، در تبلیغ رسانه ای و تعامل با رسانه ملی هم مسئولیت دارد؛ زیرا «صدا و سیما مسئولیت آموزش عمومی و ارشاد فرهنگی [و] سیاسی و تبیین مبانی اسلام و مقابله با توطئه های تبلیغاتی دشمن را با بهره گیری از هنر اصیل و سالم بر عهده دارد.» «رادیو [و[ تلویزیون، اصلاً برای ساختن باب اسلام و انقلاب است و غیر این نیست. هیچ هدفی فراتر و بالاتر از این هدف وجود ندارد. ما می خواهیم روی مخاطب خودمان اثر بگذاریم.»

در مقدمه قانون اساسی آمده است: «رسانه های ارتباط جمعی، رادیو و تلویزیون باید در جهت تکامل انقلاب اسلامی، در خدمت اشاعه فرهنگ اسلامی قرار گیرند و در این زمینه از برخورد سالم با اندیشه های متفاوت بهره جویند و از اشاعه و ترویج خصلتهای تخریبی و ضد اسلامی جداً پرهیز کنند.»

تبلیغ دینی در ایران، به ویژه تا قبل از انقلاب، عمدتاً مبتنی بر ارتباطات سنتی بوده است که به دلیل جوّ حاکم بر کشور و تنگناهای سیاسی، امکان بهره گیری از رسانه های نوین وجود نداشته است؛ اما پس از پیروزی انقلاب اسلامی، «برای نخستین بار در طول تاریخ ایران پس از اسلام، مقتضیاتی پدید آمده تا به دور از موانع و تجربیات واگرایانه گذشته، آرزوی همگرایی و معاضدت همسوی رسانه های سنتی و وسایل ارتباط جمعی در جهت مقاصد عالیه اسلام تحقق یابد. دستیابی به این مهم، در گرو شناخت مبانی حاکم بر این سیستم ارتباطی و اصولی است که در درون این سیستم، زمینه همکاری دینی رسانه ها را فراهم می سازد.»

برای آنکه تصویر روشنی از وضعیت موجود و ترسیمی بهتر از شرایط مطلوب در این زمینه داشته باشیم، به برخی از فرصتها، تهدیدها، قوتها و ضعفهای حوزه علمیه اشاره می کنیم. با توجه به موقعیتها و نقشهای حوزه علمیه که خود فرصتی ارزشمند برای تبلیغ رسانه ای دین است، موارد ذیل را می توان به عنوان فرصتهای موجود ذکر کرد:

1. ویژگیهای دین مبین اسلام، به ویژه غنای فرهنگی و مطابقت آن با فطرت انسان؛

2. موقعیت انقلاب اسلامی و ظرفیتهای آن، که در دنیای امروز امیدی برای همه مسلمانان است؛

3. وابستگی و اعتماد مردم به رسانه ملی و نقش آن در تحولات دینی، سیاسی، فرهنگی و...؛

4. موجود بودن زمینه های مناسب در دین، برای ترویج ارزشهای الهی؛

5. نیروهای مستعد و با انگیزه برای حضور در عرصه های مختلف تبلیغ رسانه ای دین.

مهم ترین تهدیدی که در این زمینه وجود دارد، غفلت از چشم انداز آینده رسانه های نوین است که می تواند حتی فرصتهای فوق را از ما بگیرد و یا به تهدید تبدیل کند. رشد قارچ گونه رسانه های فارسی زبان رقیب، گوشه ای از تلاش دشمن برای تنگ کردن فضای تبلیغی، و حذف ما از عرصه رسانه های تأثیرگذار است.

با اینکه رسانه های نوین مقوله ای دینی اند، متأسّفانه در حوزه علمیه به کلّی مورد غفلت قرار گرفته اند. تا جایی که حتی درباره رسانه ملی نیز در سطوح مختلف سیاستگذاری، برنامه ریزی و اجرایی، به صورت جدّی اقدامی صورت نگرفته است و جز برخی حرکتهای محدود، ناهماهنگ و بدون نظارت، کاری در جهت تعامل هدفمند و متناسب با موقعیت رسانه ها در دنیای امروز صورت نمی گیرد. خطر آنجاست که برخی از افراد، متأثّر از فضای ارتباط و تبلیغ سنّتی، تصور می کنند که می شود با پرهیز از رسانه ها، آنها را محدود و یا حذف کرد؛ به همین دلیل، حتی گاهی از بردن نام آنها و یا تأسیس واحدی برای آشنایی و پیگیری امور مربوط به آنها پرهیز می کنند.

«مسئله این است که آیا روال جاری و موجود حوزه های علمیه، برای پاسخ دادن به این نیازها کافی است؟ جواب این است که کافی نیست. پس باید از چار چوب و استخوان بندی قوی حوزه علمیه و امکانات فراوان فکری و معنوی که در حوزه های علمیه وجود دارد [استفاده نمود] تا برای فراهم کردن پاسخهای این پرسشهای فراوان، انسانهایی ساخته شوند که بتوانند به سرچشمه های جوشان معارف و احکام دست یابند و نیازها و خلأها را پر کنند.»

برخی از خلأها، آسیبها و نقاط ضعف حوره علمیه برای تعامل حداکثری با رسانه های نوین عبارت اند از:

1. فقه موجود از جامعیّت کافی برخوردار نیست. «ما فقهی لازم داریم که بتواند حکومت و سیاست خارجی و روابط بین المللی و... را پاسخگو باشد»؛

2. «از جمله چیزهایی که حوزه بدان نیاز دارد، یک نظام تعلیم و تربیت است تا در آن، وقتها به هدر نرود»؛

3. «امروز در جامعه ما، آن کسانی که بتوانند با زبانهای زنده دنیا صحبت کنند و معارف الهی و پیشرفتهای فکری و فرهنگ اسلامی را برسانند، خیلی کم هستند و این خلأ باید به گونه ای پر شود»؛

4. «ما معادن عظیم و غالباً از جنس فاخر در اختیارمان هست؛ اما پولی که بشود در بازار خرج کرد و به این و آن داد، نداریم»؛

5. خلأ نظریه پردازی اسلامی درباره ارتباطات و رسانه، بر مبنای آموزه های قرآن و عترت؛

6. ضعف نیروی انسانی و عدم آموزش کارآمد. «خوب بود صدها نویسنده اسلامی و... تربیت می کردیم که نکردیم. این یکی از کارهای حوزه است»؛

7. عدم سیاستگذاری و برنامه ریزی متناسب، همراه با تحولات جهانی در زمینه ارتباطات و رسانه ها؛

8. عدم دانش، بینش و نگرش دقیق و واقع بینانه درباره کارکردها، کجرویها و توانمندیهای رسانه ها؛

9. غفلت از وظیفه ای که در مقابل رسانه ها، به ویژه رسانه ملی دارد؛

10. ناهماهنگی تحولات حوزه با رخدادها و نیازهای دنیای امروز؛

11. نبود کتاب یا بحث مستقل فقهی در زمینه تبلیغات و ارتباطات سنتی و نوین.
حوزه علمیه و تبلیغ رسانه ای دین

حوزه علمیه، همواره در عرصه تبلیغ فرهنگی به ویژه به صورت سنتی و حضوری، پیشتاز بوده است؛ اما این واقعیت را باید پذیرفت که ارتباطات و تبلیغات در سایه رسانه های نوین، کاملاً با آنچه که ما در ارتباطات و تبلیغات در مدل سنتی با آن سرو کار داشته ایم، تفاوت دارد.

«شاید بشود گفت، امروز روزگاری است که نیاز به تبلیغ از همیشه بیشتر است برای اینکه تبلیغات ضد دینی و ضد اسلامی با استفاده از مدرن ترین شیوه ها و اسلوبها توسط قدرتمندان دنیا که ضد اسلام اند، امروز حداکثر رواج را دارد.» «آنها بسیاری از فیلمها را ساخته اند که ظاهرش هم نشان نمی دهد؛ اما تبلیغ مسیحیت است. حتی دوستان خود ما در تلویزیون پخش می کنند.من نگاه کردم، دیدم که اغلب اینها تبلیغ کلیساست... کسی که این فیلم را می بیند، متأثّر می شود.»
تحول در نظام تبلیغی
حوزه علمیه

از ضروری ترین رسالتهای حوزه علمیه در عصر رسانه، تحول در همه عرصه ها و به ویژه در نظام تبلیغی سنتی و رسانه ای است. این تحول، هم می تواند در جهت سخت افزاری باشد و هم در جهت نرم افزاری. «حوزه نباید از تحولات عالم بر کنار بماند. کسانی که تدبیر امور حوزه را در دست دارند، باید ترتیبی دهند که طلاب در جریان مسائل قرار گیرند. حوزه برای پیشرفت خود باید از ابزارها و روشهای متداول در محیط های علمی استفاده کند و خود را از امکاناتی که بشر را در راه کسب علم موفق تر می سازد، محروم نسازد.»

بدیهی است که مهم ترین لازمه تحول، تولید در جهات مختلف است؛ زیرا رفتار سلبی، به نوعی پاک کردن صورت مسئله است و چندان مؤونه ای نمی خواهد؛ از اینرو، انسانها در مقابل وضعیت موجود و تحول برای رسیدن به وضعیت مطلوب، کنشهای متفاوتی دارند. عده ای تنها کلمه «نه» را می شناسند و فقط نقل قول می کنند. گروهی علاوه بر آن، نقد و علت یابی می کنند. تعدادی، راهکارهایی را هم ارائه می دهند. برخی برنامه ریزی ذهنی نیز می کنند. جمعی علاوه بر آن، برنامه عملیاتی هم می ریزیند. و اندک اند کسانی که به مقوله تحول، نگاهی جامع، همیشگی و فرایندی داشته باشند. در حالی که فقط در این صورت است که شاهد رشد، شکوفایی و تحول پویا در هر نظامی خواهیم بود.

«آیا مناسب است که بزرگان و علما و مدرسان و محققان و عناصر اصلی حوزه های علمیه بگویند: حالا می نشینیم، بالاخره هر تغییری که زمانه لازم داشت، خودش ایجاد خواهد کرد؟ این درست است؟ انفعال بهتر است یا فعل؟ مثبت بودن و ایجاد کردن و آفریدن بهتر است یا تسلیم قضا و قدر شدن؟ - نه آن قضا و قدر الهی، بلکه قضا و قدر شیطانی و بشری - خودشان بیایند درست کنند یا بر طبق سهل انگاریهای ما هر چه می خواهد پیش بیاید. کدام بهتر است؟»

بنابراین، حوزه علمیه در این موقعیت، برای تحول در نظام تبلیغی و هماهنگی با حرکت شتابان رسانه های نوین، چاره ای جز رویکرد ایجابی و تولیدی در عرصه های پژوهش، آموزش و عملیات تبلیغ رسانه ای ندارد. که خلأ آن در همه زمینه ها مشهود است.
الف. گزینش نیروی تبلیغی

نیروی انسانی اگر چه در همه نهادها و سازمانها اهمیت دارد، اما این عنصر برای تداوم راه انبیا از جایگاه ویژه ای برخوردار است و باید همه صلاحیتهای علمی و عملی را دارا باشد، تا بتواند این رسالت سنگین را به دوش بکشد؛ از اینرو، با توجه به آیه شریفه نَفْر، لازم است که بهترین نیروهای جامعه برای امر خطیر تبلیغ و به ویژه تبلیغ رسانه ای داوطلب و گزینش شوند.
ب. پژوهش تبلیغ رسانه ای

پژوهش تبلیغ که لزوماً باید بر مبنای فقه جامع و پویا صورت گیرد، شامل تمامی مراحل آموزش و فرایند تبلیغ دین می شود؛ از اینرو، نتایج آن بر همه بخشها حکومت دارد. با توجه دقیق و همه جانبه به ارکان اعتقادی و احکام مکتب اسلام، این حقیقت اثبات می شود که ما در اسلام، فقهی که محدود و منحصر به بیان کیفیت و کمیت رابطه شخصی انسان با خدا، یعنی عبادات می باشد، نداریم؛ بلکه تمامی اعمال و شؤون حیات معقول انسانها در قلمرو فردی و اجتماعی - که یگانه عامل سعادت دنیوی و اخروی بشریت است - مشمول فقه به معنای حقیقی آن می باشد؛ بنابراین، فقه اسلامی شامل بخشهای زیر است:

فقه ارتباطات بین الملل، فقه صنعت، فقه سیاست، فقه فرهنگ، فقه مدیریت، فقه جهاد و دفاع، فقه علوم، فقه اکتشافات، فقه مبارزه با ظلم و فساد، فقه تشویق و تحریک به بایستگیها، فقه مبارزه با ناشایستگیها، فقه آینده نگری، فقه تکنولوژی، فقه هنر، فقه رسانه، فقه تعلیم و تربیت، فقه اطلاع رسانی، فقه تبلیغات و فقه اطلاعات به آنچه در دنیا می گذرد.

برای رسیدن به آنها، باید فقیه علاوه بر استنباط احکام، موضوع شناس نیز باشد. در غیر این صورت، نمی توانیم زوایای گوناگون مسائل مختلف را کشف کنیم و فقه پویا و پاسخ گویی داشته باشیم. «یک رکن مهم برای صدور حکم و فتوا، اطلاع از موضوع است. اگر چنانچه فقیه موضوع را نشناسد، نخواهد توانست کما هو حقه؛ از دلیل منابع دینی حکم الهی را استنباط کند.»

متأسفانه با توجه به جایگاه کلیدی کارهای پژوهشی مربوط به تبلیغات و ارتباطات و تأثیر آن بر سایر فعالیتهای حوزه علمیه، خلأ پژوهشی در این زمینه به صورت اساسی، عمیق و منسجم، از مهم ترین آسیبهای زیربنایی است که بدون انجام آن، هر گونه تحول سازنده و مستمر، کُند و مشکل به انجام می رسد؛ از اینرو، با توجه به گستردگی مفهوم تبلیغ، لازم است که به چند سؤال کلی پاسخ داده شود:

1. برای تولید مواد مورد نیاز طراحی نظام جامع تبلیغی، با چه موضوعاتی رو به رو هستیم و در فرایند تبلیغ، چه پژوهشهایی باید انجام شود؟

2. در نظام آموزشی تبلیغ دینی، چه معلومات و مهارتهایی باید گنجانده و با چه روشی آموزش داده شود؟

3. در عملیات تبلیغ سنتی و رسانه ای، با چه عرصه هایی رو به رو هستیم؟ چگونه باید به عرصه رسانه ها راه یابیم و برای تأمین نیروی انسانی و لوازم مورد نیاز، چه باید بکنیم.
ج. آموزش تبلیغ رسانه ای

با توجه به نوع نگرش حوزه علمیه، می بینیم که این مرکز مهم در برخی از موارداز فرصتهای موجود و نیروهای مستعد چندان استقبال نمی کند؛ در حالی که بر طبق فرمایش مقام معظم رهبری «تربیت طلاب جوان، یکی از واجب ترین کارهاست و بایستی این تربیت به شکل برنامه ریزی شده و دقیق هم انجام بگیرد.»

برای تبلیغ رسانه ای، آگاهی از موارد ذیل لازم است.

فرهنگ جهانی و فرهنگ مهاجم، ساز و کارهای لازم برای مبارزه با تهاجم، ویژگیهای مخاطب، پیام و چگونگی ساخت آن، قالبها و شیوه های جذاب تر و مؤثّرتر، اقتضائات رسانه و پیامدهای آن، ساختار رسانه ها و... .
د. عملیات تبلیغ رسانه ای

مسلماً حوزه های علمیه، باید در فرایند عملیات تبلیغ رسانه ای نیز نقش داشته باشند و روشن است که در این زمینه خلأ جدّی وجود دارد. مقام معظم رهبری می فرمایند:

«نقش روحانیت در نظام اسلامی از همیشه بارزتر و تکلیف آنها از همیشه سنگین تر است.... امروز آن کسی که می تواند حرفی برای گفتن ارائه بدهد، مقیاس کار او مقیاس بین المللی است.» «در شرایط فعلی که میدان تبلیغ اسلام باز است و دست و صدای ما به اقصی نقاط عالم می رسد، باید برنامه های تبلیغی حوزه قم در رأس و به تَبَع آن، بقیه حوزه های علمیه با گذشته فرق داشته باشد.»
ادامه دارد... .

پدیدآورنده: حجت الله بیات




موضوع مطلب :

          
یکشنبه 93 اسفند 10 :: 1:3 عصر


12 پیش‌بینی از شبکه‌های اجتماعی در سال 2015

میثم لطفی - مرکز Internet Live Stats، از معتبرترین منابع تحقیقاتی در حوزه فناوری، گزارشی در مورد آخرین روز از سال 2014 میلادی منتشر کرده است که جالب به‌نظر می‌رسد. در این گزارش گفته شد که تا آن روز تعداد کاربران اینترنتی جهان 3.039 میلیارد نفر و تعداد تمام سایت‌های اینترنتی 1.15 میلیارد عدد بوده است. در 31 دسامبر 2014 یعنی آخرین روز سال، 165 میلیارد ایمیل ارسال شد و کاربران جهانی 15/3 میلیارد جست‌وجو در گوگل انجام داده‌اند. در این روز 89/2 میلیون مطلب جدید روی تمام وبلاگ‌ها نوشته شد و مردم 556 میلیون توییت جدید منتشر کردند. طی این 24 ساعت تصاویر ویدیویی موجود روی سایت یوتیوب 2/6 میلیون بار مشاهده شد، 106 میلیون عکس جدید روی اینستاگرام قرار گرفت و 110 میلیون مطلب جدید در شبکه اجتماعی Tumblr به‌اشتراک گذاشته شد. فیس‌بوک در پایان این روز 34/1 میلیارد مشترک فعال داشت و تعداد مشترکان Google+، توییتر و Pinterest هم به‌ترتیب 804، 322 و 56 میلیون نفر گزارش شد. همچنین، در آخرین روز از سال 2014 میلادی کاربران جهانی 109 میلیون تماس موفق با سرویس اینترنتی Skype برقرار کردند و 36 هزار سایت اینترنتی هم هک شد.
مرکز Internet Live Stats در ادامه گزارش خود توضیح داد که در روز 31 دسامبر 582 هزار دستگاه رایانه، 2/3 میلیون دستگاه گوشی هوشمند و 604 هزار دستگاه تبلت در سراسر جهان فروخته شد. ترافیک اینترنتی جهان در این روز 6/1میلیارد گیگابایت بود و البته 2/2 میلیون مگاوات‌ساعت برق مصرف شد تا مردم به اینترنت متصل شوند. در جریان استفاده از اینترنت در 31 دسامبر 1/2 میلیون تن گاز دی‌اکسیدکربن در جهان منتشر شد و 25 درصد کاربران آنلاین به خاطر شبکه‌های اجتماعی وارد اینترنت شدند.
تا آخرین لحظه از سال 2014 میلادی شبکه اجتماعی توانست موقعیت خود را به‌عنوان محبوب‌ترین ابزار اینترنتی حفظ کند. اما مرکز Social Times بررسی‌های گسترده‌ای روی 1000 کارشناس فناوری در سراسر جهان انجام داده است تا وضعیت شبکه‌های اجتماعی در سال 2015 میلادی مشخص شود. نتایج بررسی‌های این مرکز در قالب 12 پیش‌بینی به قرار زیر منتشر شده است.

** محبوبیت هرچه بیشتر تصاویر ویدیویی
در سال 2015 میلادی تصاویر ویدیویی به محتوای اصلی در شبکه‌های اجتماعی تبدیل می‌شوند و مشترکان مشاهده آنها را اولویت اول برای حضور در این فضا می‌دانند. دیگر پلتفرم‌ها با قابلیت انتشار ویدیو مانند پادکست و وبلاگ نیز سازگاری بیشتری با شبکه‌های اجتماعی پیدا می‌کنند و بیشترین سرمایه‌گذاری‌ها برای توسعه خدمات ویدیویی انجام می‌شود. شایان ذکر است که در آگوست 2014 در زمینه مشاهده تصاویر ویدیویی در یک روز فیس‌‌بوک از یوتیوب جلو زد. مشترکان فیس‌بوک هم‌اکنون روزی یک میلیارد تصویر ویدیویی روی این شبکه اجتماعی به‌اشتراک می‌گذارند که این رقم نسبت به ژوئیه 2014 رشد 30 برابری را نشان می‌دهد.

** استفاده بیشتر از تراکم اطلاعات
اگر قرار باشد یک کلید برای موفقیت هرچه بیشتر شبکه‌های اجتماعی ارایه شود، بهره‌مندی هرچه ‌بیشتر آنها از حجم گسترده اطلاعات است و پیش‌بینی می‌شود در سال 2015 میلادی پلتفرم‌های اجتماعی و رسانه‌ای تمرکز بیشتری بر این مساله داشته باشند. کارشناسان معتقدند در سال 2020 میلادی حجم اطلاعات مبتنی بر وب نسبت به امروز 600 درصد افزایش می‌یابد و اگر منابع بازاریابی تمرکز بیشتری بر این مساله داشته باشند، می‌توانند در سال 2015 موفقیت خود را تضمین کنند و با مدیریت صحیح اطلاعات، کاربران بیشتری را به سمت خود بکشانند. برخی کارشناسان بر این باورند که شبکه اجتماعی فیس‌بوک با مدیریت نادرست کلان‌داده‌ها در سال 2015 میلادی بخش اعظم مشترکان خود را از دست می‌دهد.

** رونق گرفتن SlideShare
بازوی تصویری فیس‌بوک اینستاگرام است و LinkedIn نیز مبتنی بر SlideShare خدمات تصویری خود را در اختیار مشترکان قرار می‌دهد. این مساله نشان می‌دهد که طی سال 2015 میلادی مشترکان تخصصی در شبکه‌های اجتماعی برای انتشار تصاویر خود حضور پررنگ‌تری در SlideShare خواهند داشت. کاربران هم‌اکنون می‌توانند یک صفحه شخصی در این پلتفرم داشته باشند و عکس‌های خود را روی آن منتشر کنند. اما مدیران این شبکه اجتماعی تصمیم دارند سال 2015 میلادی قابلیت‌های صوتی و تصویری را به آن بیفزایند و به همین دلیل پیش‌بینی می‌شود که مراکز بازاریابی و تبلیغاتی آن را بیشتر مورد توجه قرار دهند. کارشناسان از SlideShare به‌عنوان یوتیوب مخصوص سازمان‌ها و کسب‌وکارها یاد می‌کنند.

** جایگزین شدن شبکه‌های اجتماعی با یوتیوب
فیس‌‌بوک، توییتر و LinkedIn سرمایه‌گذاری‌های فراوانی برای انتشار تصاویر ویدیویی انجام داده‌اند و خدمات خود را در این زمینه گسترش می‌دهند. این مساله نشان می‌دهد که سال 2015 میلادی آگهی‌های تبلیغاتی ویدیویی بیشتر رواج پیدا می‌کنند. شبکه‌های اجتماعی کاربران بیش از گذشته ترغیب به انتشار تصاویر ویدیویی می‌کنند و از آنجایی که مشترکان شبکه‌های اجتماعی مدت زیادی در این پلتفرم حضور می‌یابند، این قابلیت برای آنها خوشایند خواهد بود. این اتفاق باعث می‌شود تا مراکز تبلیغاتی نگرش خود را به فرایند انتشار تصاویر ویدیویی در اینترنت تغییر دهند و در سال 2015 میلادی از محبوبیت یوتیوب در این زمینه کاسته شود.

** آسان شدن تعاملات اجتماعی
در سال 2015 میلادی گفت‌وگوهای کوتاه در شبکه‌های اجتماعی به یک قابلیت همه‌گیر تبدیل می‌شود و تمایل کاربران برای استفاده از سرویس‌های ارتباطی افزایش می‌یابد. کسب‌وکارها هم‌اکنون ترجیح می‌دهند ترافیک مشتریان را از شبکه‌های اجتماعی به سایت اینترنتی اختصاصی خود انتقال دهند. برای رسیدن به این هدف مشکلات فراوانی وجود دارد و با توجه به اینکه کاربران در شبکه اجتماعی قابلیت‌ها و خدمات گسترده‌تری در اختیار می‌گیرند، حضور کمرنگ‌تر در سایت اینترنتی شرکت‌ها و سازمان‌ها را ترجیح می‌دهند. از آنجایی که شبکه‌های اجتماعی بر آسان‌سازی ارتباطات کوتاه میان کاربران تاکید دارند، سال 2015 میلادی خدمات گسترده‌تری در این زمینه ارایه می‌شود.

** پولی‌شدن انتشار آگهی‌
در سال 2015 میلادی شبکه‌های اجتماعی تلاش بیشتری انجام می‌دهند تا شرکت‌ها و مراکز تبلیغاتی را به سمت خود بکشانند. فیس‌بوک اعلام کرده است که از ژانویه 2015 شرکت‌ها و مراکز تبلیغاتی را موظف می‌کند تا به‌ازای انتشار آگهی‌های جدید در قالب پست‌های معمولی پول پرداخت کنند. توییتر هنوز برنامه جدید خود در این زمینه را منتشر نکرده و البته الگوریتم‌های مشابهی در این زمینه تعریف کرده است. اینستاگرام همچنین به‌دنبال توسعه پلتفرم تبلیغاتی خود است و فیس‌بوک خدمات تبلیغاتی خود را روی آن پیاده می‌کند. به هر حال، اگرچه تا پایان سال 2014 میلادی آگهی‌های تبلیغاتی در قالب پست‌ها و مطالب معمولی به‌صورت رایگان منتشر می‌شوند، سال جدید میلادی باید برای انتشار تمامی آنها پول پرداخت کرد.

** افزایش محبوبیت Google+
هرچه می‌گذرد تمایل مردم به حضور در Google+ به‌عنوان فضای مدرن در شبکه‌های اجتماعی افزایش می‌یابد و گوگل از طریق انتقال نتایج حاصل از جست‌وجوهای اینترنتی روی این سرویس می‌کوشد مشترکان Google+ را بیشتر کند. شرکت گوگل زیرساختی تعریف کرده است که کسب‌وکارها به‌راحتی می‌توانند به کمک آن در فهرست جست‌وجوهای انجام‌شده نمایان شوند. نتایج حاصل از جست‌وجو روی سایت گوگل می‌تواند در Google+ منتشر شود و کاربران پس از مطالعه مطلب مربوطه به کمک پنج ستاره موجود به آن امتیاز دهند. این کار که باعث می‌شود سایت شرکت‌ها رتبه بالاتری در فهرست گوگل کسب کند، فعالیت روی شبکه اجتماعی Google+ را هم بیشتر می‌کند.

** حضور پررنگ‌تر برندها
استفاده نادرست از شبکه‌های اجتماعی و ابزارهای موجود در آنها باعث شد تا در سال 2014 میلادی ارتباط مناسب میان برندهای بزرگ و مشتریان برقرار نشود و کسب‌وکارها به‌درستی متوجه نشوند که چه کسی مشتری اصلی است. اما 2015 سالی شکوفایی برندها و افزایش حضور آنها در شبکه‌های اجتماعی خواهد بود. شبکه‌های اجتماعی با ابزارها و نوآوری‌های خود امکان برقراری ارتباط معنی‌دار بین برندها و مشتریان را فراهم می‌کنند و منبع بزرگ اطلاعاتی را در اختیار تولیدکنندگان محصول می‌گذارند. از هم اکنون می‌توان پیش‌بینی کرد که در سال 2015 میلادی صفحه برندها در شبکه‌های اجتماعی فعال‌تر می‌شود.

** حضور گسترده‌تر کمپِین‌های اجتماعی
در دنیای امروز که اطلاعات حرف اول را می‌زند و مشتری نیروی محرک اقتصاد جهانی لقب گرفته است، توانایی برقراری ارتباطات قوی می‌تواند مهم‌ترین تضمین برای موفقیت آتی شرکت‌ها باشد. تولیدکنندگان محصولات مختلف بهتر از هر فضای دیگر در شبکه‌های اجتماعی بازخورد مشتریان را دریافت می‌کنند و از آنجایی که جوانان مخاطبان اصلی در شبکه‌های اجتماعی محسوب می‌شوند، برندهای بزرگ بیشترین حجم محصولات خود را به کمک این فضا به‌فروش می‌رسانند. برای رسیدن به این هدف در سال 2015 میلادی کمپین‌های تخصصی در شبکه‌های اجتماعی بیشتر دیده می‌شوند و کاربران ارتباط بیشتری با این کمپین‌ها برقرار می‌کنند.

** افزایش تعاملات فردی
در سال 2015 شاهد افزایش هرچه‌بیشتر تعاملات فردی، افزایش تعداد دوستان و افزایش هوادران در شبکه‌های اجتماعی خواهیم بود. این مساله به این معنی خواهد بود که مردم در شبکه‌های اجتماعی تمایل بیشتری دارند تا بدانند پشت هر تصویر و لوگو چه شخصی حضور دارد و در جریان برقراری ارتباط با یک شخص یا شرکت، چه مزایایی شامل حال آنها می‌شود. شرکت‌هایی که این مفهوم را درک کرده‌اند این روزها موفقیت بیشتری در شبکه‌های اجتماعی دارند و آن دسته از کاربرانی که می‌کوشند تصاویر بهتر و اطلاعات مطلوب‌تری از خود به‌نمایش بگذارند، با همین هدف در شبکه‌های اجتماعی حضور می‌یابند و البته‌ در سال 2015 میلادی شاهد افزایش این اتفاقات خواهیم بود.

** تخصصی‌‌تر شدن پلتفرم‌ها
برخی کارشناسان پیش‌بینی کرده‌اند که در سال 2015 کاربران، حضور در شبکه‌های اجتماعی کوچکتر و شخصی‌تر را به فضاهایی مانند فیس‌بوک و توییتر ترجیح می‌دهند و دریافت خدمات ویژه و تشکیل گروه‌های تخصصی را به وقت‌گذاری در شبکه‌های اجتماعی ترجیح می‌دهند. برخی کارشناسان از این اتفاق به‌عنوان کاهش محبوبیت شبکه‌های اجتماعی یاد می‌کنند و برخی دیگر این اتفاق را تخصصی‌تر شدن این فضا می‌دانند. تمایل کاربران به حضور تخصصی در شبکه‌های اجتماعی، مراکز توسعه ابزارهای کاربردی و شرکت‌های تبلیغاتی را ترغیب می‌کنند تا حضور متفاوتی در این فضاها داشته باشند.

** کنترل محتوا در دست آگهی‌ها
محبوبیت شبکه‌های اجتماعی نزد کاربران این پلتفرم را به یک ابزار تبلیغاتی تبدیل کرده است. آنچه از هم‌اکنون برای 12 ماه پیش‌رو پیش‌بینی می‌شود، حضور هرچه بیشتر آگهی‌های تبلیغاتی در شبکه‌های اجتماعی است؛ به‌نحوی که کاربران، این قبیل محتوا را بیشتر از مطالب منتشر شده از سوی دوستان مشاهده می‌کنند. مراکز بازاریابی با بررسی اطلاعات مربوط به محتوای منتشر شده در هر صفحه، آگهی‌های متناسب را به‌اشتراک می‌گذارند و صاحبان شبکه‌های اجتماعی بزرگ با فروش اطلاعات شخصی کاربران به مراکز بازاریابی، سود بیشتری از آن خود می‌کنند. در این میان مشترکان شبکه‌های اجتماعی که برای بهره‌مندی از قابلیت‌های ارتباطی در این فضا حضور می‌یابند، بیش از گذشته خود را درگیر آگهی‌های تبلیغاتی می‌بینند و دست‌کم در 50 درصد موارد روی آنها کلیک می‌کنند.(منبع:عصرارتباط)




موضوع مطلب :

          
یکشنبه 93 اسفند 10 :: 1:1 عصر

https://sp.yimg.com/ib/th?id=HN.608023642805437708&pid=15.1&P=0




موضوع مطلب :

          
یکشنبه 93 اسفند 10 :: 11:57 صبح
<   <<   16   17   18   19   20   >>   >