الماسها می درخشند...! تعطیلات بدون بد اخلاقی همسر
اگر زن شما بد اخلاق است کمک کنید تا در این تعطیلات که بیشتر باهم هستید ، کمی تغییر رویه داده و اوقات هر دوی تان زیباتر شود.
با شنیدن عنوان همسر بد اخلاق اولین موردی که به ذهن مبادرت می کند مرد بد اخلاقی است که همسرش را با کج خلقی هایش مورد آزار قرار می دهد. درست است که زنان نسبت به مردان دارای خلق و خویی نرم و آرام تر هستند ولی این مورد شامل تمام زنان نمی شود چه بسا مردانی که گرفتار زندگی با زنان بد اخلاق هستند و به دلایلی ناچار به ادامه آن زندگی .
در زمانهایی که همسرتان آرام و بدون ناملایمات ذهنی است با او در یک فضای صمیمی گفتگو کنید و بگذارید مشکلاتش را برای شما بازگو کند اگر مسئله باب میلتان نبود در لحظه پاسخ او را ندهید و شنونده خوبی باشید
توصیه هایی به مردان برای خارج شدن از جهنم بد اخلاقی های همسرشان:
مرضیه ولی حصاری بخش خانواده ایرانی تبیان موضوع مطلب : چگونگی گفتگو پیرامون بلوغ با دخترانهنگامی که سخن از بلوغ به میان می آید توجه ما بیشتر به غرایز جنسی، تغییرات فیزیولوژیکی و .. معطوف می گردد که نشانگر آغاز زندگی جنسی، امکان بارورسازی و بارور شدن است. از میان این تغییرات، می توان از ازدیاد سرعت رشد، پیدایش صفات ثانوی جنسی و به طور کلی دگرگونی در شکل ظاهری بدن نام برد و ... در طول زندگی یک فرد وقایعی رخ می دهد که از اهمیت خاصی برخوردار است و به عنوان نقطه عطفی در زندگی آنها یاد می شود. بلوغ یکی از این وقایع است. بلوغ دوره ای ما بین کودکی و بزرگسالی است که در این دوره تغییرات دینامیک در مغز و غدد بدن، باعث تغییرات جسمانی، روانی و رفتاری در فرد می شود. هنگامی که سخن از بلوغ به میان می آید توجه ما بیشتر به غرایز جنسی، تغییرات فیزیولوژیکی و .. معطوف می گردد که نشانگر آغاز زندگی جنسی، امکان بارورسازی و بارور شدن است. از میان این تغییرات، می توان از ازدیاد سرعت رشد، پیدایش صفات ثانوی جنسی و به طور کلی دگرگونی در شکل ظاهری بدن نام برد. افزون بر آنچه گفته شد بلوغ تصاویر دیگری را نیز در ذهن مجسم می کند که گویای تغییراتی است که در این دوره امکان وجود می یابند. مهارتهایی که نوجوان باید در این دوره در آنها تسلط یابد به قدری دشوار است و انتخابهایی که با آنها مواجه می شود به قدری متنوع است که بسیاری از مشکلات روانی، بیماریهای عفونی، ازدواجهای ناموفق و در نهایت مشکلات عدیده جسمی و روحی، ریشه در این دوران دارد. در سراسر جهان، تکالیف اساسی این دوره بسیار مشابهند. نوجوان باید بدن خود را بپذیرد، شیوه های تفکر بالغ را فراگیرد، استقلال عاطفی و مالی کسب کند، روشهای پخته تر برقراری رابطه با همسالان هر دو جنس را بیاموزد و هویت مستقل تشکیل دهد. بلوغ مرحله ای بحرانی است که در گذر از این دوره ، زیربنای زندگی بزرگسالی فرد پیریزی می شود. در همه مناطق جهان با در نظر گرفتن شرایط طبیعی و اجتماعی، دختران زودتر به بلوغ طبیعی می رسند لذا بین دختران و پسران در آغاز بلوغ تفاوت جشم گیری به چشم می خورد. شناخت تغییرات جنسی، روحی و اجتماعی این برهه حساس از زندگی دختران حایز اهمیت است. انتخابهایی که نوجوان در این دوران با آنها مواجه می شود به قدری متنوع است که بسیاری از مشکلات روانی، ازدواجهای ناموفق و در نهایت مشکلات عدیده جسمی و روحی، ریشه در این دوران دارد از آنجا که بهداشت بلوغ دختران نه تنها برای آنها و خانواده، بلکه برای کل جامعه و نسل آینده ضروری می باشد بنابراین برای پیشگیری از مشکلات بلوغ و تامین سلامت و آینده دختران به عنوان مادران فردا باید نیازهای این سن حیاتی و بحرانی را شناخته و خدمات ویژه ای را برای آنان در خانواده و جامعه تدارک دید. بچه ها خیلی زود بزرگ می شوند و صدالبته شما به عنوان والدین دوست دارید بهترین ها را به آنها بدهید و تصمیمات درستی در مورد آنها اتخاذ کنید. اما گاهی اوقات این تصمیم گیری بسیار دشوار است. به نظر می رسد که ناگهان دختر کوچولوی عزیز ما که با عروسکهایش بازی می کرده ناگهان امروز دختر خانم بزرگی شده که با تغییرات بسیاری مواجه شده است. گویی او به مرور به زنها شباهت بیشتری پیدا می کند و این تغییرات کاملا در ظاهرش هویدا است. آیا این تغییرات ناگهانی، همان بلوغ است؟ بله اینها همان علایم بلوغ است که موجب رسش جنسی و جسمی دختران شده و مسلما دختران را بیش از پیش نیازمند والدین به خصوص مادر می کند.
در ادامه این یادداشت پیشنهاداتی به شما مادران عزیز می دهیم تا بتوانید بهتر با دختر در آستانه بلوغ تان گفتگو کرده و رابطه ای دوستانه داشته باشید: *زمانهایی را برای گفتگوی خصوصی و محرمانه با دخترتان ترتیب دهید. مراقب باشید که در زمان مذکور آشفته و یا عصبی نبوده و عجله برای انجام کاری نداشته باشید تا هر دوتان در کنار هم احساس آرامش کنید. حول و حوش ساعت نهار و یا زمان عصر، فرصت خوبی برای این گفتگو است. *سعی کنید اطلاعات درست و منطقی در مورد بلوغ به دخترتان ارایه دهید. به او اطمینان دهید که هیچ اتفاق غیر منطقی و یا خارق العاده ای برای وی نیفتاده است. در ابتدای گفتگو امکان دارد که دخترتان بیمناک باشد بنابراین برای وی توضیح دهید که این یک گفتگوی کاملا دخترانه است و دلیل ندارد که دخترتان بخواهد تغییرات بدنی، احساسات و هراسهایش را از شما پنهان کرده و یا کتمان کند. سعی کنید در هنگام گفتگو از پرسشهای باز(به جای پرسشهای بسته) استفاده کنید تا این امکان فراهم شود که گفتگوی شما و دخترتان ادامه دار شده و نشاط و طراوت خود را حفظ کند. *با دخترتان همدلی کنید و تجاربی را که خودتان در هنگام بلوغ تان پشت سر گذاشته اید با وی در میان بگذارید. برای وی علت تغییر و تحولات جسمانی و مکانیزم فیزیولوژیک آن را توضیح دهید تا متوجه شود که با اتفاقی خاص مواجه نیست.
برای مثال برای وی شرح دهید که: برای پیشگیری از مشکلات بلوغ و تامین سلامت و آینده دختران به عنوان مادران فردا باید نیازهای این سن حیاتی و بحرانی را شناخته و خدمات ویژه ای را برای آنان در خانواده و جامعه تدارک دید
ارایه این توضیحات کلی برای روشن تر شدن ذهن دخترتان در زمینه بلوغ کمک زیادی می کند
*پس از اینکه این کتابها را در اختیار وی قرار داده و آنها رامطالعه کرد، در مورد مباحث مختلف آن با هم به بحث و گفتگو بپردازید. بررسی کنید و ببینید مباحث مختلف را متوجه شده یا از کدام قسمت کتاب خوشش آمده و کدام قسمت کتاب را نمی پسندد و ... .
*بعد از اینکه مطالعه کتاب(هر دو تان) به اتمام رساندید و در مورد آن به بحث و گفتگوی لازم را انجام دادید باید بدانید که کار همین جا به پایان نرسیده است. آغاز بلوغ مصادف با شروع تغییر و تحولات طولانی مدت(چه از لحاظ روحی و چه جسمی) برای دختر نوجوانتان است لذا توجه و مراقبت پیوسته شما از وی بسیار مهم و تاثیر گذار خواهد بود.
مریم عطاریان بخش خانواده ایرانی تبیان موضوع مطلب : اولین قدم برای خطرناک شدن امتناع از مدرسه یک مسئله جدی سلامت روانی و جسمانی برای بسیاری از کودکان و نوجوانان است. غیبت از مدرسه یک عامل خطر برای بروز رفتارهای پرخطر در نوجوانان، خشونت، سوء مصرف مواد و... است. اگر غیبتهای غیرقابل توجیه به صورت مزمن ادامه یابد ممکن است به باز ماندن کودک یا نوجوان از تحصیل و پیامدهای ناشی از آن نظیر محرومیتهای اقتصادی مشکلات شغلی و اجتماعی و روانپزشکی در بزرگسالی منجر شود. رفتار امتناع از مدرسه طبق تعریف عبارت است از امتناع کودک از حضور در مدرسه و یا مشکل برای ماندن در محیط مدرسه برای تمام روز یا قسمتی از روز. این تعریف موارد زیر را در بر میگیرد: کودکانی که به طور کامل از مدرسه غیبت میکنند. آنها که ابتدا در مدرسه حضور می یابند اما سپس در طول ساعات مدرسه، آن را ترک میکنند. آنها که با مشکلات رفتاری نظیر بدخلقیهای صبحگاهی یا مشکلات روانیـ جسمانی در مدرسه حضور مییابند. آنها که استرس نامعمولی را در طول ساعات مدرسه نشان میدهند و به مراقبان خود التماس میکنند که مدرسه را ترک کنند و در خانه بمانند. بین امتناع از مدرسه به دلیل ترس و اضطراب و فرار از مدرسه باید تمایز قائل شویم. فرار از مدرسه (یا مدرسه گریزی) به موارد زیر اشاره دارد: غیبتهای غیرقانونی و پنهانی از مدرسه بدون اطلاع والدین؛ غیبتهای مرتبط با مشکلات تحصیلی؛ غیبتهای مرتبط با شرایط اجتماعی نظیر فقر و بیخانمانی. برای امتناع از مدرسه دلایل مختلفی در مطالعات مختلف ذکر شده است که هر کدام به تنهایی و یا در کنار یکدیگر میتواند علت امتناع از مدرسه در کودک باشد. احتمالاً یک آمادگی ژنتیکی برای رشد مشکلات هیجانی و اضطراب شامل امتناع از مدرسه وجود دارد. اگر پدر یا مادر کودک دچار مشکلات اضطراب باشند، کودک به احتمال بیشتری به مشکلات اضطرابی مبتلا خواهد شد. امتناع از مدرسه رفتن به مدرسه و مشکلات حضور در مدرسه ممکن است ناشی از یک بیماری روانپزشکی باشد. این بیماریها عبارتند: 1. اضطراب جدایی – 2 . افسردگی . 3. بی اعتنایی مقابلهای - 4. اختلال سلوک- 5. سایر اختلالات اگر کودک در مدرسه احساس امنیت نداشته باشد، از ارزش و احترام برخوردار نباشد، مورد آزار و اذیت دیگر شاگردان یا پرسنل مدرسه قرار گیرد، احتمال عدم حضور در مدرسه بیشتر میشود. برخی کودکان اجتناب کننده از مدرسه نگرش های پایینی درباره مهارتهای خود برای مقابله و کنار آمدن با مسائل و مشکلات دارند. این کودکان وقتی در موقعیتهای مبهم یا تهدید کننده (مثل محیط مدرسه، پرسش کلاسی، فعالیتهای خاص در مدرسه و... قرار میگیرند دچار اضطراب میشوند. نحوه برقراری پیوند کودک با مدرسه نیز میتواند در شروع امتناع از مدرسه نقش داشته باشد. منظور از پیوند کودک با مدرسه، احساس نزدیکی دانشآموز نسبت به مدرسه و احساس رضایت وی از تأمین نیازهای تحصیلی، اجتماعی، و... میباشد. عوامل مربوط به پیوند کودک با مدرسه عبارتند از: اداره مثبت کلاس درس، شرکت در فعالیتهای فوق برنامه و قبول نظم و مقررات مدرسه. اگر کودک در مدرسه احساس امنیت نداشته باشد، از ارزش و احترام برخوردار نباشد، مورد آزار و اذیت دیگر شاگردان یا پرسنل مدرسه قرار گیرد، احتمال عدم حضور در مدرسه بیشتر میشود. صرف نظر از علتهای نخستین امتناع از مدرسه، کاهش اضطراب کودک از طرق های ذیل میتواند در نقش یک پاداش یا تقویت کننده مثبت (عاملی که باعث افزایش یک رفتار میشود) عمل کند و باعث تداوم مشکلات کودک در زمینه امتناع از مدرسه گردد. 1. زمانی که کودک از رفتن به مدرسه امتناع میکند، در واقع از عواملی که مربوط به مدرسه است و باعث ایجاد اضطراب در کودک میشود اجتناب و دوری میکند. این مسئله امتناع را تشدید میکند. 2. وقتی کودک به مدرسه نمیرود در واقع از موقعیتهای اجتماعی ناراحت کننده و ارزیابی کننده در مدرسه هم دور میشوند. مثلاً کودکان یا نوجوانانی که خجالتی هستند و در همکاری و ارتباط با همسالان و یا اشخاص دیگر در مدرسه مشکل دارند و یا مشکلاتی در زمینههای امتحان، پرسش شفاهی، کنفرانسهای شفاهی در مقابل دانش آموزان دیگر، عملکردهای ورزشی و... دارند. دراین دسته جای میگیرند. این کودکان یا نوجوانان ممکن است احساس طرد شدن از همسالان بکند. 3. مورد پاداش دهنده دیگر در کودکان امتناع کننده از مدرسه عبارت است از کسب توجه از اشخاص مهم بخصوص والدین. در این مورد، مدرسه به خودی خود، نامطلوب نیست اما کودک ترجیح میدهد تا در خانه یا محل کار والدین بماند. این کودکان ممکن است رفتارهایی مثل بدخلقی، شکایتهای جسمانی اغراق شده و فرار از مدرسه را نشان دهند. ممکن است آنها دچار بیماری اضطراب جدایی یا لجبازی مقابلهای نیز باشند. 4. چهارمین تقویتکننده (عامل پاداش دهنده مطلوب) عبارت از این است که کودک یا نوجوان از مدرسه امتناع میکند تا فعالیتهای جذاب تر خارج از مدرسه نظیر تماشای تلویزیون، بازی کامپیوتری، وقت گذراندن با دوستان یا رفتن به مهمانی و... را انجام دهد. برخی کودکان اجتناب کننده از مدرسه نگرش های پایینی درباره مهارتهای خود برای مقابله و کنار آمدن با مسائل و مشکلات دارند. این کودکان وقتی در موقعیتهای مبهم یا تهدید کننده (مثل محیط مدرسه، پرسش کلاسی، فعالیتهای خاص در مدرسه و... قرار میگیرند دچار اضطراب میشوند.
پیش از پرداختن به مشکل، باید اطلاعات جامعی درباره کودک و رفتار امتناع از مدرسه به دست آید. لازم است که روزها یا دورههای زمانی که کودک خارج از مدرسه است اندازهگیری و ثبت شود. والدین گزارشی از مشکلات مربوط به آماده شدن برای مدرسه و حضور مداوم کودک در مدرسه بدهند. مصاحبهای با کودک درباره نگرانی و تواناییهایش ترتیب داده شود. بیماریهای روانپزشکی مرتبط با امتناع از مدرسه با مصاحبه دقیق شناسایی شود (اگر بیماری روانپزشکی داشته باشد جهت ارزیابی و درمان ارجاع شود). بدرفتاریهای کودک در خانه و مدرسه ثبت شود. با وجود اطلاعات بالا میتوان تصمیمگیری بهتری در مورد نحوه برخورد با مشکل این کودکان و نوجوانان اتخاذ نمود. توصیههائی برای والدین والدین باید بعد از یک فعالیت لذت بخش، ساعات محدودی را با کودک در مدرسه حضور یابند. کودک را به ازای هر بار بیشتر ماندن در مدرسه تشویق کنید. میتوانید برای وی جوایزی کوچک و متناسب برای رفتار آماده شدن به موقع، عدم گریه و قشقرق در هنگام رفتن به مدرسه، حضور در مدرسه بدون گریه و بی قراری حضور در کلاس بدون گریه، ماندن تمام روز در مدرسه بدون ناراحتی تهیه کنید. کودک را بوسیله سرزنش، تحقیر، تنبیه بدنی مجبور به حضور در مدرسه نکنید. در فرستادن کودک به مدرسه آرام و با ثبات باشید. از بحثهای طولانی و گیج کننده با کودک بپرهیزید. در مورد فرستادن کودک به مدرسه، تردید و دودلی به خود راه ندهید. کودک را در ساعات مدرسه به نزد پزشک نبرید. اگر کودک به هر دلیلی در خانه ماند، وی را از فعالیتهای سرگرم کننده نظیر بازی، تماشای تلویزیون و... محروم کنید. بهتر است کودک در جایی خارج از خانه که چندان مورد علاقه اش نیست بماند تا برای ماندن در خانه تشویق نشود. و یا سعی کنید او را در رختخواب نگه دارید. به او بگویید که بیمار است و باید استراحت کند. مواردی که کودک از طرد شدن توسط سایر بچهها در مدرسه ترس دارد از طریق بازی نقش مهارتهای دوستیابی را با او تمرین کنید. در فعالیتهای مربوط به مدرسه کودک نظیر اولیا و مربیان و ... شرکت کنید. کودک خود را با سایرین مقایسه نکنید. مسئولیتهای سادهای که توانائی انجام آن را دارد در مدرسه به آنها واگذار شود.
دکتر جواد محمودی قرائی انجمن روانپزشکی کودک و نوجوان تنظیم برای تبیان: کهتری موضوع مطلب : آموزش جنسی با چاشنی شرم و شوخی
فکر می کنید اگر با فرزندان در مورد مسائل جنسی صحبت نکنید ، افکار جنسی در کودکان تقویت نمی شود و آن ها به رفتارهای جنسی وسوسه یا علاقه مند نخواهند شد؟
آموزش جنسی چگونه باید باشد؟
تاکید بر اصول اخلاقی در رفتارهای جنسی و آموزش حدود شرعی ، دینی ، اخلاقی و عرف روابط جنسی ، اهمیت بسیار دارد. گاهی حتی یک جمله ساده " در دور و بر تو گل های خوش بو و زیبای زیادی وجود دارد، اما تو حق داری یکی از این ها را بچینی و تا ابد برای خود نگه داری" ، از سوی یک پدر به پسر ممکن است رفتار جنسی او را در ارتباط با دختران را مقید به چارچوب های اخلاقی نماید
توجه به علائم بلوغ
فرآوری : زهرا سادات طباطبایی بخش خانواده ایرانی تبیان منبع: " تربیت جنسی و فرزندان ما" موضوع مطلب : دختران پاییزی بهار... زندگی ... رویش! جذابیت این کلمه ها را باور نکنید! وقتی صبح، صبح یک روز بهاری در گوشه یک بیمارستان روانی باشد، «زندگی» و «رویش» حسرتی می شوند، تمام ناشدنی! بهار می آید؛ اما تنها تا پشت پنجره بیمارستان... این طرف، دخترک نگاهش را دوخته به درختان پر از جوانه خیابان.. به آدمهای پیاده رو، که می آیند و می روند... سبز شدن دوباره زمین، دل همه را می لرزاند، اما دخترک انگار دیگر دلی ندارد برای لرزیدن! «افسردگی» یکی از شایع ترین بیماری های عصر ماست که آن را به سرماخوردگی روانی هم تشبیه کرده اند و همچنان که زمان شیوع سرماخوردگی تمام اقشار جامعه، در هر سن و سال و هر موقعیتی ، در معرض مبتلا شدن به آن قرار دارند، افسردگی نیز، بیماری است که هر فرد را تهدید می کند! عوامل متعددی در ابتلاء افراد به بیماری های روانی دخیل هستند. مکانیسم های پیچیده ای که تاکنون شناخته نشده اند. در این میان، روان شناسان، مراحل روانی، اجتماعی و عوامل زیستی بسیاری را در ابتلاء افراد مختلف به افسردگی موثر می دانند از این نظر ساختار ژنتیکی و یا زیستی برخی افراد به گونه ای است که در محیط های محرک بیماری و دارای عوامل اجتماعی و محیطی بالای بیماری زا، زمینه ساز گرایش آنها به سمت افسردگی است. شواهد نشان می دهند که اختلال در ترکیبات شیمیایی مغز یک عامل مهم در اختلالات افسردگی به شمار می رود. به عنوان مثال افرادی که دچار بیماری افسردگی اساسی هستند، معمولاً در ترکیبات شیمیایی مغز آنها، یعنی انتقال دهنده های عصبی که باعث شادی، آرامش، غم و ... می شوند، بی نظمی پیدا می شود. تحقیقات نشان می دهد درحالی که بسیاری از پسران از تغییر اوضاع بدنی خود در سن بلوغ خرسند می شوند، دختران غالباً از تغییرات جدیدی که در بین آنها رخ می دهد دچار ناآرامی می شوند» نوجوانی یکی از دوره های مهم زندگی است که فرد بیشترین مشـکلات را در رابطه با تصویر ذهنی از بدن خود دارد. زیرا نوجوان در این دوره تغییرات شگرف جسمی و روانی را تجربه می کند با تمام این تفاسیر، علل روان شناختی منجر به افسردگی، گروه وسیع تری را شامل می شوند. برخی کارشناسان بر این باورند که استرس و فشارهای عصبی ناخواسته، اولین محرک به سوی بیماری افسردگی است؛ دکتر شیما مجدفر، روانپزشک، در این زمینه می گوید: «یکی از دلایل عمده افسردگی در ارتباط مستقیم با زندگی خصوصی افراد قرار دارد. وقایعی که در زندگی آنها اتفاق می افتد و منجر به وجود آمدن احساس بی پناهی، ناامیدی و بی ارزشی در آنها می شود، این احساسات به مرور زمان به استرس تبدیل می شوند و در صورتی که فرد نتواند آنها را کنترل کند، مستعد افسردگی می شود. مساله دیگر، تنها شدن و از دست دادن یک شخص مهم در زندگی است؛ شخصی مثل پدر یا مادر. البته در اینجا تغییرات ناشی از این فقدان، اختلال را به وجود می آورد، تغییراتی مثل از دست دادن حمایت های روحی، تغییر در شیوه زندگی و موفقیت اجتماعی، اقتصادی و ...». این روانپزشک در ادامه می گوید، «خطر ابتلا به افسردگی در افرادی که در خانواده آنها این بیماری دیده می شود نیز وجود دارد، چرا که آنها از نظر بیولوژیکی ممکن است این آسیب پذیری را به ارث برده باشند».
افسردگی؛ بیماری قابل درمان ایسنا از نتایج جالب توجه تحقیقی در زمینه کاهش افسردگی در دختران جوان خبر می دهد: باید توجه داشت که فعالیت های جسمانی اثرات مثبتی بر بهداشت و سلامت جسمی و روانی افراد دارند. برخی محققان بر این باورند که فعالیت جسمانی وسیله مهمی در پیشگیری و درمان افسردگی است.» ورزش یا هر گونه فعالیت بدنی مشابه منجر به آزاد کردن ترکیبات شیمیایی مانند اندرفین در بدن می شوند که نشاط آور و آرامش بخش هستند. در یکی از جالب ترین تحقیقات کلینیکی مشخص شده است که ورزش نه تنها در معالجه افسردگی بسیار موثر است بلکه نقش بسزائی در جلوگیری از بازگشت این بیماری دارد و با توقف انجام حرکات ورزشی خطر بروز علائم اضطراب و افسردگی افزایش چشمگیری خواهد داشت. دکتر حناچی در ادامه می گوید: «باید دقت کرد افرادی که زیر چتر حمایتی دوستان و افراد خانواده خود قرار دارند، گرایش کمتری به سمت افسردگی پیدا می کنند، در نتیجه دلسوزی و رفتار گرم و صمیمانه اطرافیان با اشخاص در معرض بیماری، به عاملی برای ایجاد انگیزه و امیدواری در آنها تبدیل می شود.»
چرا دختران بیشتر افسرده می شوند؟ باید دقت کرد افرادی که زیر چتر حمایتی دوستان و افراد خانواده خود قرار دارند، گرایش کمتری به سمت افسردگی پیدا می کنند، در نتیجه دلسوزی و رفتار گرم و صمیمانه اطرافیان با اشخاص در معرض بیماری، به عاملی برای ایجاد انگیزه و امیدواری در آنها تبدیل می شود در هر حال، فشارهای دوران بلوغ شامل شکل گیری هویت جنسی، جدا شدن از الگو ها همراه با دیگر تغییرات هورمونی ذهنی و جسمی باعث تمایل به افسردگی می شود که در دختران بیشتر نمود افسردگی را به همراه دارد. حتی برخی کارشناسان معتقدند که تربیت سنتی دختران در رابطه با نقش جنسی و بلوغ می تواند موجب بروز این گونه خصوصیات شده و احتمالا عاملی در جهت افزایش ابتلاء دختران به افسردگی باشد. در مراحل بالاتر، دختران جوان باز هم وقایع استرس زای بیشتری را نسبت به مردها تجربه می کنند. برحسب مکانیزم های سازش، مردان جوان براحتی از مسائل چشم پوشی می کنند در حالی که دختران بیشتر به مساله می اندیشند. بسیاری از زنان نمی دانند که روزمرگی، بار مسئولیت سنگین و فشارهای اجتماعی و اقتصادی آن ها را ناخودآگاه افسرده کرده است. روزمرگی، بار مسئولیت زیاد، تحمل رفتارهای همسر، فرزندان و اطرافیان، سنگ صبور بودن برای دیگران بدون این که کسی پای حرف های او بنشیند، همگی باعث می شود زمینه های بروز افسردگی در زنان فراهم شود. اکنون که بیشتر دختران و زنان تحصیل کرده هستند نیز موانع اجتماعی و فرهنگی موجود در بازار کار، نبود زمینه لازم برای به کارگیری مهارت های آنان در جامعه، باعث سرخوردگی، ناامیدی، دلسردی و یاس آن ها می شود و در نهایت به افسردگی می انجامد.
توصیه هایی به نوجوانان برای مقابله با احساسات منفی و رخوت زایی که از ادامه یک زندگی شاد و پر نشاط و فعال جلوگیری می کند. -برای خود اهداف قابل دسترس تعیین کنید. - تنها به میزان معقول و در حد توان خود مسئولیت بعهده بگیرید. -کارها، اهداف و وظایف بزرگ را به بخشهای کوچک تقسم کنید. - مدیریت زمان و الویت بندی را فراموش نکنید. - مدتی از وقت خود را با دیگران و یک دوست صمیمی سپری کنید. سعی کنید فردی را در زندگی بیابید که بتوانید به وی اعتماد کرده و با وی درد دل کنید. -به سرگرمیهایی که علاقه دارید بپردازید. -ورزش کنید و فعالیت بدنی منظم داشته باشید. - تا بر طرف شدن آثار افسردگی تصمیمات مهم و حیاتی خود را به تعویق اندازید. - به خاطر داشته باشید که بهبودی خلق افسرده زمانبر و تدریجی میباشد انتظار معجزه نداشته باشید. - از افراد غیر حامی و منتقد اجتناب کنید. -به دوستان و خانواده خود اجازه دهید در روند بهبودی به شما کمک کنند. - افکار مثبت را جایگزین افکار منفی گردانید. - به خاطر داشته باشید که زندگی بطور ذاتی مبهم و نامشخص بوده و در بسیاری از شرایط تنها یک پاسخ واحد مشکل گشا نخواهد بود.زندگی مملو از احتمالات است. - شما باید بیاموزید چگونه میان اموری که شما مسئول آنها میباشید و یا نمیباشید تفاوت قائل گردید. معمولا افراد کنترلی که بر شرایط دارند را کمتر و یا بیشتر از آنچه هست بر آورد می کنند.اموری که شما مسئولیتی در قبال آن ندارید و یا خارج از کنترل شماست به حال خود بگذارید. - شما باید قادر باشید میان موقعیتهایی که ارزش شما باید بر اساس موفقیتهای شما تعیین گردند و دیگر موقعیتها تفاوت قائل گردید. - شما باید بیاموزید که چه زمان باید با احساسات خود ارتباط برقرار کرده و چه زمان از آنها فاصله بگیرید. - شما باید بیاموزید که چه هنگام باید به بر زمان حال تمرکز کنید و چه هنگام به زمان آینده. - خوشبختی و نیل به شادی در زندگی هدف نامعقولی نیست اما شما باید ابتدا مفهوم خوشبختی را برای خود معنا کرده و سپس با برنامه ریزی و ایجاد سلسه مراتب و پیروی از آنها به خوشبختی مطلوب خود دست یابید. -شما باید قادر باشید که میان احساسات درونی خود و واقعیتهای عینی تفاوت قائل گردید. - شما باید قادر باشید تا با دیگران رابطه برقرار کنید. -اعتماد به نفس خود را افزایش دهید. - وابستگی خود را به دنیای خارج کاهش دهید. -به خاطر داشته باشید هیچ فرد دیگری جز خود شما مسئول شادی شما نمی باشد. فراوری: کهتری بخش خانواده ایرانی
منابع: مجله الکترونیکی روان شناسی جامعه مجله تحقیقاتی پرستاری مامایی خراسان نیوز لایتنر موضوع مطلب : پیوندها
لوگو آمار وبلاگ
|