الماسها می درخشند...! والدین موفق، شنوندگانی خوب
بسیاری از والدین، با اینکه انرژی و وقت زیادی را برای فرزندان خود صرف میکنند، از نحوه تربیت و عملکرد آنها راضی نیستند و به دلیل اینکه از نظر خود، تلاش کافی را در جهت پرورش فرزندانشان کردهاند، انگشت اتهام خود را به سمت کودکان و گاهی نیز جامعه میگیرند.
آنها معتقدند که در تربیت فرزندان خود کوتاهیای انجام ندادهاند و حتی با فرزندان خود رابطه عاطفی خوبی نیز دارند و اصلاً درک نمیکنند که چرا کودکان به نصایح آنها گوش نداده و تغییر چندانی در رفتار و کردار آنها صورت نمیگیرد. امروزه روان شناسان به این نتیجه دست یافتهاند که این پدر و مادرها، رابطهای یک طرفه با فرزندان خود دارند. آنها تمام وقت وتوان خود را برای بهتر شدن بچههایشان به کار میگیرند ولی به دلیل بی توجهی به بازخوردهای این رابطه، بازهم به کار خود ادامه میدهند بی آنکه براساس نیاز و توانمندیهای فرزندان خود، مرحله بعدی رابطه را تعریف نمایند. والدین موفق، شنوندگانی خوبیک والدخوب، به حرفهای فرزند خود گوش میدهد و از طریق آنها به افکار و احساسات و حتی نیازمندیهای او پی میبرد و در نتیجه بهتر میتواند به تربیت او بپردازد. کودکان عاشق پدر و مادرهایی هستندکه شنوندگانی خوب میباشند. آنها دوست دارند که والدینشان به حرفهای آنها خوب گوش دهند و همین امر نیز کمک میکند تا آنها تمایل بیشتری به عمل کردن به حرفهای والدین خود داشته باشند. در ذیل به چند نکته مهم در مورد تبدیل شدن به یک شنونده خوب اشاره میکنیم. با تمام وجود گوش بده!والدین باید تلاش کنند تا با تمام وجود به حرفهای فرزند خود گوش دهند. البته یکی از اصلیترین گلایه های پدران و مادران، حرف زدن زیاده از حد فرزندانشان است. آنها معتقدند تا زمانی که به آنها اجازه دهند، بی وقفه حرف میزنند. بهترین کار این است که از سنین چهار، پنج سالگی به بعد که بچهها توان تجزیه و تحلیل حرفهای والدین را مییابند، برای گوش کردن به حرفهای آنها زمانی را تعیین کنید و در آن زمان با تمام وجود دقت خود را به کودکتان اختصاص دهید مثلاً بگویید هر شب از ساعت 5/7 تا 8 به حرفهای تو گوش میدهم. حرفش را قطع نکن!متأسفانه بسیاری از والدین با اینکه زمان را به فرزند خود اختصاص میدهند ولی مدام حرف او را قطع کرده و رشته سخن را به دست میگیرند و به نصیحت کردن او میپردازند. این کار علاوه بر اینکه اعتماد به نفس کودکتان را از بین میبرد، حس ناخوشایندی را نیز به او منتقل میکند و در نتیجه این نوع برخورد، نه تنها رابطه والدین با فرزند بهبود نمییابد بلکه حس سرخوردگی و خشم و عدم اطمینان نیز در کودک بروز میکند. کودکان عاشق پدر و مادرهایی هستندکه شنوندگانی خوب میباشند. آنها دوست دارند که والدینشان به حرفهای آنها خوب گوش دهند و همین امر نیز کمک میکند تا آنها تمایل بیشتری به عمل کردن به حرفهای والدین خود داشته باشند.
به فرزندت نگاه کن!در هنگام حرف زدن با فرزندتان به او نگاه کنید. بسیاری از والدین به ظاهر به حرفهای فرزند خود گوش میدهند در حالیکه حواسشان جای دیگری است. این کار کودک را عصبی میکند و پیام بی اهمیت بودن را به او منتقل میکند. بهترین کار در این زمینه این است که در طول صحبت، تماس چشمی خود را با او حفظ کنید. روان شناسان حتی توصیه میکنند که در صورت تمایل کودک، دستان او را نیز در دست خود بگیرید تا حس نزدیکی و توجه به فرزند بیشتر منتقل گردد. طعنه زدن ممنوع!در پاسخ به سوالات فرزندتان جوابهایی را به او دهید که فضای ادامه صحبت را نیزحفظ کند. شما با پاسخهای طعنه آمیز یا نصیحت گونه، فقط او را عصبی میکنید و این گونه جوابها، کودک را وادار به مقاومت بیشتر و گاهی نیز لجبازیهای شدید میکند. اگر خواهان تغییر مثبت در فرزندتان هستید، مراقب انتخاب کلمات و نحوه بیان آنها باشید. یادتان باشد شما در باطن، از صمیم قلب به دنبال بهبود رابطه یا کمک به فرزندتان هستید ولی انتخاب و بکارگیری اشتباه کلمات، شما را از مسیر اصلیتان دور میکند. به تمام حرفهایش گوش بده!به حرفهای هر چند بی اهمیت فرزندتان نیز گوش دهید. متأسفانه بسیاری از والدین فکر میکنند که اگر زمانی را به گفتگو با فرزند خود اختصاص میدهند، حتماً باید در مورد مسائل بسیار مهم البته از نظر خود آنها صحبت کنند و حرف زدن در مورد مسائل دیگر را بی ثمر میدانند. امّا بد نیست بدانیم که فرزندان ما، حداقل دو یا سه دهه از ما کوچکتر هستند و دغدغههای ذهنی آنها با ما بسیار متفاوت است و شاید حرفهای بی اهمیتی که آنها میزنند، بخشی از ذهنشان را درگیر کرده باشد به گونهای که فرصت اندیشیدن به مسائل مهمی که ما فکر میکنیم را نداشته باشند. به طور کلی برای تبدیل شدن به یک والد خوب، شرط اول داشتن گوش شنوا است. هرگز از فرزندتان توقع نداشته باشید که شنونده مطلق باشد. گاهی به او نیز فرصت حرف زدن دهید و صبورانه به آنچه در درونش میگذرد گوش داده و به او این اطمینان را دهید که همیشه دوستش دارید، حتی اگر حرفهایش مورد قبول شما نباشد. البته تمام سعی خود را کنید تا عملکرد شما نیز همانند حرفهایتان باشد و به گونه ای برخورد نکنید که کودک از درد دل کردن با شما پشیمان شود.
باشگاه کاربران تبیان – ارسالی از: taghvimiموضوع مطلب : این پدر و پسر، رفیق یکدیگرند!راههای بهبود روابط پدران و پسرانچگونه میتوانید با پسرتان رابطه بهتری داشته باشید؟ قطعاً یکی از مهمترین نقشهای مردان در زندگی، نقش پدر بودن است. پدر در زندگی پسر، نقش بسیار مهمی را ایفا میکند.پسرها به گفتار و رفتار پدرشان نگاه و از آن تقلید میکنند. آنها به پدرشان به دیده احترام نگاه میکنند و اعمال و رفتار او را معیار خوبی و بدی قرار میدهند و از آنها الگو برمیدارند. به عبارت بهتر، پسرها از گفتار و رفتار پدرشان درس زندگی، رفتارهای مردانه، همسرداری، آداب و معاشرت با دیگران، مقاومت در برابر مشکلات، احترام گذاشتن به افراد خانواده و اجتماع، راه و رسم زندگی و نیز معنویت را یاد میگیرند. آیا میدانید که رفتار و گفتار شما به عنوان پدر، روی رفتار و گفتار پسر تأثیر میگذارد؟ باید بدانید برای ایجاد یک رابطه خوب و مستحکم، در ابتدا باید از خودتان شروع کنید؛ برای این که پسرها به رفتار و گفتار شما نگاه میکنند و آن را الگوی رفتاری خویش قرار میدهند؛ نکتهای که بیشتر پدرها به آن توجهی نمیکنند. پسرهای جوان به رابطه میان پدر و مادرشان توجه میکنند. او از پدرش میآموزد که چگونه به مادرش و در آینده به همسرش احترام بگذارد، او را دوست داشته باشد و با افراد خانوادهاش مهربان باشد، چگونه با دیگران ارتباط درست و خوب برقرار کند، با چه افرادی همصحبت نشود و به چه پیشنهادهایی قاطعانه نه بگوید و به خاطر نه گفتنش خجالت نکشد. او همچنین یاد میگیرد که چگونه در برابر مشکلاتی که در زندگی برایش پیش میآید، مقاومت کند و آن مشکلات را با صبر و حوصله حل کند. بنابراین پدرها باید عمیقتر و جدیتر درباره رفتار و گفتارشان با دیگران به خصوص افراد خانواده فکر کنند، زیرا پدرها قهرمان زندگی پسرها هستند. پس قهرمان زندگی آنها باشید و اگر میخواهید رابطه خوب و پابرجایی با آنها داشته باشید، باید الگوی رفتاری خوبی برای آنها باشید. پسرهای جوان به رابطه میان پدر و مادرشان توجه میکنند. او از پدرش میآموزد که چگونه به مادرش و در آینده به همسرش احترام بگذارد، او را دوست داشته باشد و با افراد خانوادهاش مهربان باشد، چگونه با دیگران ارتباط درست و خوب برقرار کند و یاد میگیرد که چگونه در برابر مشکلاتی که در زندگی برایش پیش میآید، مقاومت کند.
پیدا کردن علایق مشترکعلایق مشترک بین خودتان و پسرتان را کشف کرده و تقویت کنید. ممکن است شما به علت تفاوت زیادی که از نظر علایق با هم دارید، برای ایجاد یک رابطه استوار با یکدیگر دچار مشکل شوید. در این مواقع، به دنبال نقاط مشترک میان خودتان باشید. برای نمونه، پسری میگفت: پدرم عاشق ورزش کردن بود، اما من بیشتر به کتاب خواندن علاقه داشتم تا بازیهای ورزشی. پدرم خیلی سعی کرد تا من هم مثل خودش عاشق بازیهای ورزشی بشوم. او دوست داشت با هم بسکتبال بازی کنیم، اما من دوست داشتم با هم زیر درخت بنشینیم و کتاب بخوانیم ولی هر دوی ما در فضای باز و بیرون از خانه به چادر زدن، چوب جمع کردن و آتش روشن کردن خیلی علاقه داشتیم. به این ترتیب وقتی بیرون میرفتیم، چادر میزدیم و آتش روشن میکردیم، خیلی به ما خوش میگذشت و از این که در کنار یکدیگر بودیم حقیقتاً لذت میبردیم. پس شما هم، به وقتی که با پسرتان میگذرانید اهمیت بدهید، به علایق او احترام بگذارید و با او مهربان باشید. ورزش کردنبیشتر پسرها در دوران جوانی عاشق ورزشهایی مثل فوتبال، بسکتبال، کشتی، صخرهنوردی و... هستند. به او اجازه بدهید تا ورزش مورد علاقهاش را دنبال کند، نسبت به آن حساسیت نشان ندهید و دوران جوانی خودتان را به یاد بیاورید. کارهایتان را کم کنید و زمانی را هر چند کوتاه، به او اختصاص بدهید؛ گاهی اوقات همراه پسرتان به کوه بروید، با هم کشتی بگیرید، فوتبال بازی کنید... سعی کنید در مسابقاتش شرکت کنید و او را تشویق نمایید. اگر در مسابقهای رتبهای کسب کرد، جشن بگیرید. ارزش با هم بودناین نکته مهم است که با پسرتان باشید و وقتتان را با او بگذرانید. حتیالمقدور صبحانه را با او صرف کنید. به همراه یکدیگر به اردو بروید، چادر بزنید، آتش روشن کنید، کنار آتش بنشینید، او را در آغوش بگیرید، ببوسید و با محبت و صمیمیت درباره رویاهایتان حرف بزنید و بلند بلند بخندید. با یکدیگر برنامهریزی کنید تا هفتهای یکبار به رستوران یا تئاتر بروید، با دوستان فرزندتان به گردش بروید تا با شخصیت آنها از نزدیک آشنا شوید. با هم به پیست دوچرخهسواری بروید. خلاصه، سعی کنید لحظات شادی را با هم سپری کنید. حقیقتاً ارزش با هم بودن را درک کنید و به یکدیگر احترام بگذارید. کمک کردن به یکدیگربرای این که رابطه شما با پسرتان مستحکمتر شود، بهتر است با هم یک کار مشترک انجام بدهید. البته به این نکته توجه داشته باشید که کارهایی را انتخاب کنید که از عهده پسرتان هم بر بیاید و بتواند به شما کمک کند. مثلاً با هم یک باغچه کوچک در حیاط منزلتان درست کنید، گل بکارید و منظره زیبایی را به وجود بیاورید. گاهی اوقات در کنار این باغچه زیبا بنشینید و با هم درباره اهداف و آرزوهایتان صحبت کنید و همچنین برای پسرتان از خاطرات دوران جوانی خود و این که آن زمان، چگونه فکر میکردید و چه اهداف و آرزوهایی داشتید حرف بزنید. برای این که رابطه شما با پسرتان مستحکمتر شود، بهتر است با هم یک کار مشترک انجام بدهید. البته به این نکته توجه داشته باشید که کارهایی را انتخاب کنید که از عهده پسرتان هم بر بیاید و بتواند به شما کمک کند.
به حرفهایش گوش کنیدپسرها خیلی اهل درد دل کردن و حرف زدن نیستند، اما پدرها دوست دارند که پسرشان با آنها صحبت کند. از او بخواهید تا درباره افکار و احساساتش با شما صحبت کند، حتی درباره ورزش مورد علاقهاش از او س?ال کنید. سعی کنید شنونده خوبی برای حرفهای او باشید. با دقت گوش دادن به حرفهای پسرتان، به او میفهمانید که آنقدر برایش ارزش و احترام قائلید که حاضرید تمام حرفهایش را بشنوید. بنابراین با این روش میتوانید متوجه مشکلات ریز و درشت پسرتان بشوید و به موقع به او کمک کنید. به اهداف و احساساتش احترام بگذارید و همیشه به او بگویید که چقدر دوستش دارید. با آنها صحبت کنیدسعی کنید با پسرتان رابطه دوستانهای برقرار کنید، تا بتوانید خیلی راحت مطالب مفیدی را درباره بلوغ به او یاد بدهید. مقابل پسرتان به مادرش احترام بگذارید و هیچگاه از مادرش در مقابل او انتقاد نکنید، زیرا این عمل تأثیر بدی روی رابطه میان شما خواهد گذاشت. ارتباط خوب و درست برقرار کردناگر نتوانید با پسرتان ارتباط خوب و مستحکمی برقرار کنید، ممکن است به دام دوستان ناباب بیفتد. به او یاد بدهید در مهمانیهایی که در آن سیگار میکشند یا مواد مخدر مصرف میکنند، هرگز شرکت نکند و اگر دوستانش به او سیگار دادند، به هیچ وجه قبول نکند. به او بگویید قبول نکردن او به معنی ترسو بودنش نیست؛ بلکه به معنی هوش زیادش است. شما به عنوان پدر، موظف هستید با او درباره مضرات سیگار صحبت کنید. بنابراین خالصانه به پسرتان عشق بورزید، در کنارش باشید و اجازه بدهید او هم عشق شما را نسبت به خودش احساس کند. آموزش صحیح امور معنوییکی از مهمترین کارهای یک پدر، آموزش صحیح امور معنوی به پسرش است. یک پدر آگاه و باتدبیر، علاوه بر ایجاد یک رابطه خوب، باید با پسرش درباره خدا، پیامبران و رهبران دینی صحبت کند و نظر پسرش را در این زمینه جویا شود تا بفهمد او چه اعتقاداتی دارد، البته بهتر است از دوران کودکی او را با این مفاهیم آشنا کنید، زیرا در سن نوجوانی و جوانی مشکلات کمتری خواهید داشت. برای مثال، با او به مسجد محل بروید و نماز بخوانید. آشنایی با راه و رسم زندگیپسرهای جوان به جز رابطه دوستانه با شما، باید راه و رسم زندگی را هم بیاموزند. آیا شما راه و رسم زندگی را به پسرتان یاد دادهاید؟ حقیقتاً به او کمک کنید که معنی واقعی زندگی را بفهمد و عمر و جوانی خود را بیهوده تلف نکند. اول، پدر پسرتان باشید و بعد دوست او باشید. به او یاد بدهید همه چیز را سطحی نگاه نکند، بلکه فکر کند و عمیقتر به مسائل بنگرد. با او درباره این که چه کسی را الگوی زندگی خویش قرار داده است، صحبت کنید. او را مرد بار بیاورید، یعنی پسری که در آینده، پدر پسری دیگر خواهد بود. جام جم موضوع مطلب : کلیدهای دوستی مادر و دختر کجاست؟!یکی از بهترین و مهمترین روابطی که در این دنیا وجود دارد، رابطه میان مادر و دختر است. مادر و دختر میتوانند بهترین دوست یکدیگر باشند و عاشقانه یکدیگر را دوست بدارند اما گفتنی است که به انجام رساندن این کار به وقت زیادی نیاز دارد، تا بتوانید یک رابطه خوب و درست را میان خودتان برقرار کنید.انجام این کار همچنین به صبر و بردباری زیادی نیاز دارد و باید با میل و رغبت و رضایت هر دوی شما ایجاد شود. این نکته حائز اهمیت است که آیا مادر در قید حیات است یا نه؟ آیا مادر رفتار محبتآمیزی نسبت به دخترش دارد یا نه؟ همه این موارد در برقرار کردن ارتباط دوستانه میان مادر و دختر مهم است و نقش حیاتی دارد. حقیقتاً مادر نقش مهمی در زندگی و سرنوشت افراد خانواده خویش دارد. برای شروع یک ارتباط خوب و درست، ابتدا باید از خودتان شروع کنید تا متوجه شوید که شما از چه شخصیتی برخوردار هستید و چه کارهایی میتوانید انجام بدهید تا یک ارتباط خوب میان شما و دخترتان برقرار شود. سپس باید بدانید دخترتان دارای چه شخصیتی است. آیا درونگراست یا برون گرا؟ البته دخترتان چه درونگرا باشد و چه برون گرا، شما باید به شخصیت او احترام بگذارید و او را همان گونه که هست دوست بدارید. متأسفانه یکی از مهمترین دلایلی که باعث به وجود آمدن خدشه در رابطه میان مادر و دختر میشود این است که آنها به لحاظ شخصیتی با هم متفاوت هستند و به این علت، مدام با یکدیگر جر و بحث و بگومگو میکنند. اگر شما اجتماعی و دخترتان کمرو و خجالتی است، به این ترتیب شما باید قبول کنید که دخترتان شخص درونگرایی است و در زمان ارتباط با او، این موضوع را لحاظ کنید. اما اگر به این نکته توجه نکنید و مدام با او بگو مگو کنید، در نتیجه در ارتباط خوب میان شما و او خدشه وارد میشود. پس به شخصیت او احترام بگذارید و با او رفتار مهرآمیزی داشته باشید. هر روز صحبت کنیدممکن است شما طی شبانهروز فقط مشغول انجام کارهای روزانه باشید و فرصت نکنید زمانی را با دخترتان سپری کنید و به حرفهایش گوش بدهید. بهتر است به جای این همه کار کردن، کمی به خودتان استراحت و زمانی را هم به دخترتان اختصاص بدهید. یکی از مهمترین دلایلی که باعث به وجود آمدن خدشه در رابطه میان مادر و دختر میشود این است که آنها به لحاظ شخصیتی با هم متفاوت هستند و به این علت، مدام با یکدیگر جر و بحث و بگومگو میکنند. اگر شما اجتماعی و دخترتان کمرو و خجالتی است، در زمان ارتباط با او، این موضوع را لحاظ کنید.
با او خیلی دوستانه و صمیمی درباره افکار و اهدافش صحبت کنید. البته این نکته گفتنی است که مقدار زمانی را که با دخترتان سپری میکنید مهم نیست، مهم این است که زمانی را هر چند کوتاه تنها به او اختصاص و به حرفهایش گوش بدهید. پس برقراری عشق و دوستی را با گوش دادن به حرفهای دخترتان آغاز کنید، هرگز به او نگویید وقت ندارم، زیرا او احتیاج دارد تا شما به حرفهایش گوش بدهید. این گونه متوجه میشود که شما از صمیم قلب دوستش دارید و به او و اهدافش اهمیت میدهید. کمتر انتقاد کنیدبرخی از مادرها تصور میکنند با انتقاد کردن از دخترشان میتوانند روی رفتار و کردار او تأثیر بگذارند. بنابراین با لحنی تند و خشن از او انتقاد میکنند. بهتر است بجای این که با لحنی تند از دخترتان انتقاد کنید و کارهای او را مایه خجالت خود بدانید، با لحنی دوستانه و نیز با رفتارهای معقول و مناسب روی اعمال او تأثیر بگذارید. شما با انتقاد کردن بیش از حد از او باعث میشوید تا دخترتان اعتماد به نفسش را از دست بدهد و استعدادها و تواناییهای خویش را نشناسد و برای کسب موفقیت تلاشی نکند. با وجود این، ارتباط دوستانه میان شما از بین میرود. بنابراین سعی کنید درباره چگونگی کلماتی که به کار میبرید و کارهایی که میتواند روی دخترتان تأثیر گذار باشد فکر کنید. بنابراین برای تقویت ارتباط دوستانه با دخترتان سعی کنید نکات مثبت و خوبی را که در وجود او هست ببینید و برایش بیان کنید. این گونه خودش را باور میکند و متوجه استعدادها و تواناییهایش میشود. اظهار محبتدختر به محبت و علاقه مادرش نیازمند است. او به محبتی نیازمند است که آثارش را در رفتار و گفتار مادرش ببیند و احساس کند. او دوست دارد مادرش او را در آغوش بگیرد، ببوسد و نوازش کند. اظهار محبت، رابطه دوستانهای بین شما به وجود میآورد و شما را به هم نزدیک میکند. دخترانی که به قدر کافی از محبت مادر برخوردار هستند و در محیطی آرام زندگی میکنند، غالباً اعتماد به نفس بالایی دارند. بنابراین عشق و محبت خویش را به دخترتان نشان بدهید و همیشه به او بگویید که چقدر دوستش دارید و عاشقش هستید. هرگز فکر نکنید که او میداند شما دوستش دارید. سعی کنید مادرتان را خوب بشناسیدبرای برقرار کردن یک رابطه خوب و مستحکم با هر یک از افراد خانواده به ویژه مادر، در ابتدا باید او را خوب بشناسید و بدانید چه شخصیتی دارد. آیا مهربان است؟ آیا تندخو و بد اخلاق است؟ مثلاً او ممکن است موقع صحبت کردن با شما با لحنی تند حرف بزند و شما را برنجاند و احساسات شما را جریحهدار کند. در این زمان اگر میخواهید با مادرتان ارتباط خوب و دوستانهای داشته باشید، باید سعی کنید آرامش خود را حفظ کنید، چند نفس عمیق بکشید و بعد از این که هر دو به آرامش رسیدید، آن وقت درباره موضوعی که باعث کدورت و ناراحتی بین شما شده است صحبت کنید. در واقع درباره مشکلات، احساسات، افکار، آرزوها و اهدافی که در زندگی دارید، با هم صحبت کنید، اما هرگز جر و بحث نکنید. گذاشتن قوانین برای ایجاد یک ارتباط خوببا مادرتان صحبت کنید و سعی نمایید قوانین خوبی را برای ایجاد یک رابطه خوب و پابرجا بین خودتان در نظر بگیرید و این قوانین را به طور ثابت اجرا کنید. دختر به محبت و علاقه مادرش نیازمند است. او به محبتی نیازمند است که آثارش را در رفتار و گفتار مادرش ببیند و احساس کند.
برای مثال، به هم قول بدهید که با محبت با هم رفتار کنید، به یکدیگر احترام بگذارید، درباره مسائلی که باعث ناراحتی میان شما شده است صحبت کنید، قبل از این که آن مسئله بزرگ و باعث کدورت بین شما شود. با مادرتان برنامه ریزی کنید و به سینما، تئاتر یا حتی به رستوران بروید، سعی کنید با یکدیگر باشید و وقت تان را با هم بگذرانید. با صبر و آرامش به حرفهای هم گوش دهید. مهم نیست که در گذشته چه رفتاری با یکدیگر داشتهاید، مهم این است که حالا هر کاری را که میتوانید، برای ساختن یک رابطه درست، انجام دهید. اندیشیدن به یک ارتباط دوستانهتاکنون برای ایجاد یک رابطه دوستانه و صمیمی با مادرتان چه کارهایی را انجام دادهاید؟ آیا قوانین حاکم بر خانواده را رعایت کردهاید؟ آیا به مادرتان احترام گذاشتهاید؟ آیا به او ابراز علاقه کردهاید؟ آیا به او گفتهاید که دوستش دارید و عاشقش هستید؟ آیا تاکنون به رابطه خود با مادرتان فکر کردهاید که چگونه رابطهای است؟ واقعاً به رابطه خود با مادرتان با دقت نگاه کنید. ببینید اگر شما میتوانید کاری انجام بدهید که رابطه میان شما تغییر کند، بهتر است این کار را انجام بدهید. این تغییر، کلیدی برای بهتر شدن رابطه میان شما و مادر عزیزتان است. این نکته حائز اهمیت است که مادرها دوست دارند جمله دوستت دارم را از زبان دخترشان بشنوند. آیا مادرتان میداند که چقدر دوستش دارید و چقدر به او اهمیت میدهید. شما باید هم محبت خود را نسبت به مادرتان ابراز نمایید و هم این محبت را به او نشان بدهید، مثلاً در کارهای منزل به او کمک کنید. شانههایش را ماساژ دهید و او را ببوسید. برنامهریزی کنید و با هم بیرون بروید، سعی کنید لحظات خوب و خوشی را در کنار یکدیگر سپری کنید. بدانید که وجود مادر در کنارتان میتواند نعمت بزرگی در حل مشکلات و چالشهای زندگی شما باشد. پس خالصانه به مادرتان عشق بورزید، همیشه به او احترام بگذارید و مطمئن باشید عشق ورزیدن به مادر میتواند رابطه میان شما را مستحکمتر کند. دو کلید طلایی میان مادرها و دخترهااولین کلیدی که میتواند یک رابطه دوستانه میان مادرها و دخترها ایجاد کند، احترام گذاشتن به یکدیگر است. احترام گذاشتن به یکدیگر از مواردی است که هر دوی شما باید در تمام طول زندگی رعایت کنید. هیچ وقت احترام قائل شدن برای یکدیگر را فراموش نکنید. دومین کلیدی که میتواند یک رابطه دوستانه میان مادرها و دخترها ایجاد کند، اظهار محبت به یکدیگر است. هم مادر و هم دختر به محبت یکدیگر احتیاج دارند، البته محبتی که در رفتار و گفتارشان دیده و نیز احساس شود. مثلاً همراه یکدیگر به پیادهروی بروید و خیلی دوستانه با هم صحبت کنید. حتی برای هم داستانهای خندهدار یا خاطرهای از گذشته تعریف کنید و با صدای بلند بخندید. خلاصه سعی کنید با یکدیگر باشید و خالصانه به یکدیگر عشق بورزید. جام جم موضوع مطلب : همنشینی با فرزندان را فراموش نکنید
با همنشینی و رفاقت کردن با فرزندان، از یک سو میتوانید فشار زندگی را از روی دوش خود بردارید و از سوی دیگر، فضایی به وجود آورید تا فرزندان شما ضمن بیان نگرانیهای خود، راه و رسم زندگی را یاد بگیرند.
در این عصر و زمانه، والدین مشکلات زیادی دارند، با این وجود آنها باید بدانند که فرزندانشان هم نگرانیهای خاص خودشان را دارند. بنابراین باید با ارائه یک برنامه خوب از آنچه در دسترس است، نگرانیهای خود و فرزندان را کاهش داد، به عنوان مثال با همنشینی و رفاقت کردن با فرزندان، از یک سو میتوانید فشار زندگی را از روی دوش خود بردارید و از سوی دیگر، فضایی به وجود آورید تا فرزندان شما ضمن بیان نگرانیهای خود، راه و رسم زندگی را یاد بگیرند. والدین محترم میتوانند:الف ـ هر شب یک ساعت تلویزیون را خاموش و همه اعضای خانواده را دور هم جمع کنند و به قول معروف، گل بگویند و گل بشنوند. در این نشستهاست که پدر و مادرها میتوانند فرزندانشان را خوب بشناسند؛ و از آن طرف نیز، فرزندان با منش و شخصیت واقعی والدین خود آشنا میشوند. ب ـ هفتهای یک شب، جلسه رسمی «حل مشکلات» داشته باشند تا هر یک از اعضای خانواده به فراخور نیاز و توان خود، موضوعی را در آن جلسه مطرح کند. در این نشست، باید یک نفر رئیس و یک نفر دبیر باشد، تا نظم لازم برقرار شود. البته میتوان این جلسه را به صورت دورهای برگزار کرد. به عبارتی اگر در نشستهای اولیه، پدر رئیس و مادر دبیر انتخاب شود، پس از مدتی، مادر رئیس و پدر دبیر و همینطور به صورت چرخشی، هر یک از فرزندان با ایفای نقش رئیس و دبیر، اعتماد به نفس خود را در عمل نشان میدهند. چرخشی بودن مسئولیتها، به این خاطر است که فرزندان امروز، نقشآفرینان و ادارهکنندگان فردای این مملکت هستند. به بیان دیگر، اگر آنها در آینده نقش «بالادست» و یا «پایین دست» را پیدا کردند، در عمل باید بدانند که دارای چه نوع رفتار و منشی باشند. مهمتر این که اعضای خانواده به ویژه فرزندان، با طرح نیازهای اساسی خود در جلسه و دریافت حمایت و پشتیبانی مادی و معنوی از والدین، به تدریج میتوانند زمینه رشد و تعالی خود را فراهم کنند. ج ـ حداقل ماهی یک بار با اعضای خانواده به اتفاق هم به سینما و یا پارک بروند تا ضمن بهره بردن از امکانات بیرون از خانه و همچنین رها شدن از مشکلات تکراری زندگی، روحیه از دست رفته خود را بازآفرینی کنند. والدین میتوانند هر شب یک ساعت تلویزیون را خاموش و همه اعضای خانواده را دور هم جمع کنند و به قول معروف، گل بگویند و گل بشنوند. در این نشستهاست که پدر و مادرها میتوانند فرزندانشان را خوب بشناسند؛ و از آن طرف نیز، فرزندان با منش و شخصیت واقعی والدین خود آشنا میشوند.
د ـ هر چند وقت یک بار به خانه دوستان و آشنایان و یا فامیلهای خود بروند و نیز با دعوت کردن از آنها، زندگی خود را از حالت یکنواختی خارج کنند. ه ـ سالی یک بار هم که شده، همه اعضای خانواده به اتفاق هم به مسافرت بروند. دیدن شهرهای مختلف ایران و به ویژه زیارت اماکن مذهبی، از یک سو تنوع در زندگی ایجاد میکند و از سوی دیگر، به تدریج روحیه مذهبی فرزندان را تقویت میکند. البته ضرورت ندارد که همه خانوادهها به مسافرتهای دور و دراز بروند، کافی است به شهرهای همجوار و یا امامزادههایی که در استان آنها وجود دارد، بروند. و ـ اگر خانوادهها میخواهند هویت آنان ماندگار بماند، باید به سالروز ازدواج، روز زن، روز مرد و خلاصه روز تولد هر یک از اعضای خانواده بها بدهند. شهرزاد
موضوع مطلب : دخترانتان را توانمند تربیت کنیدرابطه با دختر نوجوان، پیچیدگیهای خاص خود را دارد، باید بتوانید با احترام گذاشتن به حریم شخصیاش به او نزدیک شوید و از افکار و احساساتش بیخبر نمانید.
دیگر آن کلکلهای دوران کودکی هم نخنما شده و از اعتبار افتاده است. یادم هست وقتی کوچک بودم، کافی بود چند پسربچه شیطان دور هم جمع شوند تا دم بگیرند که «دخترا موشن مثل خرگوشن، پسرا شیرن مثل شمشیرن...»، آن زمان حضور دختران کمرنگ بود، درصد کمتری از آنان به دانشگاه میرفتند، به مسابقات علمی و ورزشی بینالمللی راه پیدا نمیکردند، تعداد کمتری شاغل بودند و همین کمرنگ بودن باعث میشد که جامعه، دختران را جدی نگیرد. دختران قوی به دست مادران قوی تربیت میشوند و این شباهت، حاصل یک ارتباط پویا و سازنده است. برخی از مادران منتظر گذر زماناند تا دخترشان بزرگ شود، آنوقت با او صمیمی شوند، درحالیکه برای صمیمی شدن با فرزندتان، باید از همان کودکی با او دوست باشید و اعتماد کردن را به او بیاموزید. به خاطر داشته باشید شما برای دخترتان، نمایی از آیندهاش هستید، پس سبک زندگی شما تأثیر عمیقی بر روان او دارد.
سنین بلوغ برای بسیاری از دخترانِ نوجوان، ناراحتکننده است، تغییر ظاهر و نامتناسب شدن اعضای بدن یا صورت هم میتواند آزاردهنده باشد. این در حالی است که مادران در آگاهی بخشیدن به دختران، نقش بهسزایی دارند. وقتی آنها اطلاعات مربوط به بلوغ را از مادر دریافت میکنند، خیلی خوب سازگار میشوند، ضمن اینکه آگاهیبخشی از طریق مادر، بهنوعی علامت بزرگ شدن دختر است و او خود را در آغاز راه جوانی میبیند. بسیاری از دختران در این برهه حساس، عبوس، تندخو و سرکش میشوند؛ بهویژه با بلوغ جسمانی دوست دارند مانند بزرگسالان رفتار کنند، درحالیکه برای وارد شدن به بزرگسالی باید تجربه کنند و پختهتر شوند. معمولاً تعارضات مادران با دختران، بیشتر از پسران است؛ زیرا والدین، محدودیتها و مراقبتهای بیشتری برای دختران اعمال میکنند و این فقط منحصر به جامعه ایرانی نیست، بلکه در تمام دنیا، دختران بیشتر در معرض خطر هستند و بهتبع آن، محدودیتهای بیشتری را باید تحمل کنند. بسیاری از دختران، نظم و ترتیب، تلاش و پشتکار، مقاومت و سرسختی را از پدر میآموزند و این آموزش، محصول با هم بودن است. اگر ساعات با هم بودنتان کوتاه است، کیفیت لحظاتی را که با هم هستید، بالا ببرید؛ مثلاً آخر هفتهها را با هم باشید، با هم حرف بزنید و تجربه کنید. تا جایی که امکانپذیر است فضای دونفره بسازید، دو نفری به ورزش صبحگاهی بروید، دو نفری خریدهای خانه را انجام دهید.
دختران در تمام سنین، به آراستگی خود اهمیت زیادی میدهند، شکل و شمایل این آراستگی با توجه به اقتضائات هر سنی متفاوت است. در مواجهه با این ویژگی، نه محدودیتهای افراطی برایش قائل شوید و نه آزادیهای بیقاعده، اگر از دوران کودکی او را با ارزشها و هنجارها آشنا کرده باشید و ابعاد معنوی زندگیاش را رشد داده باشید، او توانایی و بلوغ انتخاب مسیرهای درست را دارد. وقتی دخترتان علاقه نشان میدهد، تا جایی که میتوانید، او را با مهارتهای مورد نیازی که مربوط به حوزههای مردانه است آشنا کنید، به او یاد دهید چطور با جعبه ابزار کار کند، یک لامپ ساده را خودش عوض کند، از آچار و پیچگوشتی استفاده کند، در پمپبنزین بهجای شما بنزین بزند، یا هنگام پنچری ماشین، راه و رسم تعویض لاستیک را یاد بگیرد. وقتی دخترتان این تواناییها را کسب میکند، علاوه بر بالا رفتن اعتمادبهنفسش، شما هم او را باور میکنید و این حس خوبی به او میدهد. به او کمک کنید با برخی از ترسهایش مواجه شود، مثل ترس از رانندگی در جاده، ترس از حیواناتی مثل سگ و گربه یا حشراتی مثل سوسک و عنکبوت؛ مراقب باشید در این مورد، اول ترسش را به رسمیت بشناسید و بعد آرامآرام و با رضایت خودش اقدام کنید. موضوع مطلب : پیوندها
لوگو آمار وبلاگ
|