الماسها می درخشند...! چرا نوروز؟عید نوروز از باستانی ترین اعیاد ملی ایرانیان شمرده می شود. در باره تاریخ نوروز گفته می شود وقتی جم پادشاه ایرانی به آذربایجان رسید بر تخت مرصعی رو به خاور نشست و تاج مرصعی بر سر گذاشت که در پرتو طلوع آفتاب درخششی خیره کننده یافت. مردم این روز را روز نو نامیدند و از آن جهت که به زبان پهلوی به «شعاع شید» می گویند نام جم به جمشید مبدل گردید. فردوسی در این باره می سراید: به جمشید بر گوهر افشاندند مر آن روز را روز نو خواندند
نوروز در تاریخ اسلامزندگی اجتماعی و سیاسی اقتضا می کند که در طول سال روزهایی برای تجمع و انجام مراسم عمومی تعیین شود. تاریخ جوامع گوناگون نیز گواه این گفتار است. مردم حجاز پیش از ظهور اسلام به دلیل نداشتن اجتماعی متشکل و نیز به سبب سلطه مستقیم یا غیر مستقیم سیاسی و نظامی ایران در جزیرة العرب خواه ناخواه تحت تأثیر فرهنگ ملی ایران بودند. از این رو عید نوروز و جشن مهرگان را می شناختند و چه بسا مراسمی نیز برگزار می کردند. قدیم ترین یادی که از نوروز در دوران اسلام شده، خبری است که به موجب آن در زمان خلافت عمر بن خطاب، هرمزان استاندار خوزستان که مسلمان شده بود، از شیرینی و دیگر اقلام خوان نوروزی، خوانچه ای جهت امام علی بن ابی طالب علیه السلام فرستاد. حضرت از آورندگان پرسید علت فرستادن این خوانچه کدام است، گفتند موجب فرا رسیدن عید نوروز می باشد. حضرت به مزاح فرمودند: «کل یوم نیروزنا» یعنی هر روز را برایمان نوروز سازید. علت مهم دیگری که جهت گسترش نوروز و درآمدن این عید در حیطه شعائر اسلامی یاد می شود، تقارن نوروز است با جانشینی امیرالمؤمنین علی علیه السلام توسط پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله. روز جانشینی علی بن ابی طالب علیه السلام در عید غدیر خم، در سال دهم هجری برابر با بیست و نهم حوت (اسفند) است. پژوهش های دانشمندان در شناخت همزمانی رخدادهای شمسی با رویدادهای قمری این سخن را تأیید می کند. بدین روی اهتمام عظیم ایرانیان به نوروز می تواند یک انگیزه بزرگ مذهبی نیز داشته باشد. با آمدن بهار، باغ دلمان را پر شکوفه کنیم و همراه با باران بهاری زنگار کینه های گذشته را از دل برکنیم و سعی کنیم این قدرت روحی را در برابر افردی که با آنها دشمنی داریم، بیشتر کنیم و محبت آنها را در قلب خود ایجاد کنیم، اگر چه ممکن است آنها به ما بدی کرده باشند
همچنین گفته شده در چنین روزی امام علی علیه السلام عاقبت بعد از بیست و پنج سال کناره گیری اجباری به خلافت رسید. نوروز در فرهنگ اسلامی در زمینه جایگاه عید نوروز در فرهنگ اسلامی و بیان اهل بیت عصمت و طهارت باید گفت اسلام و پیامبر گرامی آن در تایید و یا رد سنن و آداب و رسوم ملی و مذهبی اقوام و جوامع دیگر، دو شرط اساسی و یک شرط توجیهی را همواره در نظر داشتند: اولا: سنتهای پذیرفته شده، مبتنی بر خرافات و آئین های شرک و بت پرستی و ارزشها و قداست های غیر الهی نباشد. ثانیا: از سنتهایی نباشد که موجب وابستگی سیاسی اجتماعی و ... به بیگانه شود، و یا بنحوی استقلال مسلمین را در ابعاد مختلفش زیر سؤال ببرد تغییر قبله از بیت المقدس به کعبه تا حدود زیادی به این نکته مربوط می شود . و در آخر: جهت گیری سنتهای معقول و غیر مضر به استقلال نیز، همچون مجموعه بینش توحیدی اسلام، باید معنوی و در جهت متبلور ساختن عبودیت انسان در برابر حق تعالی باشد. و در نتیجه: مراسمی همانند نوروز و مهرگان، گرچه مبانی خرافی ندارد، و البته این سخن، تایید خرافاتی از قبیل چهارشنبه سوری، سفره هفت سین و مراسم سیزده و ... نیست اما اگر به استقلال فکری فرهنگی اسلام ضربه نزند، و موجب تحت الشعاع قرار گرفتن اعیاد عظیمی همچون فطر و قربان و غدیر نباشد، مشکل ساز نخواهد بود.
دلایل شرافت نوروزنوروز اگر چه در فرهنگ باستانی ایرانیان ریشه داشت در رویارویی با فرهنگ خردورز اسلام رنگ ستایش و مُهر تأیید گرفت. برخی از دلایل ارجمندی و احترام نوروز عبارت است از: 1. وارد شدن روایات متعدد در بزرگداشت نوروز. 2. مستحب شمردن غسل و روزه و نمازی خاص به عنوان اعمال ویژه نوروز. 3. سیره عملی رفتار عالمان بزرگ در تعطیلی نوروز و نشستن در منازل و دیدار با مردم و تبریک و تهنیت گفتن به آنان. 4. وارد شدن پاره ای دعاهای ویژه نوروز در کتاب های دعا و تشویق مؤمنان به خواندن آنها. 5. آثار و برکات همراه نوروز همچون نظافت و غبارزدایی دیدار بستگان و دوستان و ... . اساسا نوروز جشنی فرهنگی است و با زندگی مردم پیوند دارد و چیزی در آن وجود ندارد که اقوام و مذاهب مختلف با آن مخالفت کنند. بدین جهت نوروز با پیدایی اسلام ـ به ویژه در مذهب شیعه ـ مُهر تأیید خورد. پاره ای از آداب نوروزمی توان در ایام نوروز با انجام برخی اعمال بستری جهت رشد و تعالی خود فراهم کنیم که در اینجا به برخی از آن ها اشاره می کنیم: 1. خواندن نیایش تحویل سال؛با نو شدن طبیعت، از صمیم دل این ندا را برآوریم که: یا مقلب القلوب و الابصار یا مدبر اللیل و النهار یا محوّل الحول و الاحوال حوّل حالنا الی احسن الحال ای قلب کننده قلب ها و چشم ها؛ ای تدبیر کننده شب و روز ای متحول کننده حالات، حال ما را به بهترین حالات متحوّل کن. 2. پوشیدن لباس تمیز؛ امام صادق علیه السلام فرمودند: هنگامی که نوروز آمد، غسل کن و پاکیزه ترین لباس های خود را بپوش و با خوش بوترین عطرها خود را معطر ساز. 3. گشایش در زندگی خانواده؛ برخی سخنان اهل بیت علیهم السلام سرپرست خانواده را به سخاوت و گشایش در زندگی در ایّام عید فرا خوانده تا خاطره ای شیرین و به یاد ماندنی برای اهل خانه به جای ماند و حالت جشن و شادی پیدا کند. روزی شهاب به امام صادق علیه السلام عرض کرد: حق زن بر شوهرش چیست؟ حضرت فرمودند: ...هر میوه ای که مردم از آن می خورند، باید به اهل خانه خود بخوراند و خوراکی را که مخصوص ایام عید است و در غیر ایام به آنها نمی رساند، در ایام عید برای آنان تهیه کند. علت مهم دیگری که جهت گسترش نوروز و درآمدن این عید در حیطه شعائر اسلامی یاد می شود، تقارن نوروز است با جانشینی امیرالمؤمنین علی علیه السلام توسط پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله. روز جانشینی علی بن ابی طالب علیه السلام در عید غدیر خم، در سال دهم هجری برابر با بیست و نهم حوت (اسفند) است
4. روزه گرفتن و برپایی نماز؛ امام ششم علیه السلام فرمودند: چه خوب است که در این روز روزه دار باشیم.دستور چهار رکعت نماز، سجده شکر و دعای مخصوص این روز هم مورد سفارش قرار گرفته است. 5. درس عبرت گرفتن؛ توجه کنیم که وارد بهار شده ایم و باید از این دگرگونی طبیعت درس عبرت بگیریم. 6. دید و بازدید؛ از دیگر آداب عید نوروز، دیدار برادران و خواهران مسلمان و آگاهی از شادی ها و اندوه های آنان است. معصوم علیه السلام در این باره می فرماید: این روز نوروز است که مردم در آن اجتماع دارند و همدیگر را ملاقات می کنند ... 7. بررسی اعمال گذشته؛ بررسی کنیم که یک سال را چگونه سپری کردیم و محاسبه ای انجام دهیم که چه قدر گناه کرده ایم، آبروی چند نفر را بردیم و چقدر کار خیر انجام داده ایم؟ اگر اوصاف زشتی در ما هست، در رفع آنها بکوشیم و اگر کارهای خیری انجام داده ایم، کوشش کنیم که در آینده مداومت داشته باشد. 8. کینه ها را از دل برکنیم؛ با آمدن بهار، باغ دلمان را پر شکوفه کنیم و همراه با باران بهاری زنگار کینه های گذشته را از دل برکنیم و سعی کنیم این قدرت روحی را در برابر افردی که با آنها دشمنی داریم، بیشتر کنیم و محبت آنها را در قلب خود ایجاد کنیم، اگر چه ممکن است آنها به ما بدی کرده باشند. 9. رفتن به اماکن مطهره؛ رفتن به اماکن مطهره مثل حرم ملکوتی حضرت امام رضا علیه السلام از اهمیت والایی برخوردار است. 10. رسیدگی به فقرا؛ با کمک به فقرا، آنان را در شادی خودمان شریک نمائیم. 11. دوری از اسراف؛ از جمله اموری که توجه بدان لازم و ضروری می باشد، این است که در مهمانی دادن و پذیرایی، از اسراف جلوگیری کنیم و بدانیم کمال ما در ولخرجی و سفره های رنگین آن چنانی نیست.
منابع: نشریه پیام زن ، شماره 181. مجله کوثر، شماره 13. ماهنامه افق حوزه، شماره 222. موضوع مطلب : نوروز واپسین عید تحویل سال سفر تحویل سال سفارشات و سیره بزرگان در لحظه تحویل سال
در لحظه تحویل سال باید به این نکته توجه کنیم که خودمان به دور شمس دین و قرآن و اهل بیت(علیهم السلام) بچرخیم، نه این که تنها به این اکتفاء کنیم که زمین به دور خورشید بچرخد؛ زیرا این امر به خودی خود بلوغ نیست.
در گذر ایام و سپری کردن لحظات که بسیاری از ما قدرشان را نمیدانیم، لحظاتی هست که خیلی خاص هستند ، و قدر ندانستن آن لحظات سزاوار نیست، زمان هایی مثل شب قدر که تک تک لحظه هایش را باید قدر دانست و قدر نهاد و به بطالت نگذراند، و یا لحظه سال تحویل که برای خیلی از ما سرشار از خاطره های دور و نزدیک است، لحظه ای که وارد سال جدیدی میشویم و می خواهیم که خودمان هم جدید شویم . این لحظه در نزد علما دارای آداب و ارزش خاصی است که در سیره بعضی از ایشان شاهد ارج نهادن به این لحظه هستیم . لحظه ای دعای پر از معارف سال تحویل قرائت می شود و دل ها همه متوجه حضرت حق می شوند، و می خواهند حالشان به شود، به بهترین نحو هم بشود. برخی از بزرگان در این لحظه آداب خاصی را رعایت می کردند که بهتر است ما نیز برای معنویت و نورانیت بیشتر لحظات سال تحویلمان و برکت هفت سین های رویاهایمان به ایشان تأسی جسته و به راه رسم ایشان عمل کنیم باشد که سالی پر از معنویت و نور در پیش رو داشته باشیم.
روش مرحوم حاج آقا مجتبی تهرانی (ره)مرحوم آیت الله مجتبی تهرانی همیشه قبل از تحویل سال مقید بودند که 365 مرتبه دعای «یا مقلّب القلوب» را به طور کامل بخوانند و برای اینکه این دعاها، تا لحظه تحویل سال تمام شود، از یک ساعت قبل از اعلام عید، شروع می کردند و مشغول خواندن این دعای شریف بودند. ایشان بعد از لحظه تحویل سال هم، مقید بودند که اوّلین چیزی که میل میکردند تربت امام حسین علیهالسلام باشد. یعنی حضرت استاد در دو روز از سال، مقید بودند که اوّلین چیزی که میخورند، تربت امام حسینعلیهالسلام باشد؛ یکی عید فطر بود که در ابتدای روز با تربت، افطار میکردند، و یکی هم نوروز که بعد از تحویل سال، کمی از آن را میل میکردند. توصیه آیت الله جوادی آملیآیت الله جوادی آملی فرمودند: اگر کسی در دنیا با الفبای دین بازی کرد، در قبر هم این الفبا یادش نمی آید تا بگوید خدایش، کتاب آسمانی و امامش کیست. باید توجه داشت که در قبر مشکلات علمی را از ما س?ال نمی کنند، بلکه الفبای دین را س?ال می کنند. بهترین چیزها در موقع تحویل، خواندن این دعا، با توجه به معنی است: «یا مقلّب القلوب و الابصار یا مدبّر الّیل و النّهار یا محوّل الحول و الاحوال، حوّل حالنا الی احسن الحال». ای خدایی که همه چیز در دست تو است، سال خوشی به همه ما عنایت فرما در لحظه تحویل سال باید به این نکته توجه کنیم که خودمان به دور شمس دین و قرآن و اهل بیت(علیهم السلام) بچرخیم، نه این که تنها به این اکتفاء کنیم که زمین به دور خورشید بچرخد؛ زیرا این امر به خودی خود بلوغ نیست.
حضرت آیت الله العظمی مظاهری و 3توصیه برای تحویل سال1- بهترین چیزها در موقع تحویل، خواندن این دعا، با توجه به معنی است: «یا مقلّب القلوب و الابصار یا مدبّر الّیل و النّهار یا محوّل الحول و الاحوال، حوّل حالنا الی احسن الحال». ای خدایی که همه چیز در دست تو است، سال خوشی به همه ما عنایت فرما. و از خداوند متعال با توسل به اهل بیت «علیهم السلام» بخواهید در این سال، تقوا و رابطه با خودش و سلامتی و امنیت، مقدّر شما بکند و فرج حضرت ولی عصر «ارواحنافداه» انشاءالله حاصل شود. همچنین محدث قمی در مفاتیح، در آخر دستورات ماهها، نمازی در آن روز نقل می کند و بعد از نماز دعائی و در آن دعا شرافت و کرامت آن عید را نقل می کند که خواندن آن خوب است. 2- هر کس باید جداً حساب سال را و گذشته را بکند و اگر گناهکار است، جداً توبه کند و با حالت توبه وارد سال شود. 3- باید این آتش اختلاف که در همه خانه ها رفته است، با دامن نزدن به آن خاموش شود و از گذشته ها هیچ حرفی زده نشود و گرمی و اتّحاد خانه و خانواده و مجالس با یگدیگر حفظ شود. حضرت آیت الله العظمی مبشر کاشانینماز و دعاهای خاصی جهت تحویل سال در مفاتیح الجنان و کتب ادعیه دیگر آمده که سزاوار است به آنها عمل شود، مطلب مهم توجه به لزوم تحول در سیر انفسی انسان است که به تحول در طبیعت باید در انسان ایجاد شود پس باید باتوجه دعا کنیم و بگوییم: "یا مقلب القلوب و الابصار، یا مدبر اللیل و النهار، یا محول الحول و الاحوال، حول حالناالی احسن الحال" ، مدبر و دبیر آفرینش در حوزه حالات بشری ، مقلب القلوب و الابصار، و در طبیعت مدبراللیل والنهار و محول الحول الاحوال است که با تدبیر خود ، جهان را از حالی به حالی متحول نموده و دو آیت خود "لیل و نهار ” را تدبیر می کند تا نظام احسن ، مستقر و پایدار باشد . پس از حضرتش مسئلت می نمائیم که حال ما را به "احسن حال" تبدیل نماید زیرا طبیعت بشر به جهت تعاقب و تنازع دو آیت "نفس اماره و لوامه" دستخوش تحولاتی می شود که با تمایلات نفسانی و وساوس شیطانی غالبا سیر نزولی داشته و (اسوء الحال) می گردد و فقط اوست که قدرت تحویل اسوءالحال به احسن الحال را دارد . پس از او می خواهیم تا نظام هستی انسان نیز به احسن الحالات تبدیل شود . آیت الله جوادی آملی فرمودند: اگر کسی در دنیا با الفبای دین بازی کرد، در قبر هم این الفبا یادش نمی آید تا بگوید خدایش، کتاب آسمانی و امامش کیست. باید توجه داشت که در قبر مشکلات علمی را از ما س?ال نمی کنند، بلکه الفبای دین را س?ال می کنند ترک گناه ، تطهیر ظاهر و باطن ، نظافت لباس و خانه و محیط کار ، تغییر روشهای غلط زندگی ، به روشهای صحیح ، تجلیل از والدین ، دید و بازدید و صله ارحام ، اداء حقوق الناس، راضی شدن از مردم و راضی نمودن دیگران که به عللی از ما ناراضی باشند ، شاد نمودن دلها با هبه و بخشش، عیادت مریض، دستگیری از فقرا و مستمندان ، ذکر و توجه قلبی و لسانی به خداوند متعال و توسل به اهل البیت علیهم السلام و … تماما از اموری هستند که از علائم استجابت دعای ما هنگام سال تحویل و تحول و تکامل روح و نفس انسان می باشد.
حضرت آیت الله العظمی علوی گرگانیتحویل سال باید در حقیقت تحول در روح و روان انسانها و زنده شدن نفس غفلت زده انسان باشد همانطور که در عالم طبیعت نیز بیداری طبیعت به وجود می آید و این همان معنای حقیقی یا محول الحول و الاحوال است و لذا در روایات سفارش شده که در هنگام تحویل سال سیصد و شصت مرتبه ذکر یا محول الحول و الاحوال الی آخر خوانده شود که این خود شاید باعث بیداری نفس انسان در این دنیای ظلمانی و پر از فتنه شود و چقدر خوب است که علاوه بر هفت سین باستانی از هفت سین قرآنی که امیرالمومنین علی علیه السلام دستور داده اند استفاده شود و آن این است که : بر روی ظرف چینی با زعفرانی که با گلاب مخلوط شده این هفت ذکر قرآنی نوشته شود : 1_ سلام علی آل یاسین 2 _ سلام علی نوح فی العالمین 3 _ سلام علی ابراهیم 4 _ سلام علی موسی و هارون 5 _ سلام قولا من رب رحیم 6 _ سلام علیکم طبتم فادخلوها خالدین 7 _ سلام هی حتی مطلع الفجر. سپس این نوشته ها با آب شسته شود (که بهتر است آب زمزم و یا باران باشد) و آب جمع شده را به افراد خانواده بنوشانید امید است که باعث دفع بلا و کسب سلامتی در طول سال جدید شود .
فرآوری: محمدی بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان
منابع: سایت لبیک خبرگزاری جهان پایگاه حوزه موضوع مطلب : نوروز واپسین عید تحویل سال سفر تحویل سال سفرش بزگان علما دعای مهمی که در لحظه سال تحویل باید بکنیم!خانه هایی که برق می زند، دلهایی که می تپد، نگاه ها و لبخندها رد و بدل می شود ، همه چیز آماده است، آماده دگرگونی و تحول، هر چه لحظه تحویل سال نزدیکتر می شود نفس ها عمیقتر می شود و زمزمه ها تندتر نگاه ها از سفره هفت سین جمع می شود و به آسمان دوخته می شود ، لحظه تولد سالی جدید نزدیک است خیلی چیزها جمع کرده بودم که با خدای خود در میان بگذارم خداوندا یاریم کن همه را بگویم تو باید بشنوی تا برایم اجابت کنی.... اضطرابی که از دوران نوجوانی، هر سال یک بار آن را تجربه کرده ایم لحظه آغاز، آغاز تحولی تازه،آغاز سال نو، حرکتی جدید، و فرصتی مجدد. فرصتی برای محاسبه، فرصتی برای جبران، فرصتی برای برنامهریزی و شروعی دوباره و خلاصه فرصتی امیدبخش! و چه اسرار آمیز این سفره هفت سین تبلور حیات است و منشأ امید ، نورانیت و معنویتش دل ها را می رباید ، ماهی قرمز و کوچک هم لحظه ای آرامش ندارد ، قرآن به عنوان مهمترین جزء سفره هفت سین ایرانی، در مناسبترین و دسترسترین جای سفره قرار میگیرد. قرآن در اینجا است تا همراهی کند، آرامش بخشد و هدایتگر باشد. قرآن، ثقل اعظم و جلوهای از عظمت و حکمت خالق یکتا است و در اینجاست تا به این مراسم و تمام وقایع آن معنا دهد. وقتی که جسم و جان ها اینگونه آماده است جان می دهد سفره های دلمان را بگشاییم و زمزمه ای آرام با خدای خوبمان آغاز کنیم و دعا کنیم دعاهایی که توشه یک سالمان باشد بهترین دعا را بکنیم دعایی مثل:
1- دعای برای فرج آقا امام زمان (عج) دعا برای امام عصر ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ یکی از وظایف شیعه در عصر غیبت امام زمان ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ تضرع و زاری و دعا برای تعجیل در فرج آن حضرت است. در حدیث است که «اکثروا الدعا بتعجیل الفرج فان فی ذلک فرجکم»( بحار، ج53، ص181) یعنی برای تعجیل فرج، بسیار دعا کنید به راستی که فرج شما در آن است.
بهترین دعا همین طلب عاقبت به خیری است، اگر ما فقط دنیا را بخواهیم و همیشه هم خوش باشیم و قرار باشد آخرت خوبی نداشته باشیم این خوشی پشیزی نمی ارزد دعا کنیم خداوند یاریمان کند طوری زندگی کنیم که عاقبت به خیری نتیجه اش باشد و بس
2- دعا برای سلامتی و طول عمر خود و خانواده هایمان سلامتی نعمتی است که تا از دستش ندهیم قدرش را نمی دانیم، همانطور که قدر والدینمان را هم نمی دانیم، ما وقتی پای دعا کردن میان می آید شاید کمتر برای این نعمت ها دعا کنیم چون هم اکنون آن ها را داریم، ولی یادمان می رود برای تداومشان دعا کنیم، اگر خدای ناکرده یکی از عزیزانمان را از دست بدهیم به هیچ قیمتی باز نمی گردند . دعا کنیم که خداوند خانواده و عزیزان و خود ما را در سلامتی و سعادت در کنار هم خوش و خرم نگه دارد ، تا در سایه عنایت خداوند در طلب رضای ربوبیش سال های سال زندگی پر ثمری داشته باشیم. مرحوم سیّد طاووس از امام صادق علیه السلام نقل می کنند: به مردی که تقاضای طولانی شدن عمر خود و نزدیکانش را کرده بود فرمودند: خدایا درود فرست بر محمد و آل محمد خدایا این مطلب را پیامبر راستگوى تصدیق شده که درود تو بر او و آلش باد فرمود که هماناتو فرموده اى من در کارى که مى کنم مردّد نشدم مانند مردّد شدنم در گرفتن روح بنده مو منم او مرگ را خوش ندارد و من هم ناراحتى او را خدایا پس درود فرست بر محمد و آل محمد و شتاب کن در فرج ولىّ خود و عافیت و یاریش و بد حالم مکن درباره خودم و نه درباره یکى از دوستانم و اگر خواهى یک یک از دوستان خود را نام ببر و بگو: «وَ لافى فُلانٍ وَ لا فى فُلانٍ» راوی می گوید در اثر استمرار این دعا چنان عمر طولانی یافتیم که از زندگانی خسته شدیم . (مفاتیح الجنان ، تعقیبات مشترکه) 3- دعا برای مردممان این روزها بسیاری از مردم عزیز ما در فشار اقتصادی هستند ،خیلی هایشان بر تخت های بیمارستان خوابیده اند و خیلی هایشان داغدار شده اند برای مردم خوبمان هم سلامتی و ثروت، سعادت و امنیت را بخواهیم ، دعا کنیم خداوند به ما کمک کند همدیگر را دوست بداریم و اختلاف سلیقه در زمینه های مختلف دل های ما را از هم دور نگرداند. سلامتی نعمتی است که تا از دستش ندهیم قدرش را نمی دانیم، همانطور که قدر والدینمان را هم نمی دانیم، ما وقتی پای دعا کردن میان می آید شاید کمتر برای این نعمت ها دعا کنیم چون هم اکنون آن ها را داریم، ولی یادمان می رود برای تداومشان دعا کنیم، اگر خدای ناکرده یکی از عزیزانمان را از دست بدهیم به هیچ قیمتی باز نمی گردد دعا کنیم خداوند همه ما مردم ایران را با هم دوست و غمخوار یکدیگر قرار بدهد، و بگوییم : خدایا مشکلات مالی و اجتماعی ما را خودت برطرف ساز، خدایا دعای همه ما را در حق همکیشانمان همه شیعیان و مسلمانان اجابت کن و همه ما را به عزت و آبرومندی برسان ...الهی آمین
4- دعا برای عاقبت به خیری بهترین دعا همین طلب عاقبت به خیری است، اگر ما فقط دنیا را بخواهیم و همیشه هم خوش باشیم و قرار باشد آخرت خوبی نداشته باشیم این خوشی پشیزی نمی ارزد دعا کنیم خداوند یاریمان کند طوری زندگی کنیم که عاقبت به خیری نتیجه اش باشد و بس . و وقتی الماس های اشک از چشم های پاکتان جاری شد لطفا ما را هم از دعای خیرتان محروم نفرمایید ، باشد که آمرزیده شویم . التماس دعا فاطمه محمدی کارشناس ارشد علوم قرآن و حدیث بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان مطالب مرتبط:موضوع مطلب : نوروز واپسین عید تحویل سال سفر تحویل سال سفرش بزگان علما دعا صداقتهای خطرناک در زندگی زناشویی
خیلی ها فکر می کنند که درست از لحظه ای که خطبه عقد جاری شد، دیگر تمام مرزها از بین می رود و زن و شوهر باید بدون هیچ حرف ناگفته ای، زندگی عاشقانه شان را شروع کنند! در دایره لغت این افراد، رازداری بعد از ازدواج جایی ندارد و معتقدند که زن و شوهر هیچ چیز را نباید از هم مخفی نگه دارند.
این صداقت خالصانه خیلی ستودنی است اما وقتی رنگ و بوی افراط و صداقت محض به خود می گیرد، کم کم شبیه یک ساده لوحی پردردسر می شود که ممکن است مشکلات زیادی برایتان به وجود آورد. همان طور که در مثل داریم: جز راست نباید گفت / هر راست نشاید گفت
**دلخوری های مربوط به خانواده همسر که شما بدون هیچ ملاحظه ای با همسرتان در میان می گذارید، مصداق بارز همین رازگویی هایی است که فایده چندانی ندارند. فرض کنید که شما به دلایلی از مادر شوهرتان رفتار ناخوشایندی دیده اید و هنوز از او دلخورید. بعد همان زمان همسرتان شروع به تعریف و تمجید از مادرش می کند که چقدر زن فهمیده، درستکار و محترمی است. در این شرایط اصلا لازم نیست مقابل همسرتان جبهه بگیرید و شروع کنید به نقض کردن گفته های او و حتی بدتر از آن پرونده تمام حرف هایی را که مادرشوهرتان به شما زده و شما را آزرده، باز کنید. بگذارید این مسائل بین شما و مادرشوهرتان به شکلی منطقی و باگذشت حل شود و روی روابط شما با همسرتان سایه نیندازد.
** بدتر از آن وقتی است که شما از خانواده نامزدتان دلخورید و اتفاقا ماجرایی پیش می آید که نامزدتان هم از یکی از اعضای خانواده اش دلخور می شود و این دلخوری را با شما درمیان می گذارد. بعد از آن شما شروع به برشمردن تمام بدی های آن فرد می کنید و باز داستان دلخوری هایتان را از او سر می دهید و حتی کاسه داغتر از آش می شوید و از خود همسرتان هم بیشتر بد طرف مقابل را می گویید! یادتان باشد که همسر شما هر قدر هم که در آن لحظه عصبانی باشد، دوست ندارد از زبان نفر سومی مثل شما خطاهای خانواده اش را بشنود. این لحظات در ذهن همسر شما ثبت می شود و اگر زمینه تلافی کردن او را فراهم نکند، قطعا او را از شما دل چرکین می کند و باعث می شود دفعات بعدی درد دل هایش را با شما در میان نگذارد.
**برعکس این هم اشتباه است. لازم نیست در این شرایط دایه مهربان تر از مادر شوید و شروع کنید به خوب گویی افراطی از کسی که همسرتان را دلخور کرده! شما فقط شنونده باشید و سعی کنید همسرتان را آرام کنید. بعد از آن هم، وقتی عصبانیت همسرتان فروکش کرد، هرگز این مشکل و دلخوری را به یاد او نیاورید و از آن به عنوان ابزاری برای مظلوم نمایی خودتان استفاده نکنید. اگر در خانواده شما یا همسرتان، کسی پشت سر همسر شما بدگویی کرد، لازم نیست عین همین حرف ها را کف دست همسرتان بگذارید. در غیر این صورت، آتشی در می گیرد که خودتان در آن خواهید سوخت
مشکلات اعضای خانواده شما با هم، چیزی نیست که بخواهید به همسرتان انتقال دهید. البته قرار نیست چیزی را هم مخفی کنید اما از این مسائل در حدی با او صحبت کنید که اگر بعدها در جمعی کسی راجع به این مشکل چیزی گفت، همسر شما بی خبر نباشد.
** اگر در خانواده شما یا همسرتان، کسی پشت سر همسر شما بدگویی کرد، لازم نیست عین همین حرف ها را کف دست همسرتان بگذارید. در غیر این صورت، آتشی در می گیرد که خودتان در آن خواهید سوخت. اگر موضوع خیلی اهمیت داشت و پای اشتباهات همسرتان در میان بود، سعی کنید به نرم ترین حالت ممکن، جوری که همسرتان ذره ای متوجه بدگویی دیگری از خودش نشود، ماجرا را با او در میان بگذارید. فقط در حدی که درباره اشتباهش به او هشدار داده باشید و در صورت نیاز، او را متوجه دلخوری طرف دیگر از همسرتان کرده باشید. آن هم با نیت این که همسرتان را به دلجویی از آن شخص ترغیب کنید.
**مشکلات اعضای خانواده شما با هم، مشکلات شخصی خواهر شما با همسرش یا حتی رازهایی که یک دوست به عنوان درد دل با شما در میان می گذارد، چیزی نیست که بخواهید به همسرتان انتقال دهید. البته قرار نیست چیزی را هم مخفی کنید اما از این مسائل در حدی با او صحبت کنید که اگر بعدها در جمعی کسی راجع به این مشکل چیزی گفت، همسر شما بی خبر نباشد. همین و بس. دانستن جزئیات هیچ ضرورتی ندارد و کمکی به زندگی دو نفره شما نخواهد کرد.
** این که تمام پسرهای فامیل و دوست و آشنا روزی آرزوی ازدواج با شما را داشته اند ، یا مادر شما به محض تمام شدن سربازی تان یک لیست بلند بالا از دختران دم بخت در اختیارتان قرار داده که از قضا همه شان علاقه مند ازدواج با شما بوده اند، چیزی نیست که بخواهید با نامزدتان در میان بگذارید. مگر آنکه بخواهید پای بی اعتمادی، سرخوردگی، تحقیر و احساس ناامنی را به زندگی تان باز کنید. همه موارد این چنینی را پشت در محضر جا بگذارید و زندگی جدیدتان را تنها با فکر همین یک نفری که با او سر سفره عقد نشسته اید شروع کنید.
** این که در خیابان کسی مزاحم شما شده است، یا آرایشگر جدید محله تان که از نامزد داشتن شما خبر نداشته، برایتان خواستگار پیدا کرده است ، موردی است که نه تنها نباید به همسرتان بگویید بلکه خودتان هم در همان لحظه باید فراموشش کنید. گفتن از این مسائل این حس را در همسر شما به وجود می آورد که هر زمان ممکن است شما را از دست بدهد و این اصلا حس خوشایندی نیست.
فرآوری: نوریه نوچمنی
بخش خانواده ایرانی تبیان
منبع: نورپرتال- کتاب صمیمانه با عروس و داماد.نوشته محمود اکبری موضوع مطلب : صداقت راستی دروغ راستگویی خطرناک حمایتهای عاشقانه از همسر
از زمانی که لباس سفید عروس یا کت و شلوار اتوکشیده دامادی را پوشیدید، فقط یک چیز در ذهن داشتید. یک زندگی آرام و خوب با همسری که در رویاهای خود هزاران بار تصویرش را کشیده بودید.
از زمانی که لباس سفید عروس یا کت و شلوار اتوکشیده دامادی را پوشیدید، فقط یک چیز در ذهن داشتید. یک زندگی آرام و خوب با همسری که در رویاهای خود هزاران بار تصویرش را کشیده بودید. میخواستید در دوران میانسالی و پیری همزبان و مونسی داشته باشید. فردی را میخواستید تا در لحظههای تلخ و شیرین زندگی همچون کوهی پشت شما باشد. پس درست از لحظهی تصمیمگیری برای گفتن بله، دلتان میخواست همسرتان از شما حمایت و پشتیبانی کند. خطاهای شما را ببخشد و در پیچ و خم زندگی مشترک دستتان را بگیرد و نگذارد که زمین بخورید. بدینترتیب شما با نیاز به حمایت و احترام از طرف همسرتان زندگی زیر یک سقف را شروع نمودید. اما حال بیایید کمی با هم صادق باشیم. شما چه انتظاری از همسر یا یگانه حامی خود دارید؟ آیا میخواهید او جلوی همه حتی پدر و مادرش به خاطر دفاع از شما بایستد یا خیر؟
در دو راهی انتخاببرای رسیدن به پاسخ این س?الات مینشینیم پای صحبتهای نوشین؛ مهندس بیست و شش سالهای که به دلیل علاقه به پیمان؛ همکلاسی دوران دانشجوییاش بار سفر بسته و راهی پایتخت شده است. البته بخت یارم است و نوشین برای دیدن خانوادهاش آمده است مشهد. او که دو سالی است آشیانه عشقش را در تهران روی ابرهای پر از دود بنا کرده است، در مورد حمایت از همسر در مقابل خانوادهاش چنین میگوید: «خوشبختانه تا به حال در شرایطی جدی و خاصی قرار نگرفتهام تا بخواهم از همسرم در برابر خانوادهام دفاع کنم. دوری از شهر و خانوادهام شاید یکی از دلایل این مسئله باشد. به قول معروف دوری و دوستی! اما برعکسش زیاد پیش آمده است که میتوانید از همسرم بپرسید.» با خنده میگویم: «خب، اما اگر مجبور میشدید طرف یکی از آنها را بگیرید، از همسرتان حمایت میکردید یا خانوادهتان؟» نوشین ابروهایش را بالا میاندازد و میگوید: «س?ال سختی است. گمان کنم کاملاً بستگی به موضوع اختلاف دارد. باید ببینم حق با کیست. اما...» مکثی میکند و ادامه میدهد: «اما در مجموع فکر میکنم در چنین مواقعی از خانوادهام حمایت کنم.» از اینکه صادقانه جوابم را داده است، تشکر میکنم. سرش را تکان میدهد و بلافاصله میگوید: «البته من همیشه در برابر دیگران از پیمان تعریف و حمایت میکنم. این کار به او اعتماد به نفس و حس خوبی میدهد و تأثیر این حمایت در نبود او، بیشتر در جمع خانواده و ذهن اطرافیانم باقی میماند.» در این میان زمان را از دست نمیدهم و از آقا پیمان که تازه از دیدار دوستان مشهدی دوران دانشجوییاش برگشته است، در این مورد میپرسم. همانطور که نوشین گفته، او زیاد در بین دو راهی قرار گرفته است. پیمان به شرح یکی از این شرایط میپردازد: «گاهی باید در مهمانیهای خانوادگی که با اصرار خانوادهام نیز همراه است، شرکت نماییم. در این مواقع اگر نوشین با من هماهنگ نباشد، در یک دوراهی رفتن و نرفتن قرار میگیرم و در اکثر موارد طبق خواسته همسرم عمل میکنم. با این حال تا امروز مورد سرزنش خانوادهام قرار نگرفتهام و رابطه خانوادگیمان خدشهدار نشده است. اما به یاد دارم یکی از اقوامم از خارج از کشور آمده بود و من برای همراهی با او یک برنامه تفریحی راه انداختم، ولی همسرم از آمدن با ما سر باز زد و پافشاریهایم فایدهای نداشت. در این خصوص چون او دلیل منطقی برای نیامدن و بعد غضب بر من نداشت، حق را به خود و خانوادهام دادم و از نوشین گله نمودم.» در آخر از پیمان هم میخواهم راحت نظرش را بگوید، «همسر یا خانواده؟» جواب میدهد: «در بیشتر موارد طرف شخص خاصی را نمیگیرم و سعی در میانجیگری دارم.» همسران جوان در حضور خانوادههایشان باید سعی کنند با احترام بیشتری با یکدیگر رفتار نمایند و حرمت یکدیگر را نزد خانواده و دوستان و.... حفظ کنند. همسرشان را با پیشوند آقا یا خانم صدا بزنند. در برابر جمع (خانواده) به انتقاد و سرزنش از همسرشان نپردازند پشتیبانی که نه سیخ بسوزد و نه کباب!بعد از خداحافظی با آنها، میروم سراغ خانواده سمیرا و محسن. خانوادهای که دختر سه سالهای نیز دارند و نزدیک به پنج سال از روز عروسیشان میگذرد. سمیرا دفتر خاطراتش را ورق میزند و میگوید: «اوایل ازدواجمان، به خصوص در دوران عقد، بین عقاید و خواستههای همسرم و خانوادهام تعارض زیاد پیش میآمد. در این میان ناچار میشدم طرف یکی از آنها را بگیرم. معمولاً از محسن دفاع مینمودم و در غیابش با خانوادهام صحبت میکردم. بطور مثال همسرم اعتقاد داشت نیازی به داشتن یک جهیزیه آنچنانی در شروع زندگی مشترک نیست، اما خانوادهام میخواستند همهچیز عالی باشد. در این زمان بود که مجبور شدم مقابل خواسته خانوادهام بایستم. اگرچه با گذشت زمان و شناخت بیشتر خانوادهام از همسرم، این جور مسائل هم کمتر پیش میآمد، با این حال گاهی سر موضوعاتی مانند تند رانندگی کردن، ولخرجیهای گاه و بیگاهش یا تربیت فرزند، خانوادهام چیزهایی میگفتند، ولی من همواره طرف همسرم را میگرفتم، حتی اگر او مقصر بود. البته خانوادهام در حضور محسن چیزی نمیگفتند. من هم هر جوری بود سعی میکردم تعادل را برقرار کنم که نه سیخ بسوزد و نه کباب. اما راستش در این میان گاهی خودم بدجوری کباب میشدم!» رو به سمیرا میگویم: «پس حالا که محسن آقا اولویت اولت بوده و هست، به نظرت دیگر چطوری همسران جوان میتوانند از همسرشان پشتیبانی کنند، آن هم در جمع خانواده؟» سمیرا پاسخ میدهد: «چه در حضور و چه در نبود همسر باید حمایت خودمان را از او نشان دهیم. هر چقدر به همسرمان احترام بگذاریم و برایش ارزش قائل بشویم، به همان اندازه میزان ارزش و احترام او پیش خانواده و دیگران افزایش پیدا میکند. چنانچه جر و بحثی بین من و محسن اتفاق بیفتد، اجازه نمیدهیم آن اختلاف از حریم دو نفرهمان بیرون برود. به نظر من این یکی از راههای حمایت از همسر و جلب اعتماد او است. در واقع با این عمل، علاوه بر پشتیبانی مستقیم و همه جانبه از یکدیگر، حریم خصوصی و رازهای ما نیز حفظ میگردد.» وقتی گفتوگویم با سمیرا تمام میشود، آقا محسن که با دقت خاصی به حرفهای همسرش گوش میداد، میگوید: «میدانید شاید گفتن این جمله زیاد جالب نباشد، اما کاربرد خوبی دارد: همیشه بهترین دفاع حمله است! لذا حمایت مداوم، تعریف در حضور و غیاب همسر و در نهایت اینکه خانواده بدانند من از زندگی و همسرم کاملاً راضی هستم امری است کاملاً ضروری.» نگاه کارشناسانآقای مصطفی رشید، کارشناس مذهبی در این خصوص میفرمایند: «حمایت زن و شوهر از یکدیگر در جمع خانوادگی موجب عدم دخالت دیگران در حریم زندگی خصوص آنها میگردد. باید خوب توجه داشت زوجین زمان قرارگیری در جمع خانواده همسرشان بیش از هر موقع دیگری نیازمند پشتیبانی هستند و کمتوجهی به همسر در جمع خانواده ممکن است مقدمه پیدایش کدورت و ناراحتی گردد و فراموش نشود خانمها نیازمند حمایت بیشتری در این شرایط هستند. همسران بایستی با تدبیر، حمایت خود را نسبت به همسرشان ابراز نمایند تا هم دل همسر خود را بدست آورند و از طرف دیگر اجازه ندهند پدر و مادرشان آزردهخاطر گردند. پس با مدیریت صحیح روابط خود باید محبت و حمایت را نسبت به همسرشان نشان دهند.» در پایان از خانم ندا رهنمانژاد؛ کارشناس ارشد روانشناسی، در مورد زمانهای بحرانی میپرسم. مواقعی که همسران در بین دو راهی خانواده و همسفر راه عشق خود میمانند. ایشان پاسخ میدهند: «گرچه احترام به خانواده طرفین وظیفه هر زن و مردی است، اما گاهی تأیید رفتارهای غلط خانوادهها و دخالتهای بیجای آنها باعث دلخوری و آزار زن یا شوهر میشود. اگر همسری بخواهد همیشه حق را به خانوادهاش بدهد و به خاطر خانواده خود همسرش را طرد کند یا زیر س?ال ببرد در واقع رابطه زناشویی خود را مورد تهدید قرار داده و کمکم محبت همسر آزار دیدهاش را از دست خواهد داد و باعث میشود همسرش احساس شکست و درماندگی کند و علاقهاش نسبت به او کمتر شود و از او فاصله بگیرد. زن و شوهر باید به همسر خود و خانوادهشان بقبولانند هرکدام جایگاه خاص خودشان را دارند. چه زن و چه مرد بالغ باید بتوانند بین همسر و خانوادهشان تعادل ایجاد کنند، تعصب را کنار بگذارند و با درک بیشتر و منطق غنیتر رابطه حسنه بین آنها ایجاد کنند. طرفداری بیجا از هر کس که باشد وضعیت او را ضعیف میکند و باعث میشود دیگران به او بیاعتماد شوند. در صورت بروز مشکل از سوی خانواده زن یا مرد عضو همان خانواده (زن یا شوهر) مشکل را حل کند، زیرا هر یک از همسران به خوبی خانواده خود را میشناسند و بهتر میتوانند چارهجویی کنند. اگر زن و مردی نمیتوانند بین خانواده و همسرشان تعادل برقرار کنند و با انصاف و عدالت موضوع را حل کنند در واقع هنوز به بلوغ فکری و عاطفی نرسیدهاند.» البته خانم رهنمانژاد به شیوههای برتر حمایت از همسر نیز اشاره فرمودند: «همسران جوان در حضور خانوادههایشان باید سعی کنند با احترام بیشتری با یکدیگر رفتار نمایند و حرمت یکدیگر را نزد خانواده و دوستان و.... حفظ کنند. همسرشان را با پیشوند آقا یا خانم صدا بزنند. در برابر جمع (خانواده) به انتقاد و سرزنش از همسرشان نپردازند. در حضور خانواده به همسرخود بیشتر توجه کنند و او را در گفتگوها شرکت دهند. همیشه سعی نمایند نکات مثبت همسرشان را در حضور خانواده بیان کنند. تشویق، تعریف، تأیید و بیان نکات مثبت به طور آشکار یا در جمع خانواده باشد. نکات مثبت همسرشان را بزرگ و نکات منفی او را کوچک بشمارند. این کار اعتماد به نفس همسرشان را بالا میبرد و به او احساس ارزشمند بودن را میدهد. در حضور خانواده به انتقاد از همسرشان نپردازند و با تندی، بد زبانی، لحنی نامناسب و طعنهآمیز با همسرشان صحبت نکنند و انتقاد به طور محرمانه و در تنهایی صورت گیرد. محبت کردن زن و شوهر به یکدیگر صمیمیت را صد چندان میکند. در واقع همدلی و مشورت درباره مسائل نشان دهنده علاقه آنها به یکدیگر است.»
بخش خانواده ایرانی تبیان
منبع : باشگاه همسران جوان موضوع مطلب : پیوندها
لوگو آمار وبلاگ
|