سفارش تبلیغ
صبا ویژن
الماسها می درخشند...!
صفحه نخست        عناوین مطالب          نقشه سایت              ATOM            طراح قالب
گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من

تبلیغ آموزه های دینی در رسانه

 


دین می خواهد بگوید که انسانها چگونه بیندیشند و چگونه عمل کنند و این جز با یافتن مخاطب معنی ندارد. در دنیای امروز رسانه ها می توانند برای یافتن و جذب مخاطب نسبت به مسائل دینی نقشی تأثیرگذار داشته باشند.

تبلیغ آموزه های دینی در رسانه

نقش رسانه در الگوسازی و نهادینه کردن باورها و هنجارها امری پوشیده و قابل کتمان نیست. رسانه ها نقش فعالی در این زمینه دارند و برعکس آن هم، امکان دارد که رسانه ها اگر شناخت درستی از اهداف و یاستگزاری های فرهنگی جامعه و حکومت نداشته باشند در نسبت خود با دین و اهداف دینی دچار خطا می شوند و بحران فرهنگی و عقیدتی غیرقابل جبرانی را خواهند ساخت که این بحران تا زمانی که از سوی صاحب نظران و مسئولان چاره اندیشی شود، اثرات خود را بر اندیشه و رفتار اعضای جامعه خواهد گذاشت. ارائه اطلاعات درست از اندیشه ها و اعتقادات دینی از سوی رسانه ها می تواند جامعه را بیشتر با آرمان ها و اخلاق دینی آشنا سازد. همانطور که ارائه اطلاعات غلط و نادرست از این اندیشه ها جامعه را فرسنگ ها از این اخلاق و آرمان ها دور می سازد و اعضای جامعه را به قهقرا می کشاند. نقش رسانه ها در تبلیغ اندیشه های درست اجتماعی و اخلاقی در جامعه دینی الزاماً می بایست با شناخت از مفهوم جامعه دینی و عمق اندیشه های دینی باشد تا به خرافه گرایی و ترویج اندیشه های قشری و ظاهری کشیده نشود و جامعه را از این نظر گرفتار بحران نسازد.

در مورد تأثیر وسایل ارتباطی بر پیام و تمامی فرآیند ارتباط و همچنین جامعه و محیط پیرامونشان، عقاید بسیاری وجود دارد، برخی از خنثی بودن و صرفا ً حامل بودن این وسایل یاد می کنند و اینکه این وسایل تأثیر چندانی بر مخاطبین خود ندارند. برخی دیگر عقیده دارند که وسایل ارتباط جمعی دارای چنان قدرتی هستند که می توانند نسلی تازه را برای اولین بار در تاریخ انسان پدید آورند و جامعه جدید از این وسایل چنان تأثیر شگرف بر می گیرد که ماهیتش تابعی از آن می شود.

 برخی نظریه پردازان این حوزه معتقدند که رسانه ها ،چنانکه از نام آنها پیداست ،تنها "وسیله" ارتباط جمعی هستند و باید ابزاری در خدمت انتقال پیام میان آدمیان باشند. رسانه ها حامل و توزیع کننده هر پیامی هستند که در جامعه وجود دارد و ممکن است از طریق آنها ارسال شود و به همین جهت جانبداری آنان از نوع خاصی از پیام مغایر با هدف تاسیس آنهاست. به بیان دیگر "وسیله" و "ابزار" بودن رسانه ها فلسفه پیدایش و شأن ذاتی آنهاست؛ در حالیکه متعهد بودن به هرچیز، حتی اگر از ارزش های مورد قبول باشد، به معنای تبدیل آنان از وسیله به هدف است و به همین دلیل ابزار نباید در کار نتیجه دخالت کند.

رسانه ها ابزاری برای تداوم دین

دین, با هر تعریفی که از آن داشته باشیم, از جنس پیام است. ریشه دین بینش ها است و نتیجه آن در گرایش ها و عملکردها آشکار می شود واز این رو گسترش طلبی خصیصه ذاتی آن است. دین می خواهد بگوید که انسانها چگونه بیندیشند و چگونه عمل کنند و این جز با یافتن مخاطب معنی ندارد. ماهیت و حیات فکر، اندیشه و اعتقاد با نشر و گسترش آن رابطه ای تنگاتنگ دارد. اندیشه ای که به دنبال یافتن مخاطب و گسترش پیام خویش نباشد، یا به درستی خویش بی اعتماد است و یا به تداوم خود بی علاقه.

دین اسلام نیز خود را "پیام" ی می داند که بردلهای آماده مخاطبان مستعد ارسال می شود و آنان نیز به نوبه خود باید "نبی" و "پیامبر" ی برای همه آدمیان باشند و همه را دعوت به شنیدن این پیام، پذیرش و در نهایت بسط بیشتر آن کنند

به همین دلیل است که مفهوم دین (بطور کلی) با مفهوم پیامبری و تبلیغ گره خورده است. دین اسلام نیز خود را "پیام" ی می داند که بردلهای آماده مخاطبان مستعد ارسال می شود و آنان نیز به نوبه خود باید "نبی" و "پیامبر" ی برای همه آدمیان باشند و همه را دعوت به شنیدن این پیام، پذیرش و در نهایت بسط بیشتر آن کنند. بنابراین دین به رسانه به عنوان ابزاری برای ادامه حیات و گسترش پیام خویش نگاه می کند.

رسانه مانند بلندگویی است که صدای دین را به دیگران می رساند و از این باب است که دین برای آن احترام قائل است. اهتمام همه ادیان بشری و الهی به تشریع آیین ها و عبادت های جمعی، گفتن و شنیدن پندها و درسهای مورد نظر، ترویج ساخت، توسعه و آبادانی مکانهای مذهبی و ... نمونه هایی از علاقه دین به بهره مندی از توانایی رسانه های سنتی است که می تواند در رسانه های جدید نیز مصداق یابد.

تبلیغ آموزه های دینی در رسانه
دین، رسانه و آموزه های دینی

دین در دنیای کنونی، بسیار بیشتر از گذشته، سرنوشت خویش را در گرو فعالیت های رسانه ای می بیند. نفوذ گسترده رسانه ها در خانه ها و خلوت های افراد، افزایش روند روبه رشد و پیچیده زندگی های نسبتاً مدرن و تلاش فزاینده برای فعالیت های معیشتی، کارآمدی تبلیغ چهره به چهره را به شدت کاهش داده است. در دنیایی مجازی که رسانه ها خلق می کنند، افراد به سمت اتمیزه شدن پیش می روند و روحیه های فردی به نسبت روحیه های جمعی بیشتر رشد می کنند. از این رو، دین برای گسترش باورهای خویش، ناگزیر است که تعامل گسترده تری با رسانه ها برقرار کند.

تبلیغات مناسبتی و مقطعی و انجام آن به شیوه های ناکارا، به رسانه این امکان را می دهد که سیطره فعالیت های خویش را در حوزه های خصوصی افراد نیز بگستراند. از همین رو، اگر سیاست گذاری در فعالیت رسانه ای، دین ستیزانه باشد، نبرد نابرابری به وجود می آید که مبلّغان دینی شانس پیروزی بسیار کمی خواهند داشت. در مقابل، اگر رسانه ها برای ترویج آموزه های دینی کمر همّت ببندند، خدمات بسیار بزرگی به دین خواهند کرد.

بررسی نقش آفرینی رسانه در ترویج یا تحریف آموزه های دینی در دوره معاصر به خوبی گویای این واقعیت است.

در این میان، به نظر می رسد خطر اصلی در انعکاس فعالیت های نادرست و تحریف های مذهبی است که هم بدعت گذاری در دین به شمار می روند و هم بهانه ای برای تخریب اسلام و تحریف آموزه های آن پدید می آورند. برای مثال، بحث عزاداری شیعیان در ماه محرم که توجه بسیاری از رسانه ها را به خود معطوف می دارد، بستر بسیار مناسبی برای تبلیغ یا تخریب اسلام است. در این عزاداری ها اگر به فلسفه قیام امام حسین علیه السلام و تبلیغ مناسب آن توجه شود و آموزه های موجود در آن مثل "ظلم ستیزی"، "حق خواهی"، "مبارزه با فساد" و "فداکاری و ایثار" در مقیاس جهانی تبلیغ گردد، هر کسی را که به ارزش های والای انسانی معتقد باشد، به سوی خود می کشاند. در مقابل، حرکت های غیرمنطقی و معقول نظیر «علم کشی»، «قمه زنی» و «تیغ زنی» حتی علاقه مندان به باورهای دینی را از گرایش به دین می گریزاند.

 

فرآوری: زهرا فرآورده

بخش ارتباطات تبیان

 


منابع: حوزه/ وبلاگ دکتر محسن اسماعیلی/ راسخون




موضوع مطلب :

          
یکشنبه 93 اسفند 10 :: 1:52 عصر

 

سهم مخاطب از رسانه


رسانه از هر نوعی چه سینما باشد با جذابیت های بصری بالا و چه روزنامه با جذابیت های مکتوب اگر به درستی مخاطبش را نشناسد موفق نیست.

 رسانه

رسانه زمانی اهمیت پیدا می کند که مخاطب داشته باشد، در غیر اینصورت اگر توانایی همراهی مخاطب را با خود نداشته باشد هیچ ارزشی ندارد. حال این رسانه می تواند روزنامه باشد یا تلویزیون و یا حتی یک پوستر.
هر رسانه ای با توجه به ویژگی هایی که دارد به نوعی در ترغیب مخاطب خود نقش دارد. گاهی رسانه از نظر نوشتاری مورد توجه است یا از نظر بصری و .... اما آنچه مهم است این که آن رسانه در هر شکلی مخاطب را با خود همراه کند.
اگر رسانه را به دو بخش تقسیم کنیم، بخش مهمی از آن را مخاطب تعریف می کند. مخاطبی که اگر رسانه را دنبال نکند دیگر دلیلی برای بودن آن وجود ندارد.
اگر رسانه مخاطب خود را به درستی بشناسد خیلی راحت تر می تواند به اهداف خود برسد و مخاطبش را راضی نگه دارد. شناخت نیازهای مخاطب از اصلی ترین کارهای یک رسانه است که مخاطب را جذب می کند.
ابتدا که رسانه ها در جوامع بروز کردند تنها به نقش سرگرمی آن ها توجه می شد اما به مرور همه چیز از دل رسانه بیرون آمد و حالا رسانه ها به جایگاهی رسیده اند که نقشی مهم و تأثیر گذار در تمام اتفاقات و جریانات اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و... ایفا می کنند.
اما گاهی رسانه تا جایی در اهداف و سیاست های خود غرق می شود که فراموش می کند مخاطب آن رقیب سیاسی نیست و یا اینکه رسانه ی در اختیارشان حکم تریبونی برای بیان نظرات صرفا شخصی آنها ندارد.

 در جامعه اطلاعاتی امروز که اخبار و اتفاقات شدیدا تحت تأثیر فضای مجازی و شبکه های اجتماعی است به طور طبیعی حجم بالایی از مخاطب رسانه سرگرم این فضا است و با وجود جذابیت ها و دسترسی بالایی که نسبت به موضوعات مختلف در فضای مجازی وجود دارد اکثرا ترجیح می دهند شبکه های اجتماعی را جایگزین سایر رسانه ها کنند


با ذکر چند مثال عملکرد چند رسانه را مرور می کنیم:

 رسانه
سینما و مخاطب از دست رفته


سینما رسانه ای است با جذابیت های بالای بصری که اگر تنها همین یک ویژگی را از سینما در نظر بگیریم قابلیت های زیادی برای برقراری ارتباط و همراه کردن مخاطب دارد. سینما که ابتدا جنبه سرگرمی داشت با گذشت زمان وارد عرصه های سیاسی و تجاری شد و همین گره خوردن با موضوعات جاری در جوامع توجه به این رسانه را افزایش داد و حالا سینما یک رسانه قدرتمند است.
سینمای ایران هم در دوره های مختلف فراز و فرودهایی داشته که جشنواره ی فیلم فجر بزرگترین اتفاق سینمایی است. در جشنواره فیلم فجر عملکرد یک ساله  سینما مشخص می شود. جشنواره فیلم که از زمان راه اندازی تا به الان تغییرات زیادی داشته در دوره هایی بسیار موفق و در دوره هایی چندان موفق عمل نکرده.
نمونه نزدیک آن جشنواره فیلم فجر امسال که به پایان رسید و آنچه از ما حصل این جشنواره به جا ماند چیزی نبود که انتظار می رفت. شاید علت اصلی نارضایتی از کلیت فیلم های جشنواره امسال در نظر نگرفتن نیاز های مخاطبی باشد که اگر به سینما نرود این رسانه جایگاهش را از دست می دهد. فیلم هایی که شاید بیشتر برای مطرح کردن دغدغه های شخصی فیلمسازان و کپی براری از کارهای موفق ساخته شد؛ تکرار چند موضوع خاص که اکثرا با اتفاقات مشابه و تلخ همراه بود و از جذابیت فیلم ها کم کرد. درنظر نگرفتن این مسأله که مخاطب هم تا جایی توان همراهی با تلخی ها و مشکلات را دارد باعث فراموشی سایر موضوعات در فیلم ها شده و اگر به این شکل ادامه پیدا کند نهایتا مخاطب این رسانه سینما را فراموش می کند.

 

پوسترهایی با مفاهیم متناقض

در پوسترهایی که در سطح شهر به چشم می خورد گاهی اوقات طراح فراموش می کند که پوسترش قرار است حکم رسانه ای باشد که مفهومی را به مخاطب می رساند. حال این مفهوم تبلیغ یک کالا باشد یا برای رساندن یک پیام دینی طراحی شده باشد. نمونه ای از این پوستر ها را در مطلب "ماهواره مانع استجابت دعا"  عنوان کردیم.

 

 رسانه
حاکمیت جریانات سیاسی درمطبوعات


روزنامه ها به دلیل انتشار روزانه و ذات رسمی تری که دارند برای همراهی مخاطب کمی متفاوت تر هستند. روزنامه ای که اخبار خود را بر اساس واقعیت جلو نمی برد و همین دوری از صداقت مخاطب آن را کاهش می دهد. تیترهای نادرست و یا غرض ورزی های سیاسی در کاهش مخاطب یک روزنامه نقش دارد. البته این را هم باید درنظر گرفت که روزنامه ها بیشتر از سایر رسانه ها وابستگی جناحی دارند و طبیعتا این در کارشان نمود پیدا می کند.

جای خالی سریال های پر مخاطب


تلویزیون رسانه ای است که دسترسی آن برای همه گروه ها آسان است، به همین دلیل نیاز به تولیداتی دارد که حجم بالایی از مخاطب را باسلایق مختلف همراه کند. سریال ها و تولیدات تلویزیون در دوره ای به دلیل نبود دیگر رسانه ها از اهمیت ویژه ای برخوردار بودند و درصد بالایی از مخاطب را داشتند که هنوز هم پخش آن ها جذابیت دارد. البته از لحاظ محتوایی هم در زمان خود ویژگی های مثبت زیادی داشتند.
اما در حال حاضر خیلی از سریال های تلویزیونی زمان حاضر را فراموش کردند و با ریتمی کند و بدون داستان تنها قادر به همراهی حداقلی از مخاطب هستند. سریال هایی که عوامل جذابیت را یکجا ندارند و در مواردی پرداختن به یک موضوع آنها را دیدنی می کند.
مانند سریال گذر از رنج ها که این شب ها از شبکه یک سیما پخش می شود و تصاویر زیبایی از مناطق شمال کشور که در آن وجود دارد ویژگی مثبتی است تا بیننده را به خود جذب و ریتم کند سریال را قابل تحمل تر کند.

 

نادیده گرفتن شبکه های اجتماعی


در جامعه اطلاعاتی امروز که اخبار و اتفاقات شدیدا تحت تأثیر شبکه های اجتماعی است به طور طبیعی حجم بالایی از مخاطب رسانه، سرگرم این فضا است و با وجود جذابیت ها و دسترسی بالایی که نسبت به موضوعات مختلف در فضای مجازی وجود دارد اکثرا ترجیح می دهند شبکه های اجتماعی را جایگزین سایر رسانه ها کنند که این جایگزینی گاهی هم به اجبار است. وقتی مخاطب آنچه را که می خواهد در رسانه های رسمی پیدا نکند به دنبال جایگزین برای آن می گردد و کم کاری سایر رسانه ها به این جایگزینی کمک می کند.
با وجود شبکه های اجتماعی و میزان بالای مقبولیت آن برای کاربران، رسانه های رسمی هم باید هم گام با تکنولوژی های جدید خود را منطبق کنند تا این رسانه ی نوپا به راحتی جایگزین سایر رسانه ها نشود.
شناخت مخاطب امروز از اصلی ترین راهکار ها برای جذب مخاطب است؛ رسانه ای که محتوایش متفاوت با حال و روز جامعه امروز باشد مطمئنا مخاطب ندارد.

هزینه کردن بودجه در مواردی که مهم تر و پر کاربرد تر باشند نیز عامل مهمی است، همانطور که چندی پیش محمد سرافراز رئیس رسانه ملی با اشاره به ایجاد شبکه‌های مجازی و شبکه‌های اجتماعی اطلاع‌رسانی، تصریح کرد: برای حفظ جایگاه صداوسیما در سبد رسانه‌ای مردم، توجه به بودجه این سازمان ضروری است. 

برای حفظ جایگاه سایر رسانه ها در کنار شبکه های اجتماعی نیاز به تمهیداتی است تا جایگاه کمرنگ شده رسانه هایی که قبل تر مخاطبان زیادی را با خود همراه می کردند مانند سینما و تلویزیون دوباره رونق بگیرد.

 

 

زهرا فرآورده
بخش ارتباطات تبیان




موضوع مطلب :

          
یکشنبه 93 اسفند 10 :: 1:51 عصر

سکوت در شبکه های مجازی

 


یکی از علل محبوبیت شبکه های اجتماعی،‌ این است که به همه کاربران اجازه می دهد که حرف خودشان را بزنند. این شبکه ها انحصار اطلاع رسانی را شکسته و امکان آن را در اختیار عموم قرار داده است. عمومی که به راستگویی و صداقت، متعهد نیستند و آزادند که هر چه را که می خواهند بگویند. گویا آزادی بیان در حد اعلای خود، در این شبکه ها به تحقق پیوسته است و گویا قرار است مارپیچ سکوت برای همیشه از میان برداشته شود...

شبکه های اجتماعی

روزی که خانم نئومان، نظریه مارپیچ سکوت را مطرح کرد، رسانه ها تحت کنترل و اختیار دولت ها قرار داشتند. او معتقد بود که حاکمان این رسانه ها می توانند با حذف تدریجی مخالفان خود، هر روز تعداد بیشتری را به خاموشان جامعه اضافه کنند. اما آیا در شبکه های اجتماعی، جایی که بر حسب ظاهر، نقش حاکمان رسانه ای،‌ از میان رفته و شهروندان، بدون هیچ چارچوبی می توانند لب به سخن بگشایند و از همه چیز انتقاد کنند...، هیچ کس خاموش نمی شود و مارپیچ سکوت شکل نمی گیرد؟!

 

مارپیچ سکوت چگونه شکل می گیرد؟

مارپیچ سکوت یکی از نظریه های مهم ارتباطات است که خانم الیزابت نوئل نئومان، آن را در بیان چگونگی تاثیر ارتباطات جمعی بر شکل گیری افکار عمومی، ارائه داده است. او برای اولین بار این ایده را در سال 1973 مطرح کرد و سپس این نظریه را توسعه داد و در یک کتاب تحت عنوان "افکار عمومی پوست اجتماعی ما" چاپ کرد. بر اساس این نظریه، هر موضوع مناقشه آمیز می تواند سرمنشا شکل گیری یک مارپیچ سکوت باشد. همین که چنین موضوعی در جامعه مطرح می شود، افراد به آن موضوع فکر می کنند و حدس هایی می زنند. اما همه آن ها حدس ها و نظراتشان را بیان نمی کنند. آن ها سعی می کنند بفهمند که نظرشان در اکثریت قرار دارد، یا در اقلیت است. همین که افراد احساس کنند که نظرشان در اقلیت است، ترجیح می دهند که سکوت اختیار کنند و هر چقدر آن ها بیشتر سکوت کنند، دیگران احساس می کنند که دیدگاه متفاوتی وجود ندارد و لذا مارپیچ سکوت تشدید می شود.

حالا این سوال پیش می آید که آیا با وجود فضای مجازی و شبکه های اجتماعی که امکان بیان نظرات متنوع را فراهم آورده اند، دیگر کسی خاموش نمی شود؟

همین شبکه هایی که به افراد اجازه می دهند آزادانه شایعه سازی کنند و شخصیت های ملی و مذهبی شان را تمسخر کنند، کافی است که شخصی بخواهد اندکی مسئله مرتبط با آنها را زیر سوال ببرد تا جلوی فعالیتش را بگیرند

 

بسیاری از ما خاموش شده ایم!

ما در میان یک مارپیچ سکوت جهانی قرار گرفته ایم! هنگامی که صد ها رسانه در جهان،‌ دست به دست هم داده اند و از هالیوود گرفته تا بی بی سی و سی ان ان، همه شان یک حرف را می زنند،‌ ما احساس می کنیم که در اقلیت قرار داریم و خاموش می شویم. یک مثال روشن آن در رابطه با دموکراسی و آزادی بیان است. رسانه های جهانی به هر موضوعی، از این دریچه نگاه می کنند که تا چه حد با دموکراسی و آزادی بیان منطبق است. در نتیجه دموکراسی به عنوان یک اصل پذیرفته می شود و دیگر هیچ کس نمی تواند از دموکراسی غربی انتقاد کند. این جا مارپیچ سکوت شکل می گیرد. یک مثال دیگر آن، همین شبکه های اجتماعی هستند. شبکه هایی که در سرتاسر جهان، بر اساس اصل آزادی بیان، از آن ها دفاع می شود. می گویند شبکه های اجتماعی خوب هستند، چون آزادی بیان دارند؛ اما هیچ کس نمی گوید که مگر داشتن آزادی بیان، آن هم بدون هیچ قید و شرطی خوب است؟ هیچ کس نمی گوید که این آزادی بیانی که با دروغ و شایعه و توهین و استهزا دیگران همراه می شود، مگر خوب است؟ آن گاه اگر یک نفر با تفکر اسلامی، بخواهد بگوید که این آزادی بیان باید با حدود و مقرراتی همراه باشد تا جامعه دچار هرج و مرج نگردد، در برابر فشار رسانه های جهانی، عقیده اش در اقلیت قرار می گیرد و در برابرش مارپیچ سکوت شکل می گیرد.

 

در این جا یک بار دیگر سوال اصلی مان مطرح می شود... این که آیا وجود فضای مجازی و شبکه های اجتماعی می تواند با امکان بیان نظرات متنوع، مانع خاموش شدن اقلیت بشود؟ برای مثال آیا می توان در همین شبکه های اجتماعی که اساس شان بر آزادی بیان است، اصل آزادی بیان را ـ آن گونه که آن ها تعریف کرده اند ـ زیر سوال برد؟

شبکه های اجتماعی

برای پاسخ به این سوال، باید چند جنبه متفاوت را در نظر گرفت. از یک سو باید گفت که این شبکه ها آن چنان هم که ظاهرشان نشان می دهد، دارای آزادی بیان و بدون چارچوب نیستند. همین شبکه هایی که به افراد اجازه می دهند آزادانه شایعه سازی کنند و شخصیت های ملی و مذهبی شان را تمسخر کنند، کافی است که شخصی بخواهد اندکی مسئله مرتبط با آنها را زیر سوال ببرد تا جلوی فعالیتش را بگیرند! در این جا مخالفان آن موضوع نمی خواهند سکوت کنند اما اجازه سخن گفتن نمی یابند. از سوی دیگر باید به این نکته اشاره کرد که این شبکه ها به گونه ای سازماندهی شده اند که همان اهداف فرهنگی جریان رسانه ای امریکا را دنبال می کنند. به همین دلیل هنگامی که کسی بخواهد بر خلاف موضع آن ها چیزی بگوید، به احتمال زیاد با هجمه ای از انتقادات و توهین ها رو به رو می شود. در نتیجه، تفکر این افراد در شبکه های مجازی، در اقلیت قرار می گیرد و ترس از انزوا ـ درست همان چیزی که خانم نئومان در مارپیچ سکوت به آن اشاره کرد - مانع آن می شود که حرف شان را بزنند و آن را به گوش کاربران جهانی برسانند.

 

خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو!!!

بسیاری از ما همه روزه در شبکه های اجتماعی مان، با هجمه ای از سخنان و تصاویر مستهجن، شایعه ها، تمسخر اشخاص و یا قومیت ها، توهین به مقدسات اسلام و نظام و... رو به رو می شویم. در این میان تنها برخی از ما سکوت خود را می شکنیم و با صدای بلند اعتراض می کنیم. اما در بسیاری از موارد، از انزوا و عدم همراهی دیگران می ترسیم و سکوت می کنیم و اعتراض مان در مارپیچ سکوت خفه می شود! بعضی های مان هم نه تنها سکوت می کنیم، بلکه طبق ضرب المثل قدیمی مان که می گفت "خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو" با آن ها همراه می شویم و مطالب شان را بازنشر می دهیم.

 و نمی دانیم که همرنگ جماعت شدن، از رسوایی ست...

 

زهرا مجدی زاده

بخش ارتباطات تبیان

 





موضوع مطلب :

          
یکشنبه 93 اسفند 10 :: 1:50 عصر

عواقب خطرناک شبکه های اجتماعی

 


حاشیه های شبکه های اجتماعی همچنان ادامه دارد . حاشیه هایی که گاهی عواقب ناخوشایندی به همراه دارند و قابل جبران نیستند.

شبکه های اجتماعی

از میان انبوه پیام های شبکه های اجتماعی تعدادی فقط حاشیه ساز هستند؛ اما این حواشی زمانی که در آن ها از افراد صحبت می شود اهمیت بیشتری پیدا می کنند و نیاز به یک بررسی و بازنگری جدی دارند.
در مطالب قبلی موارد زیادی از حواشی و جنجال های درد سر ساز شبکه های اجتماعی را عنوان کردیم؛ از جنجال هایی که شخص خاصی را مورد نظر داشت گرفته تا پیام هایی که حواشی اش همه گیر بود و تعداد زیادی را درگیر خود کرد مانند فیلمی که از لحظه فوت مرتضی پاشایی  پخش شد و یا موارد مشابهی که در مطالب قبلی به آنها پرداختیم.
در حالیکه در هفته های اخیر حواشی شبکه های اجتماعی کمی کمرنگ شده بود، در روز های گذشته خبرهایی از چند حاشیه تازه به گوش رسید که چندان خوشایند نبود و عواقب بدی را به دنبال داشت.
عکس هایی از یک خودکشی
در تصاویری که چندان هم واضح نبود عکس هایی از یک دختر جوان منتشر شد که خود کشی کرده بود و خیلی سریع این عکس ها در فضای مجازی پخش شد. تصاویر این خودکشی خوشایند نبود و هرکس در نگاه اول به دنبال پاسخی بود برای اینکه از اصل ماجرا باخبر شود و علت خودکشی را پیدا کند.
ناخوشایندی عکس ها پیگیری ها برای باخبر شدن از اصل ماجرا را بیشتر کرد و بعد از کمی مشخص شد که عکس ها جعلی بوده. اما نهایتا محتوای دلخراش این عکس ها مخاطبانش را درگیر خود کرده بود.
 

 شبکه های اجتماعی

اطلاعیه ای برای بیماران سرطانی
پیامی دیگر که شاید بخاطر حس نوع دوستی خیلی سریع تر همه جا پخش شد این بود : "روز جمعه 8 اسفند ساعت 12 بیمارستان تریتا واقع در بزرگراه همت... یکی از پروفسورهای معروف دنیا جهت ویزیت بیماران سرطانی به صورت رایگان خدمات ارائه می دهد در صورتی که بیمار سرطانی می شناسید ممنون میشم اطلاع رسانی کنید." محتوای پیام به شکلی است که کمترین شک برای جعلی بودن آن وجود دارد. وقتی این پیام همه گیر شد با پی گیری تعدادی از خبرنگاران که به قصد تهیه گزارش  از این موضوع می خواستند راهی بیمارستان شوند مشخص شد که مسئولین این اتفاق هیچ اطلاعی از انتشار این پیام ندارند و در توضیح اینکه همیچین موضوعی صحت دارد یا نه اعلام شد که این حرکت تنها مربوط به بیمارانی است که از بهزیستی نامه داشته باشند و هرکسی صرف داشتن بیماری سرطان امکان مراجعه ندارد.
 نهایتا هم مسئول اپراتوری بیمارستان تریتا عنوان کرد: "قرار است پروفسور فیروزان حدود 60 ـ 50 نفر از بیماران سرطانی را که در همایش‌های قبلی فرم پر کرده‌اند و برای آنان دعوتنامه ارسال شده‌است، به صورت رایگان ویزیت کند، سایر مراجعه‌کنندگانی که جهت این امر به بیمارستان مراجعه می‌کنند تنها فرم پر می‌کنند تا در همایش‌ها و ویزیت‌های احتمالی بعدی شرکت داده شوند."
محتوای این پیام خیلی سریع در شبکه هایی مانند وایبر منتشر شد و قطعا به دست کسانی که خودشان یا نزدیکانشان درگیر بیماری سرطان هستند و برای درمان حاضرند راه های مختلف را امتحان کنند رسید اما در آخر این پیام شایعه ای بود که تنها عده ای را به اشتباه امیدوار کرده بود. 

 در اصل پیام های طنز و ویدئوهای خنده دار مشکلی نیست، اما گاهی پای شخصی در میان است که ممکن است چهره ای شناخته شده و یا نا شناس باشد و در هر دو شکلش صحبت از یک انسان است که ممکن است بخاطر یک پیام در ظاهر ساده با مشکلات زیادی روبه رو شود


ابولا در شبکه های اجتماعی
خبر دیگر شایعه وارد شدن بیماری ابولا به کشور بود که سرانجام از طریق رسانه های رسمی شایعه بودن آن مطرح و کذب بودنش مشخص شد.
شایعه در مورد آمدن ابولا به کشور چندین بار با این عنوان که ابولا در فلان بیمارستان دیده شده مطرح شد که آخرین آن در مورد بیمارستان ابوذر اهواز بود و نهاتیا این شایعه هم از طرف رئیس بیمارستان اهواز رد شد و او با بیان اینکه: "یک نوزاد شیرخواره یک ساله، هفته گذشته با نشانه‌های تندی تنفس، تب و به دلیل عدم پاسخ به درمان در بیمارستان بصره کشور عراق توسط خانواده این بیمار به بیمارستان ابوذر اهواز منتقل شد که به دنبال دریافت آنتی بیوتیک‌های مناسب، خوشبختانه علایم تنفسی بیمار کاملا بهبود یافت و تب وی نیز قطع شد. با اشاره به اینکه درحال حاضر این نوزاد به دلیل بیماری سینه پهلو در این بیمارستان بستری است، اعلام کرد این نوزاد مبتلا به هیچ گونه بیماری مسری نیست" و به شایعات پایان داد. البته اگر دوباره بیمارستانی دیگر دستمایه این شایعه نشود.
 

 شبکه های اجتماعی

ترک تحصیل برای یک فیلم
شایعاتی که در بالا مطرح شد عواقب عمومی تری داشت اما مدتی قبل فیلمی در شبکه های اجتماعی دست به دست شد که تقریبا اکثر کسانی که فیلم را دیدند فقط به آن خندیدند و کسی به این فکر نکرد که این فیلم از کجا آمده و دانش آموزی که در این ویدئو مورد تمسخر قرار می گیرد تنها یک دانش آموز ساده است که انتشار این فیلم ممکن است زندگی او را تغییر دهد.
ماجرا از این قرار بود که دانش آموز کم سن و سالی که مقابل دوربین معلم کلاس ایستاده، وقتی با سوالات وی روبه‌رو می‌شود و جوابی برای بیان ندارد، سوالات معلم را که به نظر بسیار ساده هستند، با لحن شگفت‌ زده‌اش تکرار می‌کند. معلم می‌پرسد چرا در شمال کشور بام خانه‌ها شیروانی می‌سازند و دانش آموز من من کنان می‌گوید: شیب دار؟! بام؟
اما در کنار خنده ای که با دیدن این فیلم برلب خیلی ها نشست، اتفاقی که بعد از این ماجرا برای آن دانش آموز افتاد ترک تحصیل بود و مطمئنا این ترک تحصیل در نتیجه انتشار گسترده این فیلم اتفاق افتاده. 

در کنار محتوای خوب و سالم شبکه های اجتماعی جریاناتی هم هستند که اثرات و عواقب خوشایندی ندارند و عده ای با وجود نتایجی که از محتواهای اینچنینی دیده اند باز هم به کار خود ادامه می دهند. البته این عده خیلی هم دور از ما نیستند در واقع هر کدام از ما پیام هایی را تجربه کرده ایم که یا محتوایی طنز در ظاهر داشته و یا ویدئویی که تنها در چند ثانیه باعث خندیدن ما شده. و همین که با دیدن آن پیام خودمان خندیدیم بدون هیچ فکری پیام را برای دیگران هم ارسال کردیم. در اصل پیام های طنز و ویدئوهای خنده دار مشکلی نیست اما گاهی پای شخصی در میان است که ممکن است چهره ای شناخته شده و یا نا شناس باشد که در هر دو شکلش صحبت از یک انسان است که ممکن است بخاطر یک پیام در ظاهر ساده با مشکلات زیادی روبه رو شود.
حواشی و جریاناتی که شخص خاصی را موضوع خود قرار می دهد ناخواسته شخص مورد نظر را هم وارد ماجرا می کند در حالی که شاید آن فرد اصلا تمایلی به این که اتفاقی که مربوط به او بوده همه گیر شود نداشته باشد.

حالا که حضور در دنیای مجازی خوب یا بد بخش زیادی از زندگی ما را درگیر خود کرده، حداقل کاری که برای غرق نشدن در این فضا می توانیم انجام دهیم این است که کمی به محتوایی که برایمان ارسال می شود و برای دیگران ارسال می کنیم بیشتر فکر کنیم.

 

علی احمدی
بخش ارتباطات تبیان

 





موضوع مطلب :

          
یکشنبه 93 اسفند 10 :: 1:49 عصر

آرایش خانم ها و حفظ محیط زیست

 


تحقیقات نشان می دهد محصولات آرایشی به آلودگی محیط زیست کمک می کنند.

محصولات آرایشی

شبکه "a r d " آلمان در گزارشی در صدد ارتباط بین لوازم آرایش و نابودی و آلودگی محیط زیست پرداخت
 به گزارش واحد مرکزی خبر خبرنگار شبکه اول تلویزیون دولتی آلمان، «آ.اِر.دِ» در ابتدا این پرسش را مطرح کرد که براستی آیا ذرات پلاستیکی موجود در محصولات آرایشی و زیبایی معطر می توانند به مرگ ماهی ها و صدفها بینجامند؟ وی با بیان آنکه امروزه ماسکهای زیبایی صورت، خمیر دندان و شامپوی بدن تقریبا در هر دستشویی و حمامی یافت می شوند، افزود: مایه تاسف است که این مواد و ذرات پلاستیکی در نهرها و دریاها نیز وجود دارند. البته مصرف کنندگان، این باصطلاح «میکروپلاستیکها» را برای سلامتی بشر زیانبار نمی بینند.
به همین خاطر است که مدتی است حافظان محیط زیست و نمایندگان حزب سبزهای پارلمان آلمان (بوندس تاگ) ممنوعیت کاربرد ذرات پلاستیک در محصولات آرایشی و بهداشتی نظیر کرمهای صورت، ژلهای مو یا روژگونه و محصولات مراقبت از پوست را خواستار شده اند. این مواد و ذرات کوچک پلاستیکی بعد از مصرف شدن، تجزیه نمی شوند و حتی از طریق فاضلاب به نهرها و دریاها وارد می شوند. صنایع آرایشی هم اکنون سالانه، صدها تن «میکروپلاستیک» از خود بجا می گذارند که باید در برابر تولید این مواد تجزیه ناشدنی پاسخگو بود.
خبرنگار این گزارش با بیان آنکه مواد و ذرات تشکیل دهنده محصولات آرایشی و زیبایی، وارد بدن ماهیها و صدفها می شوند و در واقع عامل مرگ آنها به حساب می آیند، افزود: هر چند امروزه تقریبا هر کس پس از استحمام از این مواد ژل مانند برای مراقبت از پوست و موی خود استفاده می کند اما این نهرها و دریاها هستند که در نهایت از وجود ذرات پلاستیکی و شیمیایی این محصولات تحت فشار قرار می گیرند و آسیب می بینند. از منظر مصرف کنندگان این محصولات، این باصطلاح «میکروپلاستیکها» سلامتی را به خطر نمی اندازند؛ مساله ای که البته به زعم حافظان محیط زیست وابسته به حزب سبزهای آلمان، مایه نگرانی است.

مواد و ذرات کوچک پلاستیکی در لوازم آرایش بعد از مصرف شدن، تجزیه نمی شوند و حتی از طریق فاضلاب به نهرها و دریاها وارد می شوند. صنایع آرایشی هم اکنون سالانه، صدها تن «میکروپلاستیک» از خود بجا می گذارند که باید در برابر تولید این مواد تجزیه ناشدنی پاسخگو بود

نادیا سیبارت از اداره فدرال حفاظت از دریا در این باره اظهار داشت: ما از تولید کنندگان و همچنین از سیاستمداران می خواهیم که کاربرد «میکروپلاستیکها» در تولید مواد آرایشی را ممنوع کنند. از دو سال گذشته که ما با تولید کنندگان این محصولات صحبت کردیم آنها چنین ادعا کرده اند که «میکروپلاستیکها» را از تولیدات خود حذف کرده اند. اما حقیقت مطلب آن است که معلوم نیست در بلند مدت آنها به قول خود وفادار باشند. در واقع نمی شود به این حرفها اعتماد کرد. آنچه ما می خواهیم مبادله «میکروپلاستیکها» به صنایع دیگر نیست بلکه ما بدنبال ممنوعیت استفاده از این مواد هستیم؛ ممنوعیتی که تنها در سطح ملی نباشد بلکه در سطح بین المللی و در سطح اتحادیه اروپا نیز تعمیم یابد.
خبرنگار این گزارش سپس وارد یک محیط آزمایشگاهی شد و ظرفی را نشان داد که در آن مواد «میکروپلاستیک» پس از شستشوی دندانها با خمیر دندان و یا در حین جداسازی ماسکهای زیبایی صورت در فاضلاب ته نشین شده بود.
تصفیه خانه های فاضلاب تنها بخش کوچکی از «میکروپلاستیکها» را تصفیه می کنند و مابقی این مواد بطور مثال در دریاها وارد و در آنجا طعمه آبزیان می شوند. پژوهشگران تاکنون وجود این ذرات را در بدن ماهی ها، صدفها و حتی فوکها تشخیص داده اند. کارشناسان حتی بر این باورند که این ذرات معلق در آب دریاها حتی به سایر جانوران آبزی نیز آسیب می رسانند.
اشتفان بوریان از موسسه حیات دریا در آلمان در اینباره گفت: طبیعی است که ماهی ها از طریق دهان، مواد غذایی را وارد شکم خود می کنند. در این میان مواد ریز هضم ناشدنی به همراه خوراک وارد شکمشان می شود که در نهایت مرگ بسیاری از ماهیان را موجب می شود. در واقع باید گفت بدن این آبزیان بتدریج به انبانی از زباله های پلاستیکی تبدیل می شود.
مصرف کنندگان، اطلاعات اندکی راجع به «میکروپلاستیکها» دارند و بسختی می توانند به وجود این مواد در محصولاتی که مورد استفاده قرار می دهند، پی ببرند. زیرا این مواد اغلب نامهای متفاوتی دارند. با اینحال هم اکنون نرم افزارهای کاربردی بر روی گوشی های تلفن همراه توسعه یافته است که از طریق خوانش بارکد مندرج بر روی محصولات، محتوا و وجود ترکیبات پلاستیکی آنها را نشان می دهد. شبکه اینترنت، پایگاه مشاوره ای خوبی برای آشنایی بیشتر با «میکروپلاستیکها» می تواند باشد. برخی از این پایگاهها این مواد را خطر غیرقابل رویت برای سلامتی انسان خوانده اند.

محصولات آرایشی

 بسیاری از تولید کنندگان محصولات آرایشی و بهداشتی قصد دارند (بطور داوطلبانه) تا پایان سال 2015 از این مواد در تولید محصولات خود استفاده نکنند و بنابراین دیگر نیازی به دستورات صادره سیاسی برای خود نمی بینند. به گفته اتحادیه صنایع شوینده و آرایشی و بهداشتی آلمان، تولید کنندگان محصولات آرایشی باید محصولات ایمنی بخش برای سلامت انسان و محیط زیست در دسترس مصرف کنندگان قرار دهند. بی شک این رسالت در چارچوب مقررات قانونی در گستره جهان محقق خواهد شد.
اکنون مراقبان و فعالان محیط زیست امیدوارند تا بررسی این چالش در کانون توجهات ویژه پارلمان فدرال آلمان قرار گیرد. زیرا بطور مثال هر خمیر دندان این ظرفیت را دارد که ذرات پلاستیکی بیشتری را وارد آب دریاها کند.

 

بخش محیط زیست تبیان

منبع:خبر آنلاین

 




موضوع مطلب :

          
یکشنبه 93 اسفند 10 :: 1:48 عصر
<   <<   16   17   18   19   20   >>   >